نسخه Pdf

حوادث قدیمی

حوادث قدیمی

در این بخش حوادث قدیمی را دوباره بازخوانی می‌کنیم؛ حوادثی بسیار ‌قدیمی که فقط برخی افراد سن وسال‌دار آن را به یاددارند وبازخوانی آن با همان ادبیات،نثر و نگارش قدیمی،برای ما ونسل قدیم بسیار جذاب و یادآور خاطرات آن زمان خواهد بود.

در این شماره، اخبار جنایی‌ای که سال‌های ۱۳۴۵تا ۱۳۵۵در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات منتشرشده را با منبع دیده‌بان تاریخ مرور می‌کنیم:

هنگام نجات یک چاه‌کن ۴ مأمور آتش‌نشانی زیر خروارها خاک مدفون شدند!
۴مأمور آتش‌نشانی تبریز هنگامیکه برای نجات جان چاه‌کنی که به‌علت ریزش دیواره چاه زیر خروارها خاک مدفون شده بود، فعالیت می‌کردند به سرنوشت اودچار شدندزیرا دیوار حیاط، مجاور چاه نیز ریزش کرده وچاه آنها را به کام خودکشید!
بنا به گزارش خبرنگار اطلاعات در تبریز: این مأموران برای نجات الهوردی، چاه‌کن ۳۳ ساله، به خانه‌ آقای... در کوچه وثوق محله کوره باشی تبریز رفته بودند. 
الهوردی با همکارش میرهاشم، هشت متر ازچاه آب این خانه را حفر کرده بودکه ناگهان دیواره چاه ریزش کرد و الهوردی پیش ‌از آن‌که به خود بیاید زیر خروارها خاک ماند و همکارش مختصر جراحتی برداشت. 
مأموران آتش‌نشانی تبریز با اطلاع و از جریان به محل حادثه شتافتند تا شاید الهوردی را با وجودی که امیدی به زنده بودن او نمی‌رفت نجات دهند ولی هنگامی‌که آنها سرگرم فعالیت بودند دیوار حیاط، مجاور چاه نیز ریزش کرد و چاه ۴ نفر از مأموران آتش‌نشانی را به کام خود کشید. 
با تلاش دیگر مأموران پیش‌ از آن‌که این ۴ نفر در زیر توده‌ خاک جان خود را از دست دهند، عملیات نجات به نتیجه رسید و مأموران سالم از چاه بیرون آورده شدند.  مأموران هنوز موفق به بیرون آوردن جسدچاه‌کن تبریزی نشده‌اند. مقتول دارای زن و یک فرزند است. 

اشتباه لپی جوانی را به پزشکی قانونی کشانید
دیروز جوان موی بلندی که از پشت‌سر نمیشد تشخیص داد که آیا او دختر است یا پسر به پزشکی قانونی آمده بود تا پزشکان برایش مدت درمان تعیین کنند. او که امیر نام دارد و سر و رویش زخمی شده بود به خبرنگار ما اظهار داشت: من از خیابان حسام‌السلطنه عبور میکردم که چند نفر بدنبالم افتادند و شروع به متلک‌پراکنی کردند آنها حرفهائی به من میزدند که در‌شان یک دختر بود من به آنها اعتراض کردم و گفتم مرا با دختر عوضی گرفته‌اند در این وقت چند نفر از دوستانم بکمکم آمدند و چون آنها دست‌بردار نبودند زدوخوردی بین ما درگرفت. 
در این نزاع امیر و مصطفی و منصور مجروح شدند که کارشان به پزشکی قانونی و دادسرا کشیده شد.
ضمیمه قفسه کتاب