
«جامجم» با برخی از چهرههای رادیویی درباره هفتمین فصل سریال «پایتخت» گفتوگو کرده است
نگاه اهالی صدا به سریال موفق سیما
سریال پایتخت یکی از پرمخاطبترین مجموعهداستانهای خانوادگی است که طی این سالها با استقبال مخاطبان مواجه شده؛ سریالی که بسیار مورد توجه مردم بوده و طی سالهایی که روی آنتن رفته حتی پخش تکرار آن هم جذاب بوده و توانسته حس خوب و نوستالژیکی را به مخاطبانش تزریق کند. در این گزارش با برخی از چهرههای رادیویی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آنچه که مردم بپسندند، خوب است
محمدجعفر محمدزاده، رئیس شورای پاسداشت زبان فارسی معاونت صدا و مدیر پیشین رادیو ایران درباره توجهی که این سریال به مؤلفههای هویت ملی دارد، توضیح میدهد: بیشتر قسمتهای سریال پایتخت را دیدهام. نکته قابل توجه اینکه اولا جنبه سرگرمی و جذب مخاطب این سریال بالاست، یعنی در میان افکار عمومی میبینیم که این سریال توانسته به میل مخاطب توجه کند، یعنی مخاطب را به سمت خودش جذب و کسادی برخی سریالهای تلویزیونی را جبران کند.
نکته دوم که برای خودم جالب است، در این فصل از سریال به مؤلفههای هویت ملی مثل زبان، ایرانی بودن، شعر و ادبیات و... توجه شده و مؤلفههای ملی را میبینیم که پررنگ به آنها میپردازند.
رئیس شورای پاسداشت زبان فارسی معاونت صدا در ادامه از توجه به فارسیزبانان خارج از کشور در این سریال میگوید: توجه به فارسیزبانان خارج از کشور هم جاذبه دیگری است که ارتباطی با کشور تاجیکستان به عنوان کشوری که فارسیزبان هستند برقرار شده. اینها از نقاطقوت سریال است. مهمتر از همه آنچه که مردم بپسندند، خوب است. احساسم این است که مردم پسندیدهاند و دوست دارند؛ ساعتی از شب را در کنار خانواده سریال میبینند و گوش میکنند. در طول روز هم درباره این سریال حرف میزنند. یکی از ویژگیهای سریالهای خوب این است که میان مردم درباره آن صحبت میشود. وقتی من به دانشگاه یا محیط کار میروم، میبینم که درباره این سریال گفتوگو میشود. همه اینها نشاندهنده این بوده که سریال تاکنون موفق و بازیها عموما خوب بوده است.
محمدزاده درخصوص نقشهایی که بیشتر دوست دارد، بیان میکند: نقطهعطف بازیگری در این سریال دو نفر است؛ من هم بهشخصه بازی این دو نفر، محسن تنابنده(نقی) و احمد مهرانفر(ارسطو) را دوست دارم. اینها زوج مکملی هستند که تمام محتوای سریال روی این دو نفر پیاده شده؛ اگر یکی از این دو نفر را حذف کنند، میبینیم که بخش عمدهای از سریال و اهداف آن نادیده گرفته میشود. مرکز ثقل محتوایی و همه جریانات سریال، همین دو نفر هستند. بازیها هم عموما خوب است، به جز بازی آماتورها و غیرحرفهایها الباقی بازیگران بازی حرفهای میکنند و از پس نقش برآمدهاند و جالب توجه هستند.وی در پایان درباره وجه تمایز این فصل از پایتخت و فصلهای دیگر صحبت میکند و میگوید: عموما سریالهایی که ادامهدار هستند در فصلهای بعدی افت میکنند.این سریال هم بعد از فصل اول و دوم مقداری دچار افت شد اما فصل هفتم را دچار افت نمیبینم، یعنی به قوت خودش برگشته است، انشاءا... که موفق باشند.
ذائقه مخاطب را میشناسند
داوود نماینده، صدای نامآشنای رادیو، تلویزیون و سینما، که هنوز هم صدایش گیراست، درباره این سریال میگوید: سریال پایتخت را از نخستین فصل دیدهام، نه تنها من بلکه همه این سریال را دیده و میبینند. این فصل را هم هر شب میبینم. کسانی که دستی بر آتش ساخت این سریال دارند، بسیار انسانهای فهیم و وقتشناسی هستند، مخاطبشان را خوب تشخیص دادهاند و میشناسند؛ چون شناخت مخاطب مهمترین مسأله در رابطه با ساخت یک سریال، مستند یا یک فیلم سینمایی است. شناخت مخاطب بسیار حائزاهمیت است؛ در نتیجه تلاشهای کارگردان، تهیهکننده و سایر دستاندرکاران و خود سازمان صداوسیما که مصر بود این سریال با تمام شرایط سختی که در حال حاضر داریم، ساخته شود، این سریال برای ایام نوروز آماده شد. وی به دلایل موفقیت این سریال اشاره میکند و میافزاید: یکی از نقاط قوت این سریال این است که آموزشهای نهانی در آن نهفته که نکتههای ظریفی را به مردم آموزش میدهد. آدمهایی که در این شهر (شیرکوه) زندگی میکنند، هویتهای چندوجهی دارند، آدمهایی که در این سریال هستند، با تمام تضادهایشان، آنجایی که به وحدت باید برسند، میرسند و همیشه همه در کنار همدیگر هستند. اگرچه گاهی اوقات با همدیگر تضاد دارند اما این تضاد بااینکه گاهی اتفاق میافتد اما در انتها زمانی که پای وحدت بهمیان میآید، همه به یک هویت واحد میرسند. بهنوعی به جامعه ما نشان میدهد که با تمام تضادها، با وحدت است که کار پیش میرود و ما را به هدفمان و آگاهی میرساند. نماینده صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «آدمهای بیپیرایه و شخصیتهای ساده، این سریال را زیبا کرده است؛ اینها گاهی اوقات در تعارفات ممکن است دروغ بگویند، ولی جایی که میرسد، یک مشاور کنار آنها نشسته مثل همسر نقی معمولی (هما) و... دیالوگها بهصورتی هماهنگ میشود که اگر دروغی گفته شود، خطایی از آنها سر بزند، پشیمان میشوند. ما این را لمس میکنیم که هر خطا و اشتباهی که پشیمانی پشت آن باشد، باز همان آدم و شخصیت حامی پیدا میکند؛ این نکته ظریف سریال است. آدمهای سریال سادهاندیش هستند اما صداقت هم دارند. دروغ میگویند اما در عین دروغگویی میخواهند جلوهای از خودشان را بروز دهند. این سادگی اینها را میرساند.»
تنوع، هنر این سریال است
صدای نامآشنای رادیو، تلویزیون و سینما در پاسخ به این پرسش که خودتان ایفای نقش کدام بازیگر و شخصیت را دوست دارید، میگوید: استنباطم این است که همه بازیگران این سریال خوب هستند، از محسن تنابنده (نقی) گرفته تا احمد مهرانفر (ارسطو) و بهرام افشاری (بهتاش) و....بهویژه در این فصل بهرام افشاری نقش پیچیدهتری دارد وخوب اجرامیکندواز پس نقش برآمده است. نماینده درباره اینکه قصه و مضمون این فصل از سریال پایتخت را چگونه دیدهاید، توضیح میدهد: «در این فصل تا جایی که پیش رفتیم، هر چندقسمت یک قصه جدیدی دارد، مثل آمدن شهابسنگ، یا ازدواج بچههای نقی و... تنوع، هنر این سریال است. این سریال خیلی با تنوع پیش میرود؛ تنوع این سریال در قصهپردازی است که مورد استقبال قرار گفته؛ سریال یکنواختی نیست، بسیار متنوع است و تاکید میکنم آموزش بسیار متنبه و عالی برای جامعه دارد.»
زندگی طبیعی در سریال جریان دارد
عذرا وکیلی، پیشکسوت رادیو و تهیهکننده برنامه «سلام کوچولو» سریال پایتخت را خیلی دوست دارد و میگوید: «از کار بازیگران این سریال خیلی خوشم میآید. بازیگران زبانشان را سعی کردهاند یکدست کنند؛ این هنر بازیگری است. سعی میکنم هر شب این سریال را ببینم و اگر بههردلیلی نتوانستم، تکرارش را روز بعد 10 صبح میبینیم. از لحاظ داستانی مسائل روز همچون خواستگاری، تحقیق و... مطرح شده که جالب است.»
وی در ادامه در خصوص مهمترین ویژگی این مجموعه صحبت میکند و میافزاید: «قابلتوجهترین ویژگی پایتخت، حقیقی و واقعیبودن شخصیتها و طبیعی بازیکردن بازیگران است. زندگی طبیعی در این سریال بهشدت جریان دارد. گویی ما چهاردهسالی است که با یک خانواده زندگی کردهایم. این خانواده، توانسته خانوادهها را هرشب برای ساعتی بهدور از فضای مجازی دور هم جمع کند. بهقدری روند جریان عادی زندگی را در این سریال میپسندم که خیلی درگیر داستان نمیشوم. بهنظرم تمام لحظات پایتخت قشنگ است، ضمن این که سعی دارد در لابهلای شوخیها، پیامهای اخلاقی و... منتقل کند اما بهنظرم رسالت سریال، همان خندههای لحظهای است که بر لب مخاطبان مینشاند.»
وکیلی ادامه میدهد:«چطور بگویم این خانواده بهقدری شیرین است و دردلهاجا بازکرده که مانند اقوامخودمان دوستش داریم ودلمان برایشان تنگمیشود.با شادیهایشان شادوبا غمهایشان ناراحت میشویم؛بهگونهایهمذاتپنداری میکنیم.»
مطابق سلیقه و ذائقه خانواده ایرانی- اسلامی
رضا ملایی، گوینده و مجری رادیو و تلویزیون که اجرای برنامه «سمت خدا» از شبکه سه سیما را برعهده دارد، درباره اینکه آیا سریال پایتخت مجموعهای موفق است یا خیر، توضیح میدهد: طی سالهای اخیر سریال پایتخت یکی از موفقترین مجموعههای تلویزیونی است که امسال فصل هفتم آن از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشود. بهنظرم این سریال بهدلایل مختلف موفق شد و مخاطب خودش را جذب کرد. در مقطعی که به هر دلیلی تولید نمیشد خیلیها منتظر بودند مجددا ساخته شود. شاید یکی از دلایل موفقیتش را بتوان خانواده نقی معمولی (خواهر، پسران خواهر، پسرخاله، همسر و فرزندان) دانست که کاملا یک خانواده معمولی هستند. نه ادعایی برای تفاوت با دیگران دارند نه رفتارهای آنها متفاوت از رفتارهای مردم است. خیلی بهقول امروزیها مطابق سلیقه وذائقه خانواده ایرانی- اسلامی است. بهنظرم دوستان فیلمنامهای را بازی میکنند ولی آنها، بازیها و سبک زندگیشان را بازی نمیکنند بلکه زندگی میکنند. عین واقعیت است و بهدل مینشیند. مجموعه پایتخت یکی از موفقترینهاست. وی ادامه میدهد: رفتارهایشان بهگونهای است که رفتارهای ما با خانواده است. ما با همسرمان خنده داریم، گریه داریم، درددل داریم، بگومگو داریم، تفاوت سلیقه داریم، دعوا و معارفه داریم، قربان صدقه رفتن داریم و... . بهنظرم مجموعه پایتخت یکی از موفقترینهاست. همانطور که پیشتر هم گفتم خیلی با سلیقه و ذائقه مردم مطابق است. دلیل دیگر وابستگیشان به یک قومیت، لهجه و زبان است بدون اینکه آنها را مورد تمسخر قرار دهند یا توهین کرده باشند. شمال هم جایی است که همه آن را میشناسند و بیشتر مردم برای یکبار هم که شده به آنجا رفتهاند. لذا تو دل بروست. خودم از مخاطبان پروپاقرص این مجموعه هستم و بهعوامل و دست اندرکاران این سریال خدا قوت میگویم که برای این مجموعه زحمت کشیدهاند.
ملایی در پاسخ به این پرسش که شخصیت کدام یک از بازیگران را بیشتر دوست دارد، عنوان میکند: شخصا شخصیت بازی ریما رامینفر (هما) را بیشتر میپسندم. چون شخصیتی است که بین اعضای خانواده تعادل ایجاد میکند. مثلا بین همسرش و پسرخالهاش، بین بچهها و برادر و خواهرها و... تعادل ایجاد میکند. یک شخصیت نسبتا پخته بانوی ایرانی با رعایت ادب، احترام و خوشسلیقگی که در عین حال یکجاهایی هم از خانواده حمایت میکند. بازیگران با توجه به توانشان خوب و بد دارند. قصهپردازی خوبی دارد. مجری برنامه سمت خدا درباره روال داستان و موضوعاتی که انتخاب شده، توضیح میدهد: داستانهایی که مجموعه پایتخت تعریف میکند داستانهای خوبی هستند. البته جاهایی افت و خیز داشته. یک قسمتهایی دور از ذهن میشود و بهسمت فانتزی میرود و گاهی یک مقدار از واقعیت فاصله میگیرد اما بههرحال یک مجموعه تلویزیونی است که قرار است 27قسمت تولید شود. باید به نویسنده هم حق داد که یک جاهایی با چالشهایی هم روبهرو شود اما کلیت قصهها اگر جذاب نبود پایتخت دیگر پایتخت نبود. یکی از ارکان مجموعه تلویزیونی فیلمنامه و نویسندگی آن است. بهنظرم قصهپردازی خوبی دارد. ملایی درباره اینکه استقبال را چگونه میبیند، بیان میکند: این مسأله از مسائلی است که بهنظرم خیلی نیاز بهنظرسنجی ندارد چراکه در خیابان، مغازه، اتوبوس، مترو و در تماسهای تلفنی مردم، گفتوگوهای فامیلی کاملا روشن است که استقبال مردم بسیار خوب است؛ حتی آنهایی که شاید در این سالها به هر دلیلی از تلویزیون فاصله گرفته بودند هم با سریال پایتخت به تلویزیون بازگشتند.
اگر نقدی دارند، منصفانه بیان کنند
ملایی با انتقاد از این نکته که مردم نباید سریالها را تحلیل کنند، تصریح میکند: یکی از جفاکاریها و ظلمها به کل کارهای رسانهای از جمله سریالهای تلویزیونی و البته سریال پایتخت، این است که برای خودمان تحلیلهایی میکنیم؛ مثلا اینجا میخواهند شخصیت مرد ایرانی را زیر سؤال ببرند، صرفا به دلیل این که ریما رامینفر (هما) یک مقداری پختهتر عمل میکند، یا نقی معمولی مقداری خودمانیتر رفتار میکند و... به نظرم نباید بیننده تحلیل کند؛ خواهش میکنم که مخاطبان سریال را تحلیل نکنند و از داستان لذت ببرند. یک جاهایی هم اگر نقدی دارند، منصفانه بیان کنند. مثلا در فضای مجازی دیدهام که این سریال پنج لایه دارد، چهار لایه منفی و یک لایه مثبت و... مخاطبان نباید تحلیل و نقد غیرمنصفانه کنند. باید خدا قوت جانانه گفت؛ سریال سخت، پرهزینه و دردسرداری است. دمشان گرم خیلی هم عالی.
سریال قابل قبول و قشنگی است
شمسی فضلاللهی، بازیگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون درباره حس وحال خوبی که این سریال به مخاطبان میدهد، میگوید: فصلهای قبلی سریال پایتخت را دیدم اما امسال موفق نشدم این مجموعه را ببینم. فصلهای قبلی را دیدهام و دوست داشتم. کلی هم با دیدن این سریال میخندیدم، فضای خوب و صمیمانهای در این سریال خانوادگی حاکم است که حس و حال خوبی به مخاطب تزریق میکند. کلا سریال قشنگی است. تهیهکنندگی خوبی دارد و داستان مجموعه بامزه است.
بازیگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون درباره نقشهایی که بازیگران سریال پایتخت بر عهده دارند، توضیح میدهد: روی دیالوگها کار شده، مثلا هما همسر وفاداری است. همه بازیگران جداً خوب هستند، مخصوصا محسن تنابنده در نقش نقی و احمد مهرانفر در نقش ارسطو را دوست داشتم؛ خیلی قشنگ هستند. با این که سوژهها نوعاً طوری نبوده که آدم فکر کند قشنگ باشد اما خیلی خوب بود. شبها کتاب میخوانم، متاسفانه امسال قسمت نشده که سریال را ببینم اما فکرهای زیبایی پشت برنامه است؛ یادم هست در یکی از فصلها شروع کردند به پخت و پز و فروختن غذا و...
فضلاللهی معتقد است که سریال پایتخت همچون کارهای دیگر نیست و صحبتهایش را این گونه ادامه میدهد: به نظر این سریال مثل کارهای دیگر نیست که اگر نبینی فرقی نکند؛ دوست دارم سریال را ببینم، چون قشنگ ساخته شده و حیف است که این سری سرگرم شدم و ندیدم اما به عنوان یک بیننده دوستش دارم. بازیها خیلی خوب و باورپذیر است و با آنها همذاتپنداری میکنیم. شخصیتها خیلی شیرین و دوستداشتنی هستند که ارزشش را دارد برایش وقتمان را هزینه کنیم؛ سریال زیبا و قابل قبولی است.
شخصیتپردازیهای دقیق و قصهگویی روان
بهروز تشکر، یکی ازمجریان باسابقه رادیو و تلویزیون با پاسخ به این پرسش که آیا سریال پایتخت را میبینید و چه ارزیابی از فصلهای که پخش شده دارید، توضیح میدهد: بله، از همان فصل اول بیننده پایتخت بودم. باید گفت که این سریال از معدود تولیدات تلویزیونی ایران است که توانست طی چندین فصل، پیوسته مخاطب خودش را حفظ کند. یکی از نقاط قوت سریال، شخصیتپردازیهای دقیق و قصهگویی روان و منسجم است. سریال موفق شده مفاهیم مهمی مثل روابط خانوادگی، مهاجرت، مشکلات اقتصادی و حتی مسائل فرهنگی را با زبانی ساده و طنزآمیز بیان کند. پایتخت با تلفیق کمدی موقعیت، درام خانوادگی و بعضا رگههایی از انتقاد اجتماعی، توانست هم مردمپسند باشد و هم تأملبرانگیز.
وی در ادامه درباره فصل هفتم سریال پایتخت صحبت میکند: فصل هفتم تلاش میکند تا داستان را از یک قالب تکراری خارج کند و به موضوعات تازه بپردازد، مثل ورود نقی به دنیای شهاب سنگ، یا بحرانهای خانوادگی و ازدواج سارا و نیکا. اما این فصل، بر خلاف برخی فصلهای قبلی، از نظر ساختار روایی و انسجام در شخصیتپردازی دچار ضعفهایی بود. به نظر میرسد که تغییر لحن سریال در فصل هفتم و ورود به فضاهای جدیتر، کمی از جذابیت طنز همیشگی سریال کم کرده. همچنین نبود برخی بازیگران قبلی و تغییر ناگهانی در مسیر قصه باعث شد بخشی از مخاطبان احساس گسست کنند. با این حال، نمیتوان منکر تلاش گروه سازنده برای متفاوت بودن شد.تشکر در پاسخ به این پرسش که بازی کدام یک از بازیگران را بیشتر دوست دارد و چرا؟ پاسخ میدهد: بهنظرم محسن تنابنده در نقش نقی معمولی، ستون اصلی سریال است. بازی او ترکیبی است از طنز بداهه، بازی بدنی قوی و درک درست از موقعیتهای دراماتیک. نقی شخصیتی است که دائم در کشمکش بین غرور، حماقت، مهربانی و مسئولیت قرار دارد و تنابنده توانسته همه این ویژگیهای متضاد را به شکل باورپذیر و دوستداشتنی به تصویر بکشد. ضمن این که تنابنده نقشآفرینی را با نویسندگی تلفیق کرده و این باعث شده هماهنگی خاصی بین متن و اجرا وجود داشته باشد.
مجری برنامه توضیحاتی درباره روال داستان، بازی بازیگران و مضمون داستانها ارائه میکند و میافزاید: روال داستان در پایتخت عمدتا اپیزودیک نیست بلکه خط داستانی پیوستهای در دل هر فصل وجود دارد. با این حال، لحظات کمدی به شکل مستقل در دل هر قسمت گنجانده شده؛ سریال با محور قرار دادن یک خانواده شمالی و ویژگیهای فرهنگی آنها، توانسته بخش زیادی از جامعه را نمایندگی کند. بازی بازیگران بهشدت طبیعی و نزدیک به زندگی واقعی است. استفاده از لهجه، طراحی لباس و حتی دیالوگهای عامیانه، همه کمک کرده که فضا ملموس و باورپذیر شود. مضمون کلی سریال همیشه دغدغههای روز مردم بوده، از سیل و گرانی گرفته تا روابط پدر و فرزندی و مهاجرت.تشکر درخصوص اینکه پایتخت همیشه یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون بوده، عنوان میکند: چه در زمان پخش عادی و چه در ایام نوروز، پایتخت همیشه یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون بوده و معمولا در صدر جدول بینندهها قرار داشته؛ حتی اگر فصل خاصی از نظر کیفی افت کرده باشد، باز هم مردم با کنجکاوی دنبالش کردند. دلیلش هم به نظرم انس با شخصیتهاست؛ مردم انگار این خانواده را جزئی از زندگی خودشان میدانند. حضور پایتخت برای خیلیها تبدیل به یک رسم شده است. وی در پایان خاطرنشان میکند: پایتخت نشان داد که میشود با امکانات داخلی، سریالی ساخت که هم سرگرمکننده باشد و همفکر مخاطب را درگیر کند. امیدوارم در ادامه اگر تصمیم به ساخت فصل جدیدی گرفته شد، هم از نظر ساختاری دقیقتر باشد و هم در فیلمنامه توجه بیشتری به پیوستگی داستان و شخصیتها شود. از تمام گروه سازنده و بازیگران بابت سالها خاطرهسازی تشکر میکنم.
نمونه موفقی از یک سریال ایرانی پرطرفدار
پیام امیری، قائممقام و مدیر گروه تاریخ و معارف شبکه رادیویی تهران که خودش اهل مازندران است در پاسخ به این پرسش که سریال پایتخت را میبینید و چه ارزیابی از فصلهای پخش شده دارید، عنوان میکند: بله. تقریبا همه فصلها و قسمتهای سریال پایتخت را دیدم. به نظرم سریال پایتخت با هفت فصل تولید و پخش در جذب مخاطب موفق عمل کرده است، اگرچه از نظر کیفی و محتوایی با فراز و فرودهایی همراه بوده است اما به طور قطع ویژگیهای مثبت و نقاط قوت تولید این سریال خیلی بیشتر از نکات چالشبرانگیز آن بوده است. تغییر برخی بازیگران اصلی و مهمان، تغییر نویسنده و برخی دیگر از موارد موجب شده تا این سریال خانوادگی و محبوب در برخی قسمتها نتواند سطح کیفی خود را حفظ کند اما در یک جمعبندی کلی میتوان سریال پایتخت را نمونه موفقی از یک سریال ایرانی پرطرفدار دانست.
وی با بیان اینکه انتخاب لوکیشنهای سریال در استان مازندران و بهویژه منطقه سرسبز سوادکوه و شهرهای شیرگاه و زیرآب از نقاط قوت سریال پایتخت است، ادامه میدهد: درواقع یکی از جذابیتهای سریال پایتخت این است که فضای زندگی مردم عادی به تصویر کشیده شده است و زیبایی طبیعت در کنار سادگی محل سکونت مردم و روابط صمیمی خانوادگی و اجتماعی به صورت حقیقی و واقعی نمایش داده شده است. شاید بر همین اساس بیننده عام احساس قرابت و نزدیکی با سریال داشته و ارتباط بیشتری برقرار میکند. ضمن این که نشان دادن خونگرمی مردم مازندران و زندگی ساده و بیآلایش مردمان این منطقه و همینطور استفاده از المانهای بومی، محلی و موسیقی فولکلور در تیتراژ و فواصل سریال توانسته به کیفیت تولید کمک کند. البته دستاندرکاران تولید سریال پایتخت نشان دادند در سایراستانها ومناطق کشورنیز در انتخاب لوکیشن متناسب با اقلیم و ویژگی اقوام، دقت وحساسیت فراوانی به خرج دادهاند واین به جذابیت سریال افزوده است.
امیری در مورد نقشهایی که بازیگران برعهده دارند، توضیح میدهد: فصل هفتم سریال پایتخت با استفاده از بازیگران اصلی سعی کرده به اصطلاح ترکیب تیم برنده را حفظ کند. بهطور قطع حضور هنرمندانی همچون محسن تنابنده، احمد مهرانفر، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاج عبداللهی و بهرام افشاری کیفیت این مجموعه را همچنان حفظ کرده است. به نظرم استفاده از بازیگران جدید در نقش بهروز، سارا و نیکا موفق بوده است. بازیگران مهمان از کشور تاجیکستان هم بهخوبی نقش خود را در این سریال ایفا کردند. گرچه تا حدودی نقش بازیگر شری در فصل هفتم، به موازات نقش سایر بازیگران موفق نبوده و با فرازونشیبهایی در سناریو و بازیگری همراه بوده است.وی درخصوص بازی بازیگران عنوان میکند: معتقدم در همه فصلهای پایتخت نقش نقی معمولی محوریت دارد و بهخوبی در خدمت سریال بوده است. از نظر نقشآفرینی یک زن مازنی نیز نقش فهیمه بیشترین نزدیکی را با ویژگیهای زنان مازندرانی داشته و باورپذیری آن را افزایش داده است.به نظرم سریال پایتخت7 ازچند خردهداستان و یک داستان محوری(ماجرای شهابسنگ) برخوردار است. فارغ از ماجراهای شهابسنگ در قسمتهای مختلف، تولید داستانهای کوتاه با نگاه طنز از موضوعات اجتماعی و مبتلا به جامعه همچون بیماری بهتاش ومواجهه خانواده با بیماری ناشناخته فرزند، روابط پدر و مادر با فرزندخواندگی سالار، چالشهای اهدای زمین به قهرمانان ورزشی، روابط بین مردم دو کشور فارسیزبان ایران و تاجیکستان و... به جذابیتهای این سریال خانوادگی افزوده است. امیری در پایان میافزاید: در مجموع با توجه به مشاهدات شخصیام، بررسی گزارشهای رسانهای و واکنشهای متنوع مردم در فضای مجازی، به نظر میرسد پایتخت در فصل هفتم هم موفق شده مخاطبان میلیونی را پای جعبه جادویی تلویزیون بنشاند و برند خود را حفظ کند.
تکرار7ساله
تیمور کوشکی، گوینده ارشد معاونت صدا که ازسال1361 گویندگی میکند، معتقد است: فرهنگ از لایههای مختلف شکل گرفته؛ باورها، ارزشها، هنجارها، نمادها، اسطورهها و آیینها (آداب و رسوم). رسانه از طریق سریالها از جمله پایتخت میتواند در این لایهها تأثیر بگذارد. راهبرد رسانه باید اهمیت فرهنگسازی در زمینههای گوناگون اجتماعی باشد. رسانه میتواند از طریق اندیشهپردازی، ارزشگذاری، هنجارسازی، نمادسازی، جامعهپذیری، الگوسازی و نوآوری، اثرگذاری در لایههای فرهنگی داشته باشد.
به هنرمندان مراکز استانها هم توجه شود
مهبد قناعتپیشه، گوینده، مدرس فنبیان و دوبله میگوید: این سریال گرچه بازیگران خیلی خوبی دارد و بسیاری از آنها دوستانم هستند، ولی به نظرم در حد یکی دو فصل کفایت میکرد. به نظرم جای بسیاری از بازیگران و کارگردانهای خوب شهرستانها خالی است و باید به آنها میدان داده شود. فقط اینگونه نباشد که از تهران انتخاب شوند؛ باید از ظرفیتهای بسیار خوبی که در شهرستانها وجود دارد استفاده کرد و حمایت شوند. بهتر است،از تمام ظرفیتها، گویشها و لهجههای آنها بهویژه موسیقیهای محلی و... بهره برد که بسیار غنی است .
مریم کریمی - گروه رسانه
محمدجعفر محمدزاده، رئیس شورای پاسداشت زبان فارسی معاونت صدا و مدیر پیشین رادیو ایران درباره توجهی که این سریال به مؤلفههای هویت ملی دارد، توضیح میدهد: بیشتر قسمتهای سریال پایتخت را دیدهام. نکته قابل توجه اینکه اولا جنبه سرگرمی و جذب مخاطب این سریال بالاست، یعنی در میان افکار عمومی میبینیم که این سریال توانسته به میل مخاطب توجه کند، یعنی مخاطب را به سمت خودش جذب و کسادی برخی سریالهای تلویزیونی را جبران کند.
نکته دوم که برای خودم جالب است، در این فصل از سریال به مؤلفههای هویت ملی مثل زبان، ایرانی بودن، شعر و ادبیات و... توجه شده و مؤلفههای ملی را میبینیم که پررنگ به آنها میپردازند.
رئیس شورای پاسداشت زبان فارسی معاونت صدا در ادامه از توجه به فارسیزبانان خارج از کشور در این سریال میگوید: توجه به فارسیزبانان خارج از کشور هم جاذبه دیگری است که ارتباطی با کشور تاجیکستان به عنوان کشوری که فارسیزبان هستند برقرار شده. اینها از نقاطقوت سریال است. مهمتر از همه آنچه که مردم بپسندند، خوب است. احساسم این است که مردم پسندیدهاند و دوست دارند؛ ساعتی از شب را در کنار خانواده سریال میبینند و گوش میکنند. در طول روز هم درباره این سریال حرف میزنند. یکی از ویژگیهای سریالهای خوب این است که میان مردم درباره آن صحبت میشود. وقتی من به دانشگاه یا محیط کار میروم، میبینم که درباره این سریال گفتوگو میشود. همه اینها نشاندهنده این بوده که سریال تاکنون موفق و بازیها عموما خوب بوده است.
محمدزاده درخصوص نقشهایی که بیشتر دوست دارد، بیان میکند: نقطهعطف بازیگری در این سریال دو نفر است؛ من هم بهشخصه بازی این دو نفر، محسن تنابنده(نقی) و احمد مهرانفر(ارسطو) را دوست دارم. اینها زوج مکملی هستند که تمام محتوای سریال روی این دو نفر پیاده شده؛ اگر یکی از این دو نفر را حذف کنند، میبینیم که بخش عمدهای از سریال و اهداف آن نادیده گرفته میشود. مرکز ثقل محتوایی و همه جریانات سریال، همین دو نفر هستند. بازیها هم عموما خوب است، به جز بازی آماتورها و غیرحرفهایها الباقی بازیگران بازی حرفهای میکنند و از پس نقش برآمدهاند و جالب توجه هستند.وی در پایان درباره وجه تمایز این فصل از پایتخت و فصلهای دیگر صحبت میکند و میگوید: عموما سریالهایی که ادامهدار هستند در فصلهای بعدی افت میکنند.این سریال هم بعد از فصل اول و دوم مقداری دچار افت شد اما فصل هفتم را دچار افت نمیبینم، یعنی به قوت خودش برگشته است، انشاءا... که موفق باشند.
ذائقه مخاطب را میشناسند
داوود نماینده، صدای نامآشنای رادیو، تلویزیون و سینما، که هنوز هم صدایش گیراست، درباره این سریال میگوید: سریال پایتخت را از نخستین فصل دیدهام، نه تنها من بلکه همه این سریال را دیده و میبینند. این فصل را هم هر شب میبینم. کسانی که دستی بر آتش ساخت این سریال دارند، بسیار انسانهای فهیم و وقتشناسی هستند، مخاطبشان را خوب تشخیص دادهاند و میشناسند؛ چون شناخت مخاطب مهمترین مسأله در رابطه با ساخت یک سریال، مستند یا یک فیلم سینمایی است. شناخت مخاطب بسیار حائزاهمیت است؛ در نتیجه تلاشهای کارگردان، تهیهکننده و سایر دستاندرکاران و خود سازمان صداوسیما که مصر بود این سریال با تمام شرایط سختی که در حال حاضر داریم، ساخته شود، این سریال برای ایام نوروز آماده شد. وی به دلایل موفقیت این سریال اشاره میکند و میافزاید: یکی از نقاط قوت این سریال این است که آموزشهای نهانی در آن نهفته که نکتههای ظریفی را به مردم آموزش میدهد. آدمهایی که در این شهر (شیرکوه) زندگی میکنند، هویتهای چندوجهی دارند، آدمهایی که در این سریال هستند، با تمام تضادهایشان، آنجایی که به وحدت باید برسند، میرسند و همیشه همه در کنار همدیگر هستند. اگرچه گاهی اوقات با همدیگر تضاد دارند اما این تضاد بااینکه گاهی اتفاق میافتد اما در انتها زمانی که پای وحدت بهمیان میآید، همه به یک هویت واحد میرسند. بهنوعی به جامعه ما نشان میدهد که با تمام تضادها، با وحدت است که کار پیش میرود و ما را به هدفمان و آگاهی میرساند. نماینده صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «آدمهای بیپیرایه و شخصیتهای ساده، این سریال را زیبا کرده است؛ اینها گاهی اوقات در تعارفات ممکن است دروغ بگویند، ولی جایی که میرسد، یک مشاور کنار آنها نشسته مثل همسر نقی معمولی (هما) و... دیالوگها بهصورتی هماهنگ میشود که اگر دروغی گفته شود، خطایی از آنها سر بزند، پشیمان میشوند. ما این را لمس میکنیم که هر خطا و اشتباهی که پشیمانی پشت آن باشد، باز همان آدم و شخصیت حامی پیدا میکند؛ این نکته ظریف سریال است. آدمهای سریال سادهاندیش هستند اما صداقت هم دارند. دروغ میگویند اما در عین دروغگویی میخواهند جلوهای از خودشان را بروز دهند. این سادگی اینها را میرساند.»
تنوع، هنر این سریال است
صدای نامآشنای رادیو، تلویزیون و سینما در پاسخ به این پرسش که خودتان ایفای نقش کدام بازیگر و شخصیت را دوست دارید، میگوید: استنباطم این است که همه بازیگران این سریال خوب هستند، از محسن تنابنده (نقی) گرفته تا احمد مهرانفر (ارسطو) و بهرام افشاری (بهتاش) و....بهویژه در این فصل بهرام افشاری نقش پیچیدهتری دارد وخوب اجرامیکندواز پس نقش برآمده است. نماینده درباره اینکه قصه و مضمون این فصل از سریال پایتخت را چگونه دیدهاید، توضیح میدهد: «در این فصل تا جایی که پیش رفتیم، هر چندقسمت یک قصه جدیدی دارد، مثل آمدن شهابسنگ، یا ازدواج بچههای نقی و... تنوع، هنر این سریال است. این سریال خیلی با تنوع پیش میرود؛ تنوع این سریال در قصهپردازی است که مورد استقبال قرار گفته؛ سریال یکنواختی نیست، بسیار متنوع است و تاکید میکنم آموزش بسیار متنبه و عالی برای جامعه دارد.»
زندگی طبیعی در سریال جریان دارد
عذرا وکیلی، پیشکسوت رادیو و تهیهکننده برنامه «سلام کوچولو» سریال پایتخت را خیلی دوست دارد و میگوید: «از کار بازیگران این سریال خیلی خوشم میآید. بازیگران زبانشان را سعی کردهاند یکدست کنند؛ این هنر بازیگری است. سعی میکنم هر شب این سریال را ببینم و اگر بههردلیلی نتوانستم، تکرارش را روز بعد 10 صبح میبینیم. از لحاظ داستانی مسائل روز همچون خواستگاری، تحقیق و... مطرح شده که جالب است.»
وی در ادامه در خصوص مهمترین ویژگی این مجموعه صحبت میکند و میافزاید: «قابلتوجهترین ویژگی پایتخت، حقیقی و واقعیبودن شخصیتها و طبیعی بازیکردن بازیگران است. زندگی طبیعی در این سریال بهشدت جریان دارد. گویی ما چهاردهسالی است که با یک خانواده زندگی کردهایم. این خانواده، توانسته خانوادهها را هرشب برای ساعتی بهدور از فضای مجازی دور هم جمع کند. بهقدری روند جریان عادی زندگی را در این سریال میپسندم که خیلی درگیر داستان نمیشوم. بهنظرم تمام لحظات پایتخت قشنگ است، ضمن این که سعی دارد در لابهلای شوخیها، پیامهای اخلاقی و... منتقل کند اما بهنظرم رسالت سریال، همان خندههای لحظهای است که بر لب مخاطبان مینشاند.»
وکیلی ادامه میدهد:«چطور بگویم این خانواده بهقدری شیرین است و دردلهاجا بازکرده که مانند اقوامخودمان دوستش داریم ودلمان برایشان تنگمیشود.با شادیهایشان شادوبا غمهایشان ناراحت میشویم؛بهگونهایهمذاتپنداری میکنیم.»
مطابق سلیقه و ذائقه خانواده ایرانی- اسلامی
رضا ملایی، گوینده و مجری رادیو و تلویزیون که اجرای برنامه «سمت خدا» از شبکه سه سیما را برعهده دارد، درباره اینکه آیا سریال پایتخت مجموعهای موفق است یا خیر، توضیح میدهد: طی سالهای اخیر سریال پایتخت یکی از موفقترین مجموعههای تلویزیونی است که امسال فصل هفتم آن از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشود. بهنظرم این سریال بهدلایل مختلف موفق شد و مخاطب خودش را جذب کرد. در مقطعی که به هر دلیلی تولید نمیشد خیلیها منتظر بودند مجددا ساخته شود. شاید یکی از دلایل موفقیتش را بتوان خانواده نقی معمولی (خواهر، پسران خواهر، پسرخاله، همسر و فرزندان) دانست که کاملا یک خانواده معمولی هستند. نه ادعایی برای تفاوت با دیگران دارند نه رفتارهای آنها متفاوت از رفتارهای مردم است. خیلی بهقول امروزیها مطابق سلیقه وذائقه خانواده ایرانی- اسلامی است. بهنظرم دوستان فیلمنامهای را بازی میکنند ولی آنها، بازیها و سبک زندگیشان را بازی نمیکنند بلکه زندگی میکنند. عین واقعیت است و بهدل مینشیند. مجموعه پایتخت یکی از موفقترینهاست. وی ادامه میدهد: رفتارهایشان بهگونهای است که رفتارهای ما با خانواده است. ما با همسرمان خنده داریم، گریه داریم، درددل داریم، بگومگو داریم، تفاوت سلیقه داریم، دعوا و معارفه داریم، قربان صدقه رفتن داریم و... . بهنظرم مجموعه پایتخت یکی از موفقترینهاست. همانطور که پیشتر هم گفتم خیلی با سلیقه و ذائقه مردم مطابق است. دلیل دیگر وابستگیشان به یک قومیت، لهجه و زبان است بدون اینکه آنها را مورد تمسخر قرار دهند یا توهین کرده باشند. شمال هم جایی است که همه آن را میشناسند و بیشتر مردم برای یکبار هم که شده به آنجا رفتهاند. لذا تو دل بروست. خودم از مخاطبان پروپاقرص این مجموعه هستم و بهعوامل و دست اندرکاران این سریال خدا قوت میگویم که برای این مجموعه زحمت کشیدهاند.
ملایی در پاسخ به این پرسش که شخصیت کدام یک از بازیگران را بیشتر دوست دارد، عنوان میکند: شخصا شخصیت بازی ریما رامینفر (هما) را بیشتر میپسندم. چون شخصیتی است که بین اعضای خانواده تعادل ایجاد میکند. مثلا بین همسرش و پسرخالهاش، بین بچهها و برادر و خواهرها و... تعادل ایجاد میکند. یک شخصیت نسبتا پخته بانوی ایرانی با رعایت ادب، احترام و خوشسلیقگی که در عین حال یکجاهایی هم از خانواده حمایت میکند. بازیگران با توجه به توانشان خوب و بد دارند. قصهپردازی خوبی دارد. مجری برنامه سمت خدا درباره روال داستان و موضوعاتی که انتخاب شده، توضیح میدهد: داستانهایی که مجموعه پایتخت تعریف میکند داستانهای خوبی هستند. البته جاهایی افت و خیز داشته. یک قسمتهایی دور از ذهن میشود و بهسمت فانتزی میرود و گاهی یک مقدار از واقعیت فاصله میگیرد اما بههرحال یک مجموعه تلویزیونی است که قرار است 27قسمت تولید شود. باید به نویسنده هم حق داد که یک جاهایی با چالشهایی هم روبهرو شود اما کلیت قصهها اگر جذاب نبود پایتخت دیگر پایتخت نبود. یکی از ارکان مجموعه تلویزیونی فیلمنامه و نویسندگی آن است. بهنظرم قصهپردازی خوبی دارد. ملایی درباره اینکه استقبال را چگونه میبیند، بیان میکند: این مسأله از مسائلی است که بهنظرم خیلی نیاز بهنظرسنجی ندارد چراکه در خیابان، مغازه، اتوبوس، مترو و در تماسهای تلفنی مردم، گفتوگوهای فامیلی کاملا روشن است که استقبال مردم بسیار خوب است؛ حتی آنهایی که شاید در این سالها به هر دلیلی از تلویزیون فاصله گرفته بودند هم با سریال پایتخت به تلویزیون بازگشتند.
اگر نقدی دارند، منصفانه بیان کنند
ملایی با انتقاد از این نکته که مردم نباید سریالها را تحلیل کنند، تصریح میکند: یکی از جفاکاریها و ظلمها به کل کارهای رسانهای از جمله سریالهای تلویزیونی و البته سریال پایتخت، این است که برای خودمان تحلیلهایی میکنیم؛ مثلا اینجا میخواهند شخصیت مرد ایرانی را زیر سؤال ببرند، صرفا به دلیل این که ریما رامینفر (هما) یک مقداری پختهتر عمل میکند، یا نقی معمولی مقداری خودمانیتر رفتار میکند و... به نظرم نباید بیننده تحلیل کند؛ خواهش میکنم که مخاطبان سریال را تحلیل نکنند و از داستان لذت ببرند. یک جاهایی هم اگر نقدی دارند، منصفانه بیان کنند. مثلا در فضای مجازی دیدهام که این سریال پنج لایه دارد، چهار لایه منفی و یک لایه مثبت و... مخاطبان نباید تحلیل و نقد غیرمنصفانه کنند. باید خدا قوت جانانه گفت؛ سریال سخت، پرهزینه و دردسرداری است. دمشان گرم خیلی هم عالی.
سریال قابل قبول و قشنگی است
شمسی فضلاللهی، بازیگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون درباره حس وحال خوبی که این سریال به مخاطبان میدهد، میگوید: فصلهای قبلی سریال پایتخت را دیدم اما امسال موفق نشدم این مجموعه را ببینم. فصلهای قبلی را دیدهام و دوست داشتم. کلی هم با دیدن این سریال میخندیدم، فضای خوب و صمیمانهای در این سریال خانوادگی حاکم است که حس و حال خوبی به مخاطب تزریق میکند. کلا سریال قشنگی است. تهیهکنندگی خوبی دارد و داستان مجموعه بامزه است.
بازیگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون درباره نقشهایی که بازیگران سریال پایتخت بر عهده دارند، توضیح میدهد: روی دیالوگها کار شده، مثلا هما همسر وفاداری است. همه بازیگران جداً خوب هستند، مخصوصا محسن تنابنده در نقش نقی و احمد مهرانفر در نقش ارسطو را دوست داشتم؛ خیلی قشنگ هستند. با این که سوژهها نوعاً طوری نبوده که آدم فکر کند قشنگ باشد اما خیلی خوب بود. شبها کتاب میخوانم، متاسفانه امسال قسمت نشده که سریال را ببینم اما فکرهای زیبایی پشت برنامه است؛ یادم هست در یکی از فصلها شروع کردند به پخت و پز و فروختن غذا و...
فضلاللهی معتقد است که سریال پایتخت همچون کارهای دیگر نیست و صحبتهایش را این گونه ادامه میدهد: به نظر این سریال مثل کارهای دیگر نیست که اگر نبینی فرقی نکند؛ دوست دارم سریال را ببینم، چون قشنگ ساخته شده و حیف است که این سری سرگرم شدم و ندیدم اما به عنوان یک بیننده دوستش دارم. بازیها خیلی خوب و باورپذیر است و با آنها همذاتپنداری میکنیم. شخصیتها خیلی شیرین و دوستداشتنی هستند که ارزشش را دارد برایش وقتمان را هزینه کنیم؛ سریال زیبا و قابل قبولی است.
شخصیتپردازیهای دقیق و قصهگویی روان
بهروز تشکر، یکی ازمجریان باسابقه رادیو و تلویزیون با پاسخ به این پرسش که آیا سریال پایتخت را میبینید و چه ارزیابی از فصلهای که پخش شده دارید، توضیح میدهد: بله، از همان فصل اول بیننده پایتخت بودم. باید گفت که این سریال از معدود تولیدات تلویزیونی ایران است که توانست طی چندین فصل، پیوسته مخاطب خودش را حفظ کند. یکی از نقاط قوت سریال، شخصیتپردازیهای دقیق و قصهگویی روان و منسجم است. سریال موفق شده مفاهیم مهمی مثل روابط خانوادگی، مهاجرت، مشکلات اقتصادی و حتی مسائل فرهنگی را با زبانی ساده و طنزآمیز بیان کند. پایتخت با تلفیق کمدی موقعیت، درام خانوادگی و بعضا رگههایی از انتقاد اجتماعی، توانست هم مردمپسند باشد و هم تأملبرانگیز.
وی در ادامه درباره فصل هفتم سریال پایتخت صحبت میکند: فصل هفتم تلاش میکند تا داستان را از یک قالب تکراری خارج کند و به موضوعات تازه بپردازد، مثل ورود نقی به دنیای شهاب سنگ، یا بحرانهای خانوادگی و ازدواج سارا و نیکا. اما این فصل، بر خلاف برخی فصلهای قبلی، از نظر ساختار روایی و انسجام در شخصیتپردازی دچار ضعفهایی بود. به نظر میرسد که تغییر لحن سریال در فصل هفتم و ورود به فضاهای جدیتر، کمی از جذابیت طنز همیشگی سریال کم کرده. همچنین نبود برخی بازیگران قبلی و تغییر ناگهانی در مسیر قصه باعث شد بخشی از مخاطبان احساس گسست کنند. با این حال، نمیتوان منکر تلاش گروه سازنده برای متفاوت بودن شد.تشکر در پاسخ به این پرسش که بازی کدام یک از بازیگران را بیشتر دوست دارد و چرا؟ پاسخ میدهد: بهنظرم محسن تنابنده در نقش نقی معمولی، ستون اصلی سریال است. بازی او ترکیبی است از طنز بداهه، بازی بدنی قوی و درک درست از موقعیتهای دراماتیک. نقی شخصیتی است که دائم در کشمکش بین غرور، حماقت، مهربانی و مسئولیت قرار دارد و تنابنده توانسته همه این ویژگیهای متضاد را به شکل باورپذیر و دوستداشتنی به تصویر بکشد. ضمن این که تنابنده نقشآفرینی را با نویسندگی تلفیق کرده و این باعث شده هماهنگی خاصی بین متن و اجرا وجود داشته باشد.
مجری برنامه توضیحاتی درباره روال داستان، بازی بازیگران و مضمون داستانها ارائه میکند و میافزاید: روال داستان در پایتخت عمدتا اپیزودیک نیست بلکه خط داستانی پیوستهای در دل هر فصل وجود دارد. با این حال، لحظات کمدی به شکل مستقل در دل هر قسمت گنجانده شده؛ سریال با محور قرار دادن یک خانواده شمالی و ویژگیهای فرهنگی آنها، توانسته بخش زیادی از جامعه را نمایندگی کند. بازی بازیگران بهشدت طبیعی و نزدیک به زندگی واقعی است. استفاده از لهجه، طراحی لباس و حتی دیالوگهای عامیانه، همه کمک کرده که فضا ملموس و باورپذیر شود. مضمون کلی سریال همیشه دغدغههای روز مردم بوده، از سیل و گرانی گرفته تا روابط پدر و فرزندی و مهاجرت.تشکر درخصوص اینکه پایتخت همیشه یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون بوده، عنوان میکند: چه در زمان پخش عادی و چه در ایام نوروز، پایتخت همیشه یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون بوده و معمولا در صدر جدول بینندهها قرار داشته؛ حتی اگر فصل خاصی از نظر کیفی افت کرده باشد، باز هم مردم با کنجکاوی دنبالش کردند. دلیلش هم به نظرم انس با شخصیتهاست؛ مردم انگار این خانواده را جزئی از زندگی خودشان میدانند. حضور پایتخت برای خیلیها تبدیل به یک رسم شده است. وی در پایان خاطرنشان میکند: پایتخت نشان داد که میشود با امکانات داخلی، سریالی ساخت که هم سرگرمکننده باشد و همفکر مخاطب را درگیر کند. امیدوارم در ادامه اگر تصمیم به ساخت فصل جدیدی گرفته شد، هم از نظر ساختاری دقیقتر باشد و هم در فیلمنامه توجه بیشتری به پیوستگی داستان و شخصیتها شود. از تمام گروه سازنده و بازیگران بابت سالها خاطرهسازی تشکر میکنم.
نمونه موفقی از یک سریال ایرانی پرطرفدار
پیام امیری، قائممقام و مدیر گروه تاریخ و معارف شبکه رادیویی تهران که خودش اهل مازندران است در پاسخ به این پرسش که سریال پایتخت را میبینید و چه ارزیابی از فصلهای پخش شده دارید، عنوان میکند: بله. تقریبا همه فصلها و قسمتهای سریال پایتخت را دیدم. به نظرم سریال پایتخت با هفت فصل تولید و پخش در جذب مخاطب موفق عمل کرده است، اگرچه از نظر کیفی و محتوایی با فراز و فرودهایی همراه بوده است اما به طور قطع ویژگیهای مثبت و نقاط قوت تولید این سریال خیلی بیشتر از نکات چالشبرانگیز آن بوده است. تغییر برخی بازیگران اصلی و مهمان، تغییر نویسنده و برخی دیگر از موارد موجب شده تا این سریال خانوادگی و محبوب در برخی قسمتها نتواند سطح کیفی خود را حفظ کند اما در یک جمعبندی کلی میتوان سریال پایتخت را نمونه موفقی از یک سریال ایرانی پرطرفدار دانست.
وی با بیان اینکه انتخاب لوکیشنهای سریال در استان مازندران و بهویژه منطقه سرسبز سوادکوه و شهرهای شیرگاه و زیرآب از نقاط قوت سریال پایتخت است، ادامه میدهد: درواقع یکی از جذابیتهای سریال پایتخت این است که فضای زندگی مردم عادی به تصویر کشیده شده است و زیبایی طبیعت در کنار سادگی محل سکونت مردم و روابط صمیمی خانوادگی و اجتماعی به صورت حقیقی و واقعی نمایش داده شده است. شاید بر همین اساس بیننده عام احساس قرابت و نزدیکی با سریال داشته و ارتباط بیشتری برقرار میکند. ضمن این که نشان دادن خونگرمی مردم مازندران و زندگی ساده و بیآلایش مردمان این منطقه و همینطور استفاده از المانهای بومی، محلی و موسیقی فولکلور در تیتراژ و فواصل سریال توانسته به کیفیت تولید کمک کند. البته دستاندرکاران تولید سریال پایتخت نشان دادند در سایراستانها ومناطق کشورنیز در انتخاب لوکیشن متناسب با اقلیم و ویژگی اقوام، دقت وحساسیت فراوانی به خرج دادهاند واین به جذابیت سریال افزوده است.
امیری در مورد نقشهایی که بازیگران برعهده دارند، توضیح میدهد: فصل هفتم سریال پایتخت با استفاده از بازیگران اصلی سعی کرده به اصطلاح ترکیب تیم برنده را حفظ کند. بهطور قطع حضور هنرمندانی همچون محسن تنابنده، احمد مهرانفر، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاج عبداللهی و بهرام افشاری کیفیت این مجموعه را همچنان حفظ کرده است. به نظرم استفاده از بازیگران جدید در نقش بهروز، سارا و نیکا موفق بوده است. بازیگران مهمان از کشور تاجیکستان هم بهخوبی نقش خود را در این سریال ایفا کردند. گرچه تا حدودی نقش بازیگر شری در فصل هفتم، به موازات نقش سایر بازیگران موفق نبوده و با فرازونشیبهایی در سناریو و بازیگری همراه بوده است.وی درخصوص بازی بازیگران عنوان میکند: معتقدم در همه فصلهای پایتخت نقش نقی معمولی محوریت دارد و بهخوبی در خدمت سریال بوده است. از نظر نقشآفرینی یک زن مازنی نیز نقش فهیمه بیشترین نزدیکی را با ویژگیهای زنان مازندرانی داشته و باورپذیری آن را افزایش داده است.به نظرم سریال پایتخت7 ازچند خردهداستان و یک داستان محوری(ماجرای شهابسنگ) برخوردار است. فارغ از ماجراهای شهابسنگ در قسمتهای مختلف، تولید داستانهای کوتاه با نگاه طنز از موضوعات اجتماعی و مبتلا به جامعه همچون بیماری بهتاش ومواجهه خانواده با بیماری ناشناخته فرزند، روابط پدر و مادر با فرزندخواندگی سالار، چالشهای اهدای زمین به قهرمانان ورزشی، روابط بین مردم دو کشور فارسیزبان ایران و تاجیکستان و... به جذابیتهای این سریال خانوادگی افزوده است. امیری در پایان میافزاید: در مجموع با توجه به مشاهدات شخصیام، بررسی گزارشهای رسانهای و واکنشهای متنوع مردم در فضای مجازی، به نظر میرسد پایتخت در فصل هفتم هم موفق شده مخاطبان میلیونی را پای جعبه جادویی تلویزیون بنشاند و برند خود را حفظ کند.
تکرار7ساله
تیمور کوشکی، گوینده ارشد معاونت صدا که ازسال1361 گویندگی میکند، معتقد است: فرهنگ از لایههای مختلف شکل گرفته؛ باورها، ارزشها، هنجارها، نمادها، اسطورهها و آیینها (آداب و رسوم). رسانه از طریق سریالها از جمله پایتخت میتواند در این لایهها تأثیر بگذارد. راهبرد رسانه باید اهمیت فرهنگسازی در زمینههای گوناگون اجتماعی باشد. رسانه میتواند از طریق اندیشهپردازی، ارزشگذاری، هنجارسازی، نمادسازی، جامعهپذیری، الگوسازی و نوآوری، اثرگذاری در لایههای فرهنگی داشته باشد.
به هنرمندان مراکز استانها هم توجه شود
مهبد قناعتپیشه، گوینده، مدرس فنبیان و دوبله میگوید: این سریال گرچه بازیگران خیلی خوبی دارد و بسیاری از آنها دوستانم هستند، ولی به نظرم در حد یکی دو فصل کفایت میکرد. به نظرم جای بسیاری از بازیگران و کارگردانهای خوب شهرستانها خالی است و باید به آنها میدان داده شود. فقط اینگونه نباشد که از تهران انتخاب شوند؛ باید از ظرفیتهای بسیار خوبی که در شهرستانها وجود دارد استفاده کرد و حمایت شوند. بهتر است،از تمام ظرفیتها، گویشها و لهجههای آنها بهویژه موسیقیهای محلی و... بهره برد که بسیار غنی است .
مریم کریمی - گروه رسانه