
اول آموزش بعد مجازات
آسیبهای روحی و روانی به کودک بعد از آزار جنسی غیرقابل انکار است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. این آسیبها سالها با کودکان همراه است و آنها را رنج میدهد. البته نمیتوان بهطور قطع گفت هر کودک قربانی کودکآزاری در آینده متجاوز میشود، چرا که عواقب این آزار در هر فرد به شکلی متفاوت بروز میکند اما برخی از آنها بر اثر تجاوز به نوعی ناهنجاری جنسی دچار شده که همین در آینده میتواند آنها را به سمت آزار دیگران سوق دهد.
این افراد وقتی نمیتوانند از فرد متجاوز انتقام بگیرند خود را سرزنش کرده و مقصر ماجرا قلمداد میکنند. به همین خاطر در آینده برای اینکه خود را از زیر بار این فشار روانی خارج کنند، به سمت آزار دیگران میروند. اینجا او در نقش متجاوز ظاهر میشود وبا تکرار این عمل به نوعی از جامعه انتقام میگیرد، جامعهای که وقتی او قربانی شد، از او هیچ حمایتی انجام نداد. ذهن و روان انسانها مکانیسمی دارد که وقتی مورد سوءاستفاده قرار گرفته یا در شرایط سختی قرار میگیرند برای هضم مشکل خود، آن را تکرار میکنند. مثلا یک واکنش نرمال و طبیعی این است که وقتی بچهها را واکسن میزنند، کودکان برای ایجاد فضای امن روانی به عروسکهایشان واکسن میزنند تا از این طریق شرایط سختی را که تحمل کردهاند، جبران کنند. ما برای پیشگیری از این جرم باید دو موضوع را در کنار هم دنبال کنیم؛ آموزش و مجازات. به خاطر اینکه این جرم ریشه روانی و اختلال شخصیتی دارد، نباید تنها به مجازات اکتفا کرد. در این مسیر اولین گام، آموزشهای لازم به کودکان است. در پرونده آزارگری که در تهران دستگیر شده، ما شاهد هستیم کودکان بهراحتی اعتماد کرده وبا این مرد همراه شدهاند. این موضوع حکایت از این دارد که آنها آموزشهای لازم ارتباطی با افراد غریبه را ندیدهاند. از سوی دیگر خود متهم در مصاحبههایش گفته اگر کودکی در برابرش مقاومت میکرده، از ربودن او منصرف میشده است. باید در این حوزه کمی تابوشکنی کنیم. همانطور که به کودک آموزش میدهیم حواسش به گاز باشد باید آموزش ارتباط با افراد غریبه را هم داد. به کودکان آموزش دهیم باید یک حریم خصوصی برای خود و بدنشان تعیین کنند و در برابر هر کسی که بخواهد این حریمها را مورد تعرض قرار دهد مقاومت کنند. آگاهی دادن به کودکان درباره جسمشان و اینکه کسی نباید به بدن آنها دست بزند، یکی از روشهای مؤثر مقابله با تجاوز به کودکان است. از سوی دیگر اگر زمانی کودک توسط فردی آزار دید، ترسید یا به نحوی احساس ناراحتی در او بهوجود آمد، سریع مسأله را با یک بزرگتر قابل اعتماد در میان بگذارد. همچنین والدین باید با رفتار خود این اعتماد را در کودک ایجاد کنند که او تا زمانی که برای کمک پیش والدین میآید، دچار دردسر نخواهد شد. روانشناسان معتقدند؛بهترین سن آموزش درباره اندامهای بدن به کودکان،5 و6 ساله است.درپرونده اخیر شاهد بودیم، تعرض به پسر متجاوز در سن کودکی، توسط یکی از نزدیکانش موجب بروز این رفتار در سن جوانی از سوی او شده است. در اینجا باید توجه داشت؛ تعرض زمانی که از سوی فرد آشنا اتفاق میافتد آسیب آن بیشتر است، چون کودک در کنار فرد متجاوز زندگی میکند. این مسأله باعث ایجاد ناامنی در کودک شده و به مرور آسیبهای جبرانناپذیری به او وارد میکند. والدین باید حواسشان به کودک باشد و هر تغییر رفتار او را جدی بگیرند. گاهی اوقات از نوع راهرفتن و نشستن کودک و از روی کبودیهای خاصی که روی بدن او بهوجود آمده و به چشم میآید، میتوان به این موضوع پی برد. برخی اوقات هم گوشهگیری و رفتارهای همراه با خشونت دلیل قربانیشدن کودک است اما باید توجه داشت این تغییر رفتارها بهدلایل دیگری هم میتواند رخ دهد و همیشه نمیتوان آن را به قربانیشدن کودک ربط دارد. بحث دوم در حوزه پیشگیری، مجازات است. افرادی که ارتکاب این اعمال مجرمانه را در سر دارند باید بدانند مجازات سنگینی در انتظارشان است. در ایران قانونگذار این موضوع را به صورت جدی مدنظر قرار داده و مجازاتهای سختی برای آزارگران در نظر گرفته است. شاید شما در اخبار حوادث با کلمه تجاوز یا زنا و لواط به عنف روبهرو شده باشید. عنف در قانون به معنی همراه با خشونت و زور است. این عنوان وقتی استفاده میشود که فرد راضی به ارتباط پیش آمده نبوده و طرف دیگر با زور و اجبار او را مجبور به این کار کرده است. در ماده 224 قانون مجازات اسلامی برای زنای به عنف قانونگذار مجازات اعدام در نظر گرفته است. در تبصره 2 این ماده هم آمده است؛ هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد در حال بیهوشی، خواب یا مستی زنا کند رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید یا ترساندن زن اگرچه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است. در ماده 234 قانون مجازات هم حد لواط برای فاعل، در صورت عنف، اکراه یا دارا بودن شرایط احصان، اعدام و در غیر این صورت 100ضربه شلاق در نظر گرفته شده است. با توجه به توضیح بالا قانونگذار برای این جرم مجازات سختی از باب پیشگیری و برخورد در نظر گرفته و در کنار آن با آموزش به کودکان در خانه و مدرسه و همچنین ارتباط نزدیک با فرزندان میتوان از وقوع این دست جرایم جلوگیری کرد. تا زمانی که قربانیان از ترس سکوت کنند، شاهد تکرار جرم از سوی مجرم هستیم.