
دخترانه بودن زیستن در میان هزاران انتظار
دختر بودن فقط یک ویژگی جسمانی و طبیعی نیست بلکه علاوهبر آن یک ساحت و وجه اجتماعی هم دارد. دختر بودن یعنی زندگی کردن بین تصاویر و قضاوتهایی که از طرف جامعه به ما میرسد. حتما دختران از دوران کودکی جملاتی مثل (دختر باید مهربون باشه) (دختر باید مرتب باشه) (دختر نباید بلند بخنده) و... این تصاویر اموری هستند که از طرف جامعه میتوانند هویت دختران ما را بسازند اما این انتظارات از کجا میآید؟ چرا این همه باید و نباید دور نقش ما به عنوان دختر شکل گرفته؟
آیا ما به عنوان یک دختر میتوانیم خودمان باشیم در دنیایی که تلاش میکند طبق استانداردهای خودش ماراجهت دهد؟ جامعه مجموعهای است ازارزشها،ساختارها ونهادهاکه رفتار ما را درجهت خاصی هدایت میکنند.این تاثیرگذاری از خردسالی آغاز میشود وقتی از یک دختر خردسال انتظار میرود ناز و ساکت باشد ولی از پسران انتظار میرود بازیگوشتر باشند. یعنی از همان کودکی یک هویت اجتماعی برای هر جنسیتی ساخته میشود. ما یاد میگیریم چطور لباس بپوشیم، حرف بزنیم و حتی بخندیم. جامعه مثل آینهای است که به ما نشان میدهد یک دختر خوب چه شکلی است؟ واکنشها نسبت به این مسائل یکسان نیست.بعضی از دختران کاملا با انتظارات جامعه همسویی دارند و سعی میکنند همان دختر ایدهآل جامعه باشند. بعضی دیگر از دختران مقاومت پنهان میکنند.یعنی درجمع خودشان با دوستان صمیمیشان سعی میکنند تیپ و خصوصیاتی را نشان دهند که در جامعه نمیتوانند نشان دهند. عدهای دیگر ازدختران سعی میکنند با جامعه همسو نباشند و تصویر جدیدی از هویت خودشان میسازند.ممکن است درعین اینکه وقار ومتانت و پوشش خود راحفظ میکنند،مستقل وجسور و تاثیرگذار هم باشند. گروه دیگری از دختران اعتراض آشکار وتقابل میکنند مثلا با شعرونقاشی یا درصفحات مجازیشان تلاش میکنند با کلیشههایی که از سمت جامعه به آنها تحمیل میشود و آنها با آن انتظارات مخالف هستند، مقابله کنند. از دید جامعهشناسی میتوان گفت بهترین واکنش برای دستهای از دختران است که بازتعریف فعال هویت میکنند یعنی درمقابل بعضی از کلیشهها میایستند و نشان میدهند درعین حفظ ویژگیها، میشود توانمندیهایمان را نشان دهیم و استعدادهایمان را شکوفا کنیم. این به معنای خدشهدار شدن هویت دخترانه نیست بلکه میخواهیم هویتی منطبق برجامعه امروز بسازیم.کسب آگاهی یکی از روش هایی است که با آن میتوانیم هویتمان را بازتعریف کنیم. باید آگاه شویم که جامعه چه اموری را به ما تحمیل میکند و چه اموری میتواند برای ما مناسب باشد. یکی دیگر از راهها گفتوگوست. گفتوگو با خانواده، دوستان و معلمان درباره فشارهایی که تجربه میکنیم.به الگوهای موفق باید نگاه کنیم که چه مسیری را برای خودشان درنظرگرفتند. مثلا دختر موفقی که در عین حفاظت از برخی ویژگیهای دخترانه در حیطه فعالیتش بسیار موفق است.خودمان را نباید سرزنش نکنیم و به خودمان خیلی سخت نگیریم تا هویت و مسیرمان را پیدا کنیم. دختر بودن یک فرصت و امکان بزرگ است و ما نباید فقط روی محدودیتهایش تمرکز کنیم. آدم موفق کسی است که به فرصتها بیشتر توجه کند. مهم نیست جامعه چه انتظاراتی دارد مهم این است که کار درست چیست؟ ما میتوانیم با آگاهی ازفرهنگ اصیلمان و با شهامت، خودمان باشیم و بدرخشیم.
حسین حاجمحمدی - مدیر گروه دانش اجتماعی مسلمین دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران