نسخه Pdf

مولتی لنگوییج

در باب تعامل زبانی فارسی و انگلیسی

مولتی لنگوییج

چند وقتی می‌شود که صحبت کردن نوجوان‌های ایرانی تن ادبا را در گور می‌لرزاند. استفاده از واژگان زبان انگلیسی در مکالمات روزمره سال به سال بیشتر می‌شود و حالا به بزرگ‌ترها نیز سرایت کرده است.

پس ما در این شماره از نوجوانه، به بهانه روز پاسداشت ادب فارسی، سراغ این معضل رفته‌ایم که دارد گریبان تمام جامعه را می‌گیرد. از چیستی و چرایی‌اش گفته‌ایم و درمورد کاری که از دستمان برمی‌آید‌صحبت کرده‌ایم.

خوراک تینیجرها
صنعت سرگرمی و رسانه در رتبه نهم بزرگ‌ترین صنایع جهان از نظر درآمد قرار دارد. یکی از مخاطبان جدی این صنعت پولساز، نوجوانانی هستند که بعد از مدرسه، دنبال سرگرم شدن هستند و جزو مصرف‌کنندگان فعال به حساب می‌آیند. وقتی از فعال بودن این گروه از مصرف‌کنندگان صحبت می‌کنیم یعنی نوجوانان دیگر فقط تماشاچی یا شنونده و خواننده نیستند؛ بلکه انتخاب‌گر هستند و ازبین انبوه محتواهای تولید شده دست به تحلیل و گزینش می‌زنند. ازطرفی با این محتواها تعامل می‌کنند و با لایک و کامنت و دونیت از محتوای مورد علاقه‌ خود حمایت می‌کنند.علاوه بر این که بعضی از نوجوان‌ها خود تولید‌کننده محتوا هستند.براساس گزارش «چشم‌انداز جهانی صنعت سرگرمی و رسانه» منتشر شده توسط شرکت PWC ‌ارزش جهانی این صنعت درسال۲۰۲۳به حدود 2.8تریلیون دلار رسیده است. این شرکت که یکی از معتبرترین منابع در ارائه گزارش‌های سالانه، پیش‌بینی‌های اقتصادی و تحلیل بازار در حوزه‌های مختلف است، پیش‌بینی می‌کند تا سال۲۰۲۸ این عدد به3.4 تریلیون دلار افزایش یابد. سؤال این است که گردش مالی محتواهایی با زبان فارسی در این صنعت به چه صورت است؟ نوجوان‌‌های ایرانی بیشتر با محتواهای فارسی سرگرم می‌شوند یا انگلیسی؟ 
وقتی از سرگرمی حرف به میان می‌آوریم چیزی بیشتر از بازی‌های رایانه‌ای مدنظر ماست. صنعت سرگرمی یا Entertainment  Industry به مجموعه‌ای از کسب‌وکارها و فعالیت‌هایی گفته می‌شود که هدفشان تولید، توزیع و نمایش محتوایی است که افراد برای لذت، تفریح وگذران وقت مصرف می‌کنند.سینما وتلویزیون شامل انواع تاک‌شوها، رئالیتی‌شوها، ولاگ‌ها و… فقط بخشی از آن است. موسیقی‌هایی که گوش می‌دهیم و کتاب داستان و رمان و شعر و مجله‌هایی که می‌خوانیم نیز زیر مجموعه‌ صنعت سرگرمی محسوب می‌شوند.محتواهای تولید شده در رسانه‌های دیجیتال هم بخشی دیگرند.

واژه‌ها آر دایینگ
وقتی استفاده از کلمات انگلیسی بین مکالمات روزمره فقط بین نوجوانان وجود ندارد، باید دنبال دلیل جامع‌تری گشت. روزانه افراد بزرگسالی می‌بینیم که وسط مکالمه مکث می‌کنند تا برای واژه‌ انگلیسی که به کار برده‌اند، معادلی فارسی پیدا کنند. گاهی موفق می‌شوند و گاهی نه. در هر صورت این سؤال برای ما پیش می‌آید که علت این مکث و وقفه چیست؟ چرا به کار بردن کلمات بیگانه گاهی راحت‌تر از به کار بردن کلمات زبان مادری است؟ معمولا این موارد پیش آمده را به ضعف دانش زبانی عموم جامعه مربوط می‌دانند. در حالی که علل دیگری هم دخیل هستند. در هر زبان دسته‌ای گسترده از واژه‌ها وجود دارند. در حالی که فقط بخشی از آنها در دایره‌ واژگان استفاده‌ روزمره‌ عموم جامعه قرار دارد. زبان‌شناسان این واژه‌ها را در گروه دیگری قرار می‌دهند. در زبان فارسی این دایره روز به روز در حال کوچک‌تر شدن است. اگر در مکالمات روزمره به کسی که دوستش دارید بگویید محبوب یا معشوقه، عجیب و ادبی به نظر می‌رسد. در حالی که کلمات مای لاو/مای لاور در مکالمات روزمره عادی شده است. به این دلیل که کلمات فارسی سال به سال بیشتر در خطر مردن قرار می‌گیرند. خیلی از کلمات رفته رفته جایشان از بین مکالمات روزمره مردم، به داخل کتاب‌ها تغییر پیدا کرده است و حتی به دلیل میل نویسندگان و خوانندگان به ساده‌نویسی، دیگر در کتاب‌های عامه‌ مردم نیز دیده نمی‌شوند. دقت کنید که ما از کلمات کهن صحبت نمی‌کنیم. منظور کلماتی مانند کهتر، بسمل شدن و ژنده‌پوش که منسوخ شده‌اند نیست. ما از کلماتی حرف می‌زنیم که همچنان در دانش زبانی ما وجود دارند ولی به طور معمول از آنها استفاده نمی‌کنیم. 

اینتراکشن زبان‌ها
شاید وقتی بخوانید بیشتراز 4/81 درصد فیلم‌ها حداقل بخشی از زبان انگلیسی را در خود دارند، با خود فکر کنید به خاطر رسمی بودن این زبان، غالب بودنش طبیعی است. اما این را در نظر بگیرید در حالی که زبان انگلیسی همچنان زبان غالب در تولیدات سرگرمی است، زبان‌های دیگر نیز سهم قابل توجهی دارند. با رشد پلتفرم‌های جهانی، انتظار می‌رود تنوع زبانی در محتوای سرگرمی از چیزی که الان هست نیز افزایش یابد. مثلا در صنعت موسیقی، زبان انگلیسی همچنان غالب است، اما هنرمندان اسپانیایی‌زبان، کره‌ای‌زبان و هنرمندان دیگر زبان‌ها نیز به شهرت جهانی دست یافته‌اند. این شهرت با رشد مخاطبان برنامه‌های جانبی گروه‌های موسیقی مانند رئالیتی‌شوها همراه است.وقتی صنعت سرگرمی به طور معمول به دست تولیدکنندگان انگلیسی زبان است، میزان تعامل نوجوان به عنوان یک مصرف کننده‌ فعال با این زبان بیشتر می‌شود. به طوری که حتی اگر زبان انگلیسی نمی‌داند، مجبور است برای لذت بیشتر و جا نماندن از ترندهای روز صنعت سرگرمی، زبانش را در حد نیاز تقویت کند. علاوه بر اینها باید توجه داشت که این جهانی شدن زبان‌های گوناگون، نیاز به یک برنامه‌ریزی خوب برای جلوگیری از خطرات افزایش تعاملات زبان‌هاست. 

ور ایز پویایی زبان فارسی؟
این حرف را زیاد شنیده‌اید:«آخه معادل فارسی نداره!» یا «با فارسی حق مطلب ادا نمی‌شه.» شاید شبیه بهانه به نظر برسد ولی وقتی دقیق‌تر سراغ دلیل این وضعیت زبان در محاورات روزمره برویم، این دو جمله خیلی چیزها را به ما نشان می‌دهد. زبان باید در خدمت مردم باشد. مردم زبان را می‌سازند و به کار می‌گیرند تا راحت‌تر منظور خود را به اطرافیان برسانند. این یعنی هر واژه‌ای که به وجود آمده از دل نیازهای ما بوده است. اگر ما چیزی به شکل و شمایل قاشق نداشتیم هیچ وقت کلمه‌ای به نام قاشق به‌وجود نمی‌آمد. همان‌طور که ما از چاپستیک استفاده نمی‌کنیم و برایش معادلی فارسی نداریم. پس زبان پدیده‌ای پویا و در خدمت مردم یک جامعه است. وقتی می‌خواهیم مفهومی را به مخاطب منتقل کنیم و برایش معادلی فارسی پیدا نمی‌کنیم، مشکل از سمت ما نیست. در زبان انگلیسی به حالتی که کسی را دوست دارید و او از این علاقه شما خبر ندارد، کراش زدن می‌گویند. حالتی که در فارسی معادلی ندارد.‌این موقعیت، نشان دهنده‌ مسأله‌ای زبانی است که رفته رفته گریبان گیر تمام مردم یک جامعه می‌شود. به این مسأله‌ از دست رفتن پویایی یک زبان می‌گویند. وقتی زبانی توان واژه‌سازی خودش را از دست بدهد به اصطلاح می‌گویم که پویایی‌اش از دست رفته است. چرا که زبان قرار بود نیازهای ما در انتقال مفاهیم روز را رفع کند و وقتی نتواند پا به پای ما پیش بیاید و واژه‌های به‌روز در اختیار ما قرار دهد، نشان از این دارد که به همان حالت دچار شده است. 

میکینگ کلمه 
این که بگوییم زبان فارسی پویایی خودش را از دست داده است، به هر جهت دور از خرد است. زبان فارسی در تاریخ طولانی در مواجهه با فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون خود را حفظ کرده است. افتخارآمیز است که بدانیم بعد از حمله‌ اعراب، تنها زبانی که از دست نرفت و باقی ماند، زبان فارسی است. تمام اینها نه اتفاقی رقم خورده و نه فقط مربوط به گذشته‌ این زبان است. زبان فارسی قابلیت‌های زیادی برای واژه‌سازی دارد. باید تحلیلگران سیاست‌گذاری اجتماعی با زبان‌شناسان همفکری کنند تا از قابلیت‌های این زبان کاربرد بگیرند. مثلا جالب است بدانید نوع واژه‌سازی در ادبیات عرب اشتقاقی است. یعنی عرب زبان‌ها یکی سری قالب دارند که با بردن ریشه کلمات و در آن وزن، اسم مکان و زمان و فعل و… می‌سازند. در حالی که واژه‌سازی در زبان فارسی افزایشی است. یعنی ما با استفاده از ترکیب کردن کلمه‌ها و به کار بردن پیشوندها و پسوندها واژه می‌سازیم. به کلماتی مثل دانشجو، درمانگر، کتابخانه، خوشحال، غمگین و… دقت کنید و بخش‌های مختلفشان را از هم تفکیک کنید تا متوجه مدل واژه‌سازی در زبان خودمان بشوید.

ناجی اف زبان فارسی

اگر تا حالا یکی از کتاب‌های رضا امیرخانی راتورق کرده باشید متوجه رسم‌الخط عجیب این نویسنده می‌شوید.رضا امیرخانی بین بخش‌های مختلف کلمات از نیم فاصله استفاده می‌کند.یعنی به جای نوشتن«دوستانه»می‌نویسد«دوست‌انه».برای بیشتر خوانندگان رضا امیرخانی، این کارچیزی بیشتر ازیک بازی زبانی وخلاقیت با واژگان که به نوعی برندشخصی این نویسنده شده نیست. درحالی که امیرخانی در کتاب چگونه می‌نویسیم؟ دلیل این کارش را به طور مفصل توضیح داده و اشاره کرده که استفاده از پیشوندها و پسوندهای فارسی برای واژه‌سازی دارای اهمیت است. رسم‌الخط خود را راهی برای نجات پویایی زبان می‌داند.می‌خواهد مردم هنگام خواندن کتاب‌هایش به ریشه کلمات دقت کنند.مکث کنند و فکرکنند که این واژه چطور ساخته شده تا مقدمه‌ای باشد برای خلق واژه‌های نو.هرچند قصد ندارد با تبلیغ این رسم‌الخط، آن را تبدیل به نگارشی مرسوم کند تا به مدل نوشتن تمام مردم جامعه تعمیم داده شود.فقط این نوع نگارش رافرصتی می‌داندبرای دقت وتفکر در واژه‌های فارسی. 

فرهنگستان ادب پرشین 
زبان موجودی زنده است و همراه مردم رشد می‌کند. به همین دلیل در تمام ادوار، ترکیب شدن زبان فارسی با زبان‌های دیگر امری عادی و غیر قابل اجتناب بوده و هست. نه فقط در زبان فارسی بلکه این اتفاق در تمام زبان‌ها رایج است. جایی که محل بحث است، نحوه مواجهه با این کلمات بیگانه است. شیوه‌های انتقال واژگان از زبان بیگانه به زبان مقصد به سه نوع دسته‌بندی می‌شود. وقتی ما در برابر واژه‌ای از زبانی دیگر قرار می‌گیریم، سه راه برای برخورد با آن داریم. اولین راه که به‌تازگی طرفداران زیادی پیدا کرده، روش وام‌گیری یا قرض گرفتن یا Borrowing Translation است. این روش یعنی واژه‌ بیگانه را همان‌طوری که هست بپذیریم و وارد زبان خود کنیم. مثل وقتی که واژه تلویزیون را بدون تغییر وارد زبان خود کرده‌ایم و از آن استفاده می‌کنیم. یا واژه‌ Fianc که انگلیسی زبان‌ها از زبان فرانسه بدون تغییر وام گرفته‌اند. حتما شنیده‌اید که بسیاری از تحلیلگران با این استدلال که زبان پویاست و وارد شدن کلمات بیگانه همیشه رایج بوده، استفاده از کلمات انگلیسی را قابل قبول می‌دانند و تعامل بین زبان‌ها را مرسوم. همان‌طور که زمانی به خاطر تعامل فرهنگی زیاد با جهان عرب، انبوهی از واژگان عربی وارد زبان فارسی شده‌اند و همچنان از آنها استفاده می‌کنیم. در حالی که این روش ترجمه بیشتر مناسب واژگان تخصصی مانند اتم، سلول و…است. 
راه بعدی ترجمه‌ تحت‌الفظی یا Loan Translation است. این راه دقیقا چیزی است که قبل‌تر با عنوان واژه‌سازی از آن یاد کردیم. در این روش اجزای یک واژه یا ترکیب خارجی به زبان مقصد ترجمه شده و سپس به هم چسبیده می‌شوند. به طور مثال واژه‌ Helicopter که فرهنگستان زبان فارسی به بالگرد ترجمه کرده است یا واژه Fax که معادلش دورنگار تصویب شده است. این معادل‌سازی‌ها چون با در نظر گرفتن قابلیت‌های زبانی ماست، راحت‌تر پذیرفته شده و به نسبت مدل بعدی که توضیح خواهیم داد بهتر وارد دانش زبانی عموم مردم جامعه شده و در آن جای می‌گیرد.
راه بعدی معادل‌یابی بومی یا Semantic Translation است. در این روش، به‌جای ترجمه‌ دقیق یا قرض‌گیری، مفهوم یا کارکرد واژه در زبان بیگانه شناسایی می‌شود و یک معادل بومی یاسنتی برایش انتخاب می‌شود.مثل وقتی که به Monopod می‌گوییم خویش‌انداز یا به Computer به جای انتخاب معادلی مثل مغز الکتریکی یا شمارش‌گر می‌گوییم: رایانه.

فاطمه پورابراهیم - نوجوانه
ضمیمه نوجوانه
تیتر خبرها