
زنانی از جنس متفاوت
در گذر سالیان، قاب تلویزیون ایران آینهای بود که چهره زن را در قالبهایی از پیش تعریفشده به تصویرمیکشید؛چهرههایی که اغلب در نقش مادران فداکار، همسران صبور یا دختران خاموش، در حاشیه داستانها میزیستند اما امروز نسیمی از تغییر وزیدن گرفته؛ نسیمی که روایت زن را از حاشیه به متن آورده و شخصیتهایی با هویت مستقل، اندیشهورز و اثرگذار را به تصویر کشیده است.
زن در سریالهای امروز دیگر صرفا نقش مکمل مردان نیست بلکه در مرکز روایت میایستد؛ میپرسد، میجنگد، میاندیشد و تصمیم میگیرد. او معلمی است در کلاس پرچالش، پزشکی است در میدان زندگی، روزنامهنگاری است پرسشگر و پلیسی است پرتلاش در مسیر عدالت. این زنان فراتر از نقشهای قالبی، با لایههایی از احساس، خرد، تردید و شهامت، واقعیت زن ایرانی را منعکس میکنند؛ چهرهای که هم آشناست و هم جدید.این تحول تنها در تنوع مشاغل یا جایگاههای اجتماعی نمود نمییابد بلکه در عمق شخصیتپردازی و نگاه انسانی به زن معنا پیدا میکند. زن دیگر یک نماد نیست بلکه یک انسان است؛ با رویا، با ضعف، با قدرت، با تضادهای درونی و ظرفیتهای نهفته.تلویزیون، بهعنوان رسانهای ملی و اثرگذار، در آستانه خلق روایتی نو از زن ایرانی ایستاده است؛ روایتی که هم ریشه در واقعیت دارد و هم افقی روشن برای آینده ترسیم میکند.در سالهای اخیر، فیلمنامهنویسان و سازندگان آثار نمایشی به سمت ساخت سریالهای تلویزیونی رفتهاند که نقش زنان در آنها پررنگ است. کافی است نگاهی اجمالی به نقش زنان در مجموعههایی که در سالهای اخیر پخش شده داشته باشیم. زنان در این آثار هرکدام ویژگیهای متمایزی دارند که باعث شده مورد توجه مخاطبان قرار بگیرند.حتی مخاطبان،زنان را در مشاغلی میبینند که در آثار نمایشی گذشته یا ندیده یا کمتر دیده بودند. نگارش چنین نقشهایی برای زنان باعث شده هنرمندان هم جای کار بیشتری داشته باشند و بتوانند بخشی از توانمندیهایشان را به منصهظهور بگذارند. مسلما اگر این مسیر با درایت و تعهد ادامه یابد، بیتردید شاهد اتفاقات خوبی در سریالهای تلویزیونی خواهیم بود.
اعظم رفیعی - خبرنگار
اعظم رفیعی - خبرنگار