منفوره بعضا مفقوده
1- پر از خالی آن پیرزن 70ساله، آن روسری قرمز به سر، آن امیدوار شکست‌خورده، آن عروس سازمان مجاهدین‌خلق، آن همسر سابق ابریشمچی، آن منفوره بعضا مفقوده، همان که می‌شود به زودی فوت کند، آن که شد دست راست مسعود رجوی، همان دستوردهنده به عملیات مرصاد، آن مثلا رئیس‌جمهور انتخابی، همان مریم نه‌چندان مقدس، مریم رجوی.
وی درسال۱۳۳۲ در خانواده‌ای مسلمان اما غیرسنتی چشم به‌جهان گشود و اخبار رسمی می‌گویند که هنوز کمی مانده تا چشم از جهان ببندد. آورده‌اند که در جوانی همراه با برادرش محمود، به سازمان مجاهدین‌خلق پیوست و پیوسته‌پیوسته جا پایش را در سازمان محکم کرد. از همین‌رو در سال‌های قبل از انقلاب، همراه با سازمان برای نابودی رژیم شاهنشاهی اقدام کرد. آن مخالف در هر حالت مخالف، بعد از تغییر رژیم باز هم برای تغییر دادن آن دست‌وپا زد. البته ناگفته نماند که می‌گویند ادعای مخالفت با نظام شاهنشاهی، یک جعل تاریخی است و بعد از انقلاب اسلامی، به مجاهدین‌خلق پیوسته است اما خب چون این وصله‌ها به مریم رجوی با این کارنامه سفید اخلاقی نمی‌چسبد، شما نشنیده بگیرید.
بگذریم!
به نقل از منابع، در اولین سال‌های پس از انقلاب در انتخابات مجلس شرکت کرد اما چون رای کافی را نداشت، موفق به حضور در مجلس نشد. بعد از همین ماجراها بود که منافقین شروع به عملیات‌های نفاق‌برانگیز و ترور افراد کردند.
2- 2 نوگل شکفته
همان شخص که ذکرشده در بالا فضائلش، مریم رجوی که قبل‌تر بود مریم قجر، در سال ۱۳۶۴ با مسعود رجوی، ازدواج ابلاغی کرد. شخص ناشخیص مسعود رجوی، به مریم قجر که هشت سال همسر مهدی ابریشمچی( از بلند پایگان سازمان) بود، دستور داد که با او ازدواج کند تا مثلا انقلاب ایدئولوژیک‌شان تکمیل شود. مهدی ابریشمچی هم زنش را طلاق داد و می‌گویند که مریم، بلافاصله بعد از طلاق به عقد مسعود رجوی در آمد. ناگفته نماند که مریم از مهدی ابریشمچی یک دختر داشت به نام اشرف.در حاشیه طلاق و ازدواج این دو نوگل شکفته، حرف‌ها بسیار است اما چون بچه اینجا نشسته‌است (خودم را عرض می‌کنم) بیشتر از این وارد جزئیات نمی‌شوم. برای دانستن جزئیات بیشتر، نسخه پرو تذکره را خریداری کنید؛ البته چون ما تحریم هستیم و خرید نسخه پرو با دلار است، شما می‌توانید نسخه قلابی‌اش را از این‌ور و آن‌ور دانلود کنید. بگذریم! چه داشتیم می‌گفتیم؟! بله. همان‌طور که گفته شد، مریم قجر تبدیل شد به مریم رجوی. مهدی ابریشمچی هم با لبخند درجشن عقد این دو نوگل شکفته، تبریک و تهنیت گفت و بماند که می‌گویند این اقدام برای تحقیر هرچه بیشتر ابریشمچی انجام شد تا مبادا فکر جانشینی مسعود به سرش بزند.
3- در جست‌وجوی پیروزی
همان دو نوگل شکفته، همان تازه‌عروس‌و داماد، آنها که پیوند خورده بودند به سازمان، آن دو خیانتکار مزدور، همان لکه‌های ننگ تاریخ خلق، همان دست داده‌ها در دست صدام برای نابودی ایران، مریم و مسعود رجوی.آورده‌اند که سه، چهار روزی از پذیرش قطعنامه توسط ایران گذشته بود و دو کشور ایران و عراق درحال مذاکره بودند که خبررسید عراق به جنوب وغرب ایران حمله کرده است. نیرو‌ها و مردم دوباره بسیج شدند و درکمترین زمان، نیروهای عراقی از جنوب عقب‌نشینی کردند. در غرب ایران، نیروهای نظامی عراق و مجاهدین‌خلق برای تصرف از مهران تا تهران، حمله را آغاز کردند. مریم رجوی، همان تازه عروس روسری‌قرمز، دستور « آتش ـ آتش» حمله در عملیات مرصاد را صادر کرد. همانی که همراه با شوهر عزیزش، با خیال این‌که مردم در این مسیر همراهشان می‌شوند و گمان می‌کردند که پذیرش قطعنامه در ایران از روی ضعف است، خودشان را در چنان هچلی انداختند که تا تاریخ، تاریخ است فراموش نخواهد شد.عملیات مرصاد با فرماندهی شهید صیاد شیرازی به پیروزی ایران ختم شد و کینه این زن و شوهر و سازمان‌شان، در دل مردم جنگ‌دیده ایران ماندگار شد؛ مردمی که خوشحال از خبر قطعنامه با هجوم منافقانی مزدور مواجه شده‌بودند. بعدتر همین منافقین مزدور، شهید صیاد شیرازی را ترور کردند.
4- چه شد؟
آن جلوه‌‌های نفاق و منافقه، همان‌ها که دل بسته‌اند به روسری‌قرمز، همان درظاهر یک‌چیز و در باطن چیز دیگر، آن رانده‌شده‌های از دیار مسلمان و کافر، همان از اینجا رانده‌ها واز آنجا مانده‌ها، مریم رجوی و مسعود رجوی.مسعود رجوی در یک روز سرد زمستانی در سال ۱۳۸۱ ناپدید شد و سازمان مجاهدین‌خلق، هیچ‌گاه خبری از مرگ او منتشر نکرد. هرچند می‌گویند بعد از سال ۸۱، در چندین اتفاق صداهایی از او منتشر شده است اما هیچ منبع رسمی‌ای از مجاهدین خلق، خبر چگونگی مرگ یا حیات او را تایید یا تکذیب نکرده است.مریم رجوی و دارودستهاش،طی سال‌هابه کشور‌هایی نظیر عراق، آلبانی وفرانسه و...فرارکردند اما بارها مجبور به ترک کشورهای مختلف شدند یا ازترس مرگ فرارکردند یا ممنوع‌الخروج وممنوع الورودشان کردند. نمونه‌اش فرار اخیر او از آلبانی به فرانسه که مثل بمب صدا کرد.چندی قبل نیر به نقل از منابع آگاه گفته شد که مریم رجوی را به‌دلیل یافتن اسناد پولشویی از او و گروهک منافقین، اسناد جاسوسی وحمل اسلحه غیرقانونی ممنوع الخروج کردند.البته این اتفاق برای چنین خانم باکمالاتی تازگی ندارد؛ سال‌ها قبل نیز درسال۱۳۸۲، فرانسه مریم رجوی و دارودستهاش را دستگیر کرده بود.
بگذریم!
به نقل از منابع، در اولین سال‌های پس از انقلاب در انتخابات مجلس شرکت کرد اما چون رای کافی را نداشت، موفق به حضور در مجلس نشد. بعد از همین ماجراها بود که منافقین شروع به عملیات‌های نفاق‌برانگیز و ترور افراد کردند.
2- 2 نوگل شکفته
همان شخص که ذکرشده در بالا فضائلش، مریم رجوی که قبل‌تر بود مریم قجر، در سال ۱۳۶۴ با مسعود رجوی، ازدواج ابلاغی کرد. شخص ناشخیص مسعود رجوی، به مریم قجر که هشت سال همسر مهدی ابریشمچی( از بلند پایگان سازمان) بود، دستور داد که با او ازدواج کند تا مثلا انقلاب ایدئولوژیک‌شان تکمیل شود. مهدی ابریشمچی هم زنش را طلاق داد و می‌گویند که مریم، بلافاصله بعد از طلاق به عقد مسعود رجوی در آمد. ناگفته نماند که مریم از مهدی ابریشمچی یک دختر داشت به نام اشرف.در حاشیه طلاق و ازدواج این دو نوگل شکفته، حرف‌ها بسیار است اما چون بچه اینجا نشسته‌است (خودم را عرض می‌کنم) بیشتر از این وارد جزئیات نمی‌شوم. برای دانستن جزئیات بیشتر، نسخه پرو تذکره را خریداری کنید؛ البته چون ما تحریم هستیم و خرید نسخه پرو با دلار است، شما می‌توانید نسخه قلابی‌اش را از این‌ور و آن‌ور دانلود کنید. بگذریم! چه داشتیم می‌گفتیم؟! بله. همان‌طور که گفته شد، مریم قجر تبدیل شد به مریم رجوی. مهدی ابریشمچی هم با لبخند درجشن عقد این دو نوگل شکفته، تبریک و تهنیت گفت و بماند که می‌گویند این اقدام برای تحقیر هرچه بیشتر ابریشمچی انجام شد تا مبادا فکر جانشینی مسعود به سرش بزند.
3- در جست‌وجوی پیروزی
همان دو نوگل شکفته، همان تازه‌عروس‌و داماد، آنها که پیوند خورده بودند به سازمان، آن دو خیانتکار مزدور، همان لکه‌های ننگ تاریخ خلق، همان دست داده‌ها در دست صدام برای نابودی ایران، مریم و مسعود رجوی.آورده‌اند که سه، چهار روزی از پذیرش قطعنامه توسط ایران گذشته بود و دو کشور ایران و عراق درحال مذاکره بودند که خبررسید عراق به جنوب وغرب ایران حمله کرده است. نیرو‌ها و مردم دوباره بسیج شدند و درکمترین زمان، نیروهای عراقی از جنوب عقب‌نشینی کردند. در غرب ایران، نیروهای نظامی عراق و مجاهدین‌خلق برای تصرف از مهران تا تهران، حمله را آغاز کردند. مریم رجوی، همان تازه عروس روسری‌قرمز، دستور « آتش ـ آتش» حمله در عملیات مرصاد را صادر کرد. همانی که همراه با شوهر عزیزش، با خیال این‌که مردم در این مسیر همراهشان می‌شوند و گمان می‌کردند که پذیرش قطعنامه در ایران از روی ضعف است، خودشان را در چنان هچلی انداختند که تا تاریخ، تاریخ است فراموش نخواهد شد.عملیات مرصاد با فرماندهی شهید صیاد شیرازی به پیروزی ایران ختم شد و کینه این زن و شوهر و سازمان‌شان، در دل مردم جنگ‌دیده ایران ماندگار شد؛ مردمی که خوشحال از خبر قطعنامه با هجوم منافقانی مزدور مواجه شده‌بودند. بعدتر همین منافقین مزدور، شهید صیاد شیرازی را ترور کردند.
4- چه شد؟
آن جلوه‌‌های نفاق و منافقه، همان‌ها که دل بسته‌اند به روسری‌قرمز، همان درظاهر یک‌چیز و در باطن چیز دیگر، آن رانده‌شده‌های از دیار مسلمان و کافر، همان از اینجا رانده‌ها واز آنجا مانده‌ها، مریم رجوی و مسعود رجوی.مسعود رجوی در یک روز سرد زمستانی در سال ۱۳۸۱ ناپدید شد و سازمان مجاهدین‌خلق، هیچ‌گاه خبری از مرگ او منتشر نکرد. هرچند می‌گویند بعد از سال ۸۱، در چندین اتفاق صداهایی از او منتشر شده است اما هیچ منبع رسمی‌ای از مجاهدین خلق، خبر چگونگی مرگ یا حیات او را تایید یا تکذیب نکرده است.مریم رجوی و دارودستهاش،طی سال‌هابه کشور‌هایی نظیر عراق، آلبانی وفرانسه و...فرارکردند اما بارها مجبور به ترک کشورهای مختلف شدند یا ازترس مرگ فرارکردند یا ممنوع‌الخروج وممنوع الورودشان کردند. نمونه‌اش فرار اخیر او از آلبانی به فرانسه که مثل بمب صدا کرد.چندی قبل نیر به نقل از منابع آگاه گفته شد که مریم رجوی را به‌دلیل یافتن اسناد پولشویی از او و گروهک منافقین، اسناد جاسوسی وحمل اسلحه غیرقانونی ممنوع الخروج کردند.البته این اتفاق برای چنین خانم باکمالاتی تازگی ندارد؛ سال‌ها قبل نیز درسال۱۳۸۲، فرانسه مریم رجوی و دارودستهاش را دستگیر کرده بود.
