زهرا رحیمی،نوجوان 15ساله کاروان پارالمپیک پاریس که مدال نقره را از فرانسه صید کرد
ضربه فنی محدودیتها
مسابقات المپیک و خصوصا پارالمپیک پاریس ۲۰۲۴ با درخشش نوجوانان کاروان ایران همراه بود و تقریبا اکثر آنها نتایج قابل قبولی را کسب کردند. شاید کسی فکرش را نمیکرد اما چراغ مدالهای خوشرنگ مسابقات پارالمپیک پاریس را یک نوجوان ۱۵ ساله برای کشورمان روشن کرد.
زهرا رحیمی با حمایت قابلتوجه خانواده و تلاشهای بیشمارش توانست مدال نقره مسابقات پارالمپیک را در رشته پاراتکواندو کسب کند و دیگر دهه هشتادی افتخارآفرینی بشود که در بالاترین سطح ممکن در دنیای ورزش، مدال میگیرد. در این شماره از نوجوانه و صفحه یکی مثل ما، شما میتوانید پای حرفهای این نوجوان بنشینید و از ایرانیبودنش نهایت لذت را ببرید.
شروع به پرواز
هر انسانی با هر درد و رنجی بالاخره در یک مسیری با خود و خدای خود عهد میبندد که باید به هدفی که میخواهد برسد و از یک لحظهای تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن هدف بهکار میگیرد. زهرای 15ساله درحالی مدال خوشرنگ المپیک را در کارنامه ورزشی خود دارد که هنوز در حال طی کردن 10سال دوم زندگی خود است و حالاحالاها باید از این دختر خبرهای خوبی بشنویم.زهرا رحیمی، بالهای پروازش را باز کرد و به سمت ورزش پاراکاراته رفت اما بهدلیل شرایط خاصی که در خود میدید، به سمت پاراتکواندو آمد و این ورزش را با علاقه شروع کرد. این درحالی است که میگوید انتخاب او نتیجه انتخاب خود و حمایتهای خانوادهاش است و با صراحت اعلام میکند که خانواده با تمام جان از او در این مسیر حمایت کرده و البته علاقهاش به ورزشهای رزمی از این قاعده مستثنی نیست.
از دنیای تحصیل چه خبر؟
هر ورزشکاری چالشهای فراوانی در زمینههای مختلف دارد و چالش تحصیل یکی از همان مواردی که همیشه برای ورزشکاران دغدغه و پر از مشکل بوده. تقریبا بین این قشر محترم مشکلاتی نظیر عدم همکاری مدارس و دانشگاهها وجود دارد و انگار یک مشکل غیرقابل حل همیشگی بهشمار میرود.زهرا رحیمی درحال حاضر وارد سال دهم و وارد دوره متوسطه دوم شده و درباره همکاری مدارس برای مسابقات میگوید: راستش تشکر میکنم از مدرسه که حمایت لازم را از من داشت اما این مورد و این حمایت میتوانست بهتر و بیشتر باشد چرا که بعضی وقتها برای تحصیل و کلاسهای روزانه بهدلیل اردوهای متعدد تیم ملی و مسابقات، فرصت حضور پیدا نمیکردم و به هرحال تشکر میکنم که حمایتهایی از من صورت گرفت و امیدوارم این کمک کردنها از سمت مدرسه بیشتر شود.در ادامه با باز شدن صحبت مدارس به مبحث انتخاب رشته تحصیلی رسیدیم و زهرا رحیمی درباره علاقه تحصیلی خود گفت: دلم میخواهد خارج از دنیای ورزش در فضای برنامهنویسی حضور داشته باشم و درسش را بخوانم. جدا از فضای پاراتکواندو که آن را ادامه میدهم، علاقهمند به این رشته و درس هستم.
دریغ از امکانات ساده باشگاهی
همیشه و همهجا در رشتههای ورزشی مختلف، دختران و پسران نوجوان و جوانی داشتهایم که پرچم کشورمان را با غیرت خودشان در بالاترین سطح دنیا به اهتزاز درآوردند. حالا کمی تصور کنید اگر از دل همین ورزشکاران که از جانشان برای ورزش مورد علاقه خود مایه میگذارند حمایت شود؛ چه اتفاقات خوبی رخ میدهد؟ورزش قهرمانی و مدالآوری برای وطن، یعنی نباید هرکاری را که همسن و سالان تو انجام میدهند دنبال کنی، مانند مهمانیهای خانوادگی، دورهمی و تفریح با دوستان و خانواده و یعنی خیلی از تفریحهای ساده ممنوع؛ یک هدف بیشتر از قهرمانی در رشته مورد علاقهات وجود ندارد.خیلی ازافراد از اعماق محدودیتهای عجیب وغریب،عاشقانه برای وطن خودمیگذرندو به افتخارآفرینی در مقابل پول و سرمایه و برنامهریزی قدم برمیدارند. زهرای 15ساله وقتی صحبت ازامکانات باشگاهی در شهر خودشان میشود، اینطور میگوید: در شهری که زندگی میکنم امکانات حداقلی برای ورزش موردعلاقهام یعنی پاراتکواندووجود ندارد ومن همه کاری کردم تا با هزینههای شخصی بتوانم در بالاترین سطح ممکن با دیگر رقبا به رقابت بپردازم.حقیقتش برای من نویسنده هم خیلی سخت است که میبینم شیردختران و پسران ایران بدون امکانات، حداقل مدال طلا، نقره و برنز المپیک راکسب میکنند درحالیکه دربعضی رشتهها...حرف خودمان را بزنیم. زهرا رحیمی میگوید از مسئولان تقاضا دارم که نگاه ویژهتری به ما داشته باشند و در شهرستانها امکانات سادهای برای باشگاهها وجود ندارد و حتی سنسور الکترونیکی راخودم تهیه کردم. در ادامه از مسئولان تقاضا دارم تمام حمایت لازم را برای من و امثال من داشته باشند.
خانواده، منبع امید و حمایت
هرشخصی در زندگی خود دچار بنبستهای ذهنی خاصی میشود. دنیا همیشه برای کسانی که میخواهند طعم پیروزی و حال خوب را در این دنیا تجربه کنند؛ معمولا افراد را با شرایط سخت و سنگین میسنجد. یکی ازشرایطی که زهرای15ساله با آن دستوپنجه نرم میکندحرفهای دیگران است!بله شمامیتوانیدمدالهای رنگارنگ خوشرنگ آسیایی داشته باشید اما دیگران درباره شما بگویند که این رشته و این ورزش برای شما نون و آب و زندگی نمیشود! زهرا رحیمی میگوید:در زمانهایی که این حرفها را میشنود، بیشتر به کار و تلاش خود ادامه میدهد و اجازه پرت شدن حواسش را به این موضوعات نمیدهد. یکی از موضوعاتی که باعث میشود این دختر نوجوان همیشه پر از انگیزه و آرامش و موفق باشد، خانواده اوست.در ادامه صحبتها زهرا رحیمی میگوید تمام این سختیها درحالی گذراست که شما باید به هدف و کار خود اطمینان داشته و زمانی که اطمینان و باور داشته باشید، میتوانید از تمام سختیها گذر کنید و در نهایت به موفقیت دست یابید.
نگاه و حواسها به افراد توانیاب
ما یک ملت هستیم، این را زهرای15ساله در رابطه با اینکه چقدر امروزه نگاه حمایتی به توانیابها وجود دارد، میگوید. همیشه و همهجا افراد توانیاب در کوچه، خیابان، محله، خانه و خانواده در تمام دنیا دچار چالشهایی هستند که خود ما نمیتوانیم کمترین تصوری از آن داشته باشیم.فرهنگ درک و حمایت از توانیابها میتواند به آنها کمک کند تا کولهبار سنگین چالشها از روی دوششان برداشته شود و بهتر و راحتتر بتوانند به زندگی خود بپردازند. زهرا رحیمی درباره این فرهنگ و تمرکز و حمایت افراد جامعه میگوید: باید تشکر کنم از مردم کشورم بابت حمایتهای همیشگی آنها از افراد توانیاب و در ادامه از مسئولان تقاضا میکنم از ما بهصورت ویژه حمایت کنند تا بتوانیم در همه عرصهها بهترین نتیجه را کسب کنیم.
امیرحسین علینیافرد - نوجوانهشروع به پرواز
هر انسانی با هر درد و رنجی بالاخره در یک مسیری با خود و خدای خود عهد میبندد که باید به هدفی که میخواهد برسد و از یک لحظهای تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن هدف بهکار میگیرد. زهرای 15ساله درحالی مدال خوشرنگ المپیک را در کارنامه ورزشی خود دارد که هنوز در حال طی کردن 10سال دوم زندگی خود است و حالاحالاها باید از این دختر خبرهای خوبی بشنویم.زهرا رحیمی، بالهای پروازش را باز کرد و به سمت ورزش پاراکاراته رفت اما بهدلیل شرایط خاصی که در خود میدید، به سمت پاراتکواندو آمد و این ورزش را با علاقه شروع کرد. این درحالی است که میگوید انتخاب او نتیجه انتخاب خود و حمایتهای خانوادهاش است و با صراحت اعلام میکند که خانواده با تمام جان از او در این مسیر حمایت کرده و البته علاقهاش به ورزشهای رزمی از این قاعده مستثنی نیست.
از دنیای تحصیل چه خبر؟
هر ورزشکاری چالشهای فراوانی در زمینههای مختلف دارد و چالش تحصیل یکی از همان مواردی که همیشه برای ورزشکاران دغدغه و پر از مشکل بوده. تقریبا بین این قشر محترم مشکلاتی نظیر عدم همکاری مدارس و دانشگاهها وجود دارد و انگار یک مشکل غیرقابل حل همیشگی بهشمار میرود.زهرا رحیمی درحال حاضر وارد سال دهم و وارد دوره متوسطه دوم شده و درباره همکاری مدارس برای مسابقات میگوید: راستش تشکر میکنم از مدرسه که حمایت لازم را از من داشت اما این مورد و این حمایت میتوانست بهتر و بیشتر باشد چرا که بعضی وقتها برای تحصیل و کلاسهای روزانه بهدلیل اردوهای متعدد تیم ملی و مسابقات، فرصت حضور پیدا نمیکردم و به هرحال تشکر میکنم که حمایتهایی از من صورت گرفت و امیدوارم این کمک کردنها از سمت مدرسه بیشتر شود.در ادامه با باز شدن صحبت مدارس به مبحث انتخاب رشته تحصیلی رسیدیم و زهرا رحیمی درباره علاقه تحصیلی خود گفت: دلم میخواهد خارج از دنیای ورزش در فضای برنامهنویسی حضور داشته باشم و درسش را بخوانم. جدا از فضای پاراتکواندو که آن را ادامه میدهم، علاقهمند به این رشته و درس هستم.
دریغ از امکانات ساده باشگاهی
همیشه و همهجا در رشتههای ورزشی مختلف، دختران و پسران نوجوان و جوانی داشتهایم که پرچم کشورمان را با غیرت خودشان در بالاترین سطح دنیا به اهتزاز درآوردند. حالا کمی تصور کنید اگر از دل همین ورزشکاران که از جانشان برای ورزش مورد علاقه خود مایه میگذارند حمایت شود؛ چه اتفاقات خوبی رخ میدهد؟ورزش قهرمانی و مدالآوری برای وطن، یعنی نباید هرکاری را که همسن و سالان تو انجام میدهند دنبال کنی، مانند مهمانیهای خانوادگی، دورهمی و تفریح با دوستان و خانواده و یعنی خیلی از تفریحهای ساده ممنوع؛ یک هدف بیشتر از قهرمانی در رشته مورد علاقهات وجود ندارد.خیلی ازافراد از اعماق محدودیتهای عجیب وغریب،عاشقانه برای وطن خودمیگذرندو به افتخارآفرینی در مقابل پول و سرمایه و برنامهریزی قدم برمیدارند. زهرای 15ساله وقتی صحبت ازامکانات باشگاهی در شهر خودشان میشود، اینطور میگوید: در شهری که زندگی میکنم امکانات حداقلی برای ورزش موردعلاقهام یعنی پاراتکواندووجود ندارد ومن همه کاری کردم تا با هزینههای شخصی بتوانم در بالاترین سطح ممکن با دیگر رقبا به رقابت بپردازم.حقیقتش برای من نویسنده هم خیلی سخت است که میبینم شیردختران و پسران ایران بدون امکانات، حداقل مدال طلا، نقره و برنز المپیک راکسب میکنند درحالیکه دربعضی رشتهها...حرف خودمان را بزنیم. زهرا رحیمی میگوید از مسئولان تقاضا دارم که نگاه ویژهتری به ما داشته باشند و در شهرستانها امکانات سادهای برای باشگاهها وجود ندارد و حتی سنسور الکترونیکی راخودم تهیه کردم. در ادامه از مسئولان تقاضا دارم تمام حمایت لازم را برای من و امثال من داشته باشند.
خانواده، منبع امید و حمایت
هرشخصی در زندگی خود دچار بنبستهای ذهنی خاصی میشود. دنیا همیشه برای کسانی که میخواهند طعم پیروزی و حال خوب را در این دنیا تجربه کنند؛ معمولا افراد را با شرایط سخت و سنگین میسنجد. یکی ازشرایطی که زهرای15ساله با آن دستوپنجه نرم میکندحرفهای دیگران است!بله شمامیتوانیدمدالهای رنگارنگ خوشرنگ آسیایی داشته باشید اما دیگران درباره شما بگویند که این رشته و این ورزش برای شما نون و آب و زندگی نمیشود! زهرا رحیمی میگوید:در زمانهایی که این حرفها را میشنود، بیشتر به کار و تلاش خود ادامه میدهد و اجازه پرت شدن حواسش را به این موضوعات نمیدهد. یکی از موضوعاتی که باعث میشود این دختر نوجوان همیشه پر از انگیزه و آرامش و موفق باشد، خانواده اوست.در ادامه صحبتها زهرا رحیمی میگوید تمام این سختیها درحالی گذراست که شما باید به هدف و کار خود اطمینان داشته و زمانی که اطمینان و باور داشته باشید، میتوانید از تمام سختیها گذر کنید و در نهایت به موفقیت دست یابید.
نگاه و حواسها به افراد توانیاب
ما یک ملت هستیم، این را زهرای15ساله در رابطه با اینکه چقدر امروزه نگاه حمایتی به توانیابها وجود دارد، میگوید. همیشه و همهجا افراد توانیاب در کوچه، خیابان، محله، خانه و خانواده در تمام دنیا دچار چالشهایی هستند که خود ما نمیتوانیم کمترین تصوری از آن داشته باشیم.فرهنگ درک و حمایت از توانیابها میتواند به آنها کمک کند تا کولهبار سنگین چالشها از روی دوششان برداشته شود و بهتر و راحتتر بتوانند به زندگی خود بپردازند. زهرا رحیمی درباره این فرهنگ و تمرکز و حمایت افراد جامعه میگوید: باید تشکر کنم از مردم کشورم بابت حمایتهای همیشگی آنها از افراد توانیاب و در ادامه از مسئولان تقاضا میکنم از ما بهصورت ویژه حمایت کنند تا بتوانیم در همه عرصهها بهترین نتیجه را کسب کنیم.