نسخه Pdf

من دزد با انصافی هستم!

گفت و گو با سارق احشام

من دزد با انصافی هستم!

برخی سرقت‌ها شاید عجیب باشد اما شرایط اقتصادی باعث افزایش آن می‌شود و ارتکاب آن را افزایش می‌دهد. متهمی که این هفته با او گفت‌وگو کردیم سارق گوسفند است و از چند دامداری، شبانه گوسفند سرقت می‌کرد اما بالاخره از سوی پلیس دستگیر شد، ولی گوسفندها هیچ‌وقت پیدا نشدند. این هفته رو‌در‌روی این سارق نشستیم و او از سرقت‌هایش گفت.

خودت را معرفی کن.
محمود ۴۵ ساله هستم.
 
سابقه‌دار هستی؟
بله سه سابقه سرقت منزل، خودرو و احشام دارم. 
 
چرا سرقت احشام انجام می‌دادی؟
چون راحت و بدون دردسر و احتمال گیرافتادن خیلی‌کم است. اگر زرنگ باشی اصلا گیر پلیس و قانون نمی‌افتی و راحت سرقتت را انجام می‌دهی.
 
ولی الان که دستبند به‌دست گرفتار شدی؟
حماقت همدستانم باعث شد گرفتار شوم. به آنها گفته بودم سمت دامداری آخری که سرقت کردند نروند، زیرا دوربین و نگهبان دارد و احتمال دارد شناسایی شوند، اما طمع چار گوسفند همه ما را گرفتار کرد. 
 
سردسته باند تو بودی؟
سردسته که نه ولی چون سابقه‌دار بودم، همدستانم به حرفم گوش می‌کردند. هم‌جرم‌های من، دوستانم هستند و ما بعد از هر سرقت پول‌ها را به‌طور مساوی تقسیم می‌کردیم اما طمع دو همدستم باعث شد همه گرفتار شویم. 
 
کجا سرقت می‌کردید؟ 
بیشتر اطراف تهران و قم اما به خاطر سرقت‌های قم شناسایی و در اطراف تهران دستگیر شدیم. ما فقط برای سرقت به قم می‌رفتیم و بعد به اطراف تهران آمده و گوسفندها را می‌فروختیم.
 
چه تعداد گوسفند دزدیدید؟
بیش از ۴۰ گوسفند دزدیده بودیم که دستگیر شدیم. 

چه‌کار می‌کردید که شناسایی نشوید؟
اول که سر و صورت خود را می‌پوشاندیم. پلاک وانتی که با آن به محل سرقت می‌رفتیم را کامل با پارچه پوشانده بودیم. بعد هم از انتهای دامداری وارد می‌شدیم تا چوپان و نگهبان متوجه نشوند. دو نفری نصف‌شب وارد می‌شدیم و گوسفندها را به آن‌سوی دیوار می‌انداختیم و همدستانم آنها را بار وانت کرده و سریع فرار می‌کردیم. هر سرقت زیر ۲۰ دقیقه انجام می‌شد. 

 به آن دامدار فکر نمی‌کردید؟
من دزدهای باانصافی بودیم و در هر سرقت بیش از پنج، شش گوسفند سرقت نمی‌کردیم. اگر تعداد گوسفندها کم بود که با سرقت دو گوسفند آنجا را ترک می‌کردیم. برای دامداری که بیش از صد گوسفند دارد، سرقت پنج، شش گوسفند چیزی نیست. گاهی حتی بعد از چند روز می‌فهمیدند و فکر می‌کردند در جریان چرا، گوسفندان ناپدید شده‌اند. بعضی از دزدها هستند که دامدار را نابود می‌کنند. آنها مسلحانه به دامداری‌ها رفته و هرچه گوسفند در آنجا هست بار کامیون می‌کنند و می‌برند. 
 
گوسفندهای سرقتی را چطور می‌فروختید؟
گوسفندها را به شهرهای اطراف تهران می‌بردیم و به قصابی یا دامداری می‌فروختیم. چون هر دفعه بیش از ۴ گوسفند داشتیم کسی شک نمی‌کرد دزد باشیم و همه به تصور این‌که دامدار هستیم و نیاز به پول داریم، گوسفندها را می‌خریدند. 
 
گوسفند را ارزان می‌دادید؟
اگر زیر قیمت بازار می‌فروختیم که لو می‌رفت دزدی است. به قیمت بازار حالا اگر تخفیف می‌خواستند نهایت ۵۰۰ هزار تومان 
تخفیف می‌دادیم. 
 
چقدر از سرقت‌ها گیرتان می‌آمد؟
هر گوسفند را بسته به وزنش بین کیلویی ۲۸۰ تا ۳۰۰ هزار می‌فروختیم و پولش را خرج زندگی می‌کردیم.
 
پشیمانی؟
هردزدی بعدازدستگیری عذاب‌وجدان می‌گیرد،ولی تادستگیرنشویم فقط به فکردرآمدهستیم ودزدی راتا زمان‌دستگیری انجام می‌دهیم.

مجید غمخوار - دبیرگروه تپش