برای سه گانه «قاهره» اثر نجیب محفوظ با ترجمه محمدرضا مرعشیپور
مواجهه با قدرت مخرب زمان
نجیب محفوظ در رمان رئالیستی سهگانه قاهره از طریق به نمایش گذاشتن زندگی یک خانواده یا گروهی از شخصیتهای مرتبط به هم در طول نسلهای مختلف، مصر و به خصوص شهر قاهره را در یک بازه زمانی به تصویر کشیده است.
رمان تا قبل از قرن بیستم در جهان عرب هیچ تاریخچهای ندارد اما بعد از اشغال مصر توسط انگلیسها، نویسندگانی چون محفوظ به آثار ادبی غرب دسترسی پیدا کردند. دیگر زمان آن بود تا رمانهایی مطابق با فرهنگ عرب نوشته شود. نجیب محفوظ در رمانهای گذر قصر، کاخ آرزوها و محله سکریه سهگانه قاهره را تالیف کرده است. وی با استفاده از تکنیکهای شکست زمان، زاویه دید سیال ذهن، روایت غیر خطی و دیگر روشهای مدرنیست به این رمان معنا بخشیده است. این سهگانه حول محور سه نسل از یک خانواده مصری میچرخد که از طبقه متوسط جامعه هستند. این رمان واقعگرا با رمان«گذر قصر» آغاز میشود که دورهای از تاریخ مصر، ازاواسط جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم راروایت میکند.بخش اول این رمان به جنبشهای استقلالطلبی سراسر مصر و زندگی خانواده احمد میپردازد. پسر خانواده یکی از شهدای این دوران است. پدر شخصیتی کاملا متناقض دارد و دو چهره متفاوت و متظاهر در زندگی خانوادگی و بیرون از خانه به نمایش میگذارد. احمد نماینده گذشته مصر است. زندگی روزمره این خانواده تحتالشعاع حوادث و اتفاقهایی که در قاهره میافتد، دگرگون میشود و با شهادت پسر بزرگ در یکی از تظاهراتهای خیابانی این آشفتگی به اوج میرسد. بعد از مرگ او تلاشهای خانواده برای برگشتن به اوضاع و احوال سابق بیثمر میماند. در جلد دوم این رمان به نام «کاخ آرزو» شیوه غالب روایت، جریان سیال ذهن است. احوال درونی شخصیتها به گونهای با حافظه آنها پیوند دارد. در این جلد از سهگانه، تمرکز اصلی روی قهرمان دیگری به نام کمال است. کوچکترین پسر خانواده که حالا دوره کودکی را سپری کرده و شاهد ضعف و تحلیل تدریجی پدر و مادر است. او به نفی ارزشهای سنتی مصر، بالاخص ارزشهای دینی اصرار دارد. تمام اینها حاصل رفتار دوگانه پدری است که در گذشته داعیه دینداری در خانه داشته و بعد توسط پسر بزرگتر، ماجراجوییهای شبانه، مصرف الکل و روابط نامشروعش برملا میشود. همین امر باعث سرخوردگی کمال از هر آن چه که در گذشته به آن اعتقاد داشته، میشود.همین تردید کمال بین سنت و مدرنیته با ماجرای دلباختگیاش به دختری جوان به زیبایی در هم تنیده و به تصویر کشیده شده است.عایده، دختری که کمال را شیفته خود کرده، نماد فرهنگ غرب است. او بیشتر زندگی خود را در پاریس گذرانده و تحت تاثیر فرهنگ غرب بزرگ شده است. عایده برای کمال یک عشق افلاطونی است و به واسطه همین موضوع او بیشتر به خیالبافی میپردازد. در نهایت کمال بین دنیای قدیم و جدید یک تصویر گنگ از خود بر جای میگذارد و همواره تا انتهای رمان در دنیایی دوگانه و سرشار از متناقضات زندگی میکند. در سومین و آخرین جلد این رمان به نام «محله سکریه» همه چیز رو به زوال است. حتی جنگ. جنگ جهانی دوم که حالا سالهای پایانیاش را سپری میکند و همراه با آن شخصیتهایی چون پدر مرد سالار که دیگر چیزی از او باقی نمانده و در یکی از شبهای بمباران بر اثر حمله قلبی میمیرد. در سهگانه نجیب محفوظ، عنصر اساسی زمان است. زمان است که ویران میکند و از شخصیتهای قلدر داستان، انسانهای ترحم برانگیز میسازدوماهمگی ناگزیر به پذیرش وتسلیم دربرابر قدرت زمان هستیم.گرچه زمان درعین ویرانگری، عامل نوعی پیشرفت و تحول اجتماعی است و این دو توامان در این سهگانه با هم پیش میروند. نجیب محفوظ با ظرافت و شیوهای خاص به ثبت و ضبط جزئیات تصاویر جامعه مصر در این سهگانه پرداخته است. همچنین تقابل بین سنت و مدرنیته که از آغاز رمان دوم شروع میشود و تا پایان جلد سوم، همراه با قهرمان اصلی به اوج خود میرسد، به شیوهای نمادین بیان شده که همین امر نشان از هوشمندی و تاثیرپذیری محفوظ از آثار بزرگانی چون فلوبر است. در این صورت چنین میتوان عنوان کرد که این سهگانه، داستان زندگی یک خانواده و اعضای آن در مواجهه با قدرت مخربی چون زمان است و همچنین داستان آیندگانی است که در زمان به پیش میروند و بر دستاوردهای گذشتگان میافزایند و از خطاهایشان درس میگیرند و تکرارشان نمیکنند و به سوی آرمانهایشان میشتابند.
سعیده اسداللهی - منتقد ادبی
سعیده اسداللهی - منتقد ادبی
تیتر خبرها