زن جوان در دادگاه خانواده:
شوهرم خوشخواب است
مرد جوان که مرتب دیر سرکار میرفت و جریمه میشد، تصورش را هم نمیکرد که بهخاطر این مسأله زندگی مشترکش از هم میپاشد. این زن که از رفتارهای شوهرش خسته شده بود، وقتی آخرینبار سر همین موضوع با او درگیر شد درنهایت کارشان به دادگاه خانواده کشید و این زوج هفته گذشته درخواست طلاق خود را مطرح کردند.
زن جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت درباره ماجرای زندگیاش گفت: چهار سال است که با متین زندگی میکنم ولی از بیمسئولیتیهای این مرد خسته شدم. او نه تنها در زندگیمان بیمسئولیت بوده بلکه در محل کارش هم همینطور است، تا جاییکه یکسالونیم پیش به خاطر همین بینظمیهایش از محل کار قبلی اخراج شد و چند ماه طول کشید تا یک شغل جدید پیدا کند. اما متین در این شغل جدیدش هم بینظم و بیمسئولیت است؛ آنقدر که هر ماه بهخاطر دیر رفتن به محل کارش جریمه میشود. هر روز صبح با هزار بدبختی و دعوا او را از خواب بیدار میکنم تا به محل کارش برود. بهخاطر این خوشخوابی آخر سر هم دیر میرسد و جریمه میشود. بارها با او صحبت کردم ولی فایدهای نداشته است. میترسم که از این کارش هم اخراج شود و ما با هزار مشکل مالی کلنجار برویم. ولی متین انگار اصلا زندگیمان برایش اهمیتی ندارد. هربار که سر این موضوع با او حرف میزنم، اعتراض میکند و دعوا به راه میاندازد که چرا در کارش دخالت میکنم، در صورتیکه این مسائل به من هم مربوط میشود. وقتی حقوقش کم میشود، من هم باید بدبختیاش را تحمل کنم. چهار سال است که دارم این رفتارهای متین را تحمل میکنم. ولی دیگر خسته شدهام و نمیخواهم در کنار او بمانم. این مرد باید مجرد میماند و هروقت دلش خواست سرکار میرفت. هروقت هم دلش نمیخواست در خانه میماند و بیپولی میکشید. من دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم موضوع را زیادی بزرگ کرده است. من فقط چند بار دیر به محل کارم رسیدم و جریمه شدم؛ آن هم بهخاطر تنبلیام نبود بلکه به خاطر ترافیک بود. ولی او مرتب سر من غر میزند. از وقتی از محل کار قبلیام بهخاطر دعوا با مدیرم اخراج شدم، مرتب به من سرکوفت میزند و مرا تحقیر میکند. صبح تا شب به من میگوید که بیعرضهام. من هم خیلی وقت است که دارم این رفتارهایش را تحمل میکنم و حرفی نمیزنم. طاقت من هم تمام شده، چون فکر میکنم همسرم از اینکه با من ازدواج کرده پشیمان شده و دلش میخواهد با یک مرد پولدار زندگی کند. برای همین این مسائل را بهانه کرده تا هر روز با من دعوا کند. راستش من دیگر حوصله زخمزبان شنیدن ندارم و میخواهم برای همیشه از این زن خودخواه و پولپرست جدا شوم. در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست که با یک مشاوره خانواده مشورت کنند.
سکوت و پرهیز از هرگونه جدل
سارا شقاقی، روانشناس: دراینخصوص میگوید:ناسازگاری یابهانهجویی زن یامرد درزندگی مشترک دلایلی داردکه باید ریشهیابی شود. اگر این اتفاق صورت نگیرد، ادامه این بهانهجوییها بهتدریج به بروز مشکلات و چالشهای عمیقتری منتهی میشود. برخی به غلط تصور میکنند که بهانهجوییهای روزمره، موضوعی گذرا و غیرقابلاهمیت است اما زوجها باید بدانند همین موضوعات گذرا و مقطعی در طولانیمدت سبب ایجاد مشکلات و آسیبهای زیادی میشود؛ بنابراین بهتر است برای پیشگیری از ایجاد مشکل، این رفتار ریشهیابی و علت بروز آن مشخص شود و سپس نسبت به مهار، کنترل و رفع آن اقدام کرد. یکی از راهکارهای مؤثری که باعث تسلی خاطر وآرامش میشود،توجه نشان دادن به همسراست.درصورت داشتن آرامش میتوان تعامل وگفتوگوی سازندهای با همسر بهانهجو داشت و سوءتفاهمات رفع خواهد شد. بدترین روش برخورد با همسری که بهانهگیری میکند، مقابله بهمثل است که پیشپاافتادهترین رویه برای مدیریت معضل و نارسایی رفتاری محسوب میشود. مقابله بهمثل اقدامی مخرب است که باعث تیرهتر شدن رفتارها و ارتباطات میشود.درواقع ریشه اصلی ناسازگاری رفتاری و بهانهجوییها، باید مشخص شود تا بتوان راهکار قطعی برای چنین وضعیتی پیدا کرد. یکی از اقدامات مثبت و سازنده سکوت وپرهیز ازهرگونه جدل است که موجب حفظ آرامش در فضای خانواده میشود.
وحید اخباری - تپش
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم موضوع را زیادی بزرگ کرده است. من فقط چند بار دیر به محل کارم رسیدم و جریمه شدم؛ آن هم بهخاطر تنبلیام نبود بلکه به خاطر ترافیک بود. ولی او مرتب سر من غر میزند. از وقتی از محل کار قبلیام بهخاطر دعوا با مدیرم اخراج شدم، مرتب به من سرکوفت میزند و مرا تحقیر میکند. صبح تا شب به من میگوید که بیعرضهام. من هم خیلی وقت است که دارم این رفتارهایش را تحمل میکنم و حرفی نمیزنم. طاقت من هم تمام شده، چون فکر میکنم همسرم از اینکه با من ازدواج کرده پشیمان شده و دلش میخواهد با یک مرد پولدار زندگی کند. برای همین این مسائل را بهانه کرده تا هر روز با من دعوا کند. راستش من دیگر حوصله زخمزبان شنیدن ندارم و میخواهم برای همیشه از این زن خودخواه و پولپرست جدا شوم. در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست که با یک مشاوره خانواده مشورت کنند.
سکوت و پرهیز از هرگونه جدل
سارا شقاقی، روانشناس: دراینخصوص میگوید:ناسازگاری یابهانهجویی زن یامرد درزندگی مشترک دلایلی داردکه باید ریشهیابی شود. اگر این اتفاق صورت نگیرد، ادامه این بهانهجوییها بهتدریج به بروز مشکلات و چالشهای عمیقتری منتهی میشود. برخی به غلط تصور میکنند که بهانهجوییهای روزمره، موضوعی گذرا و غیرقابلاهمیت است اما زوجها باید بدانند همین موضوعات گذرا و مقطعی در طولانیمدت سبب ایجاد مشکلات و آسیبهای زیادی میشود؛ بنابراین بهتر است برای پیشگیری از ایجاد مشکل، این رفتار ریشهیابی و علت بروز آن مشخص شود و سپس نسبت به مهار، کنترل و رفع آن اقدام کرد. یکی از راهکارهای مؤثری که باعث تسلی خاطر وآرامش میشود،توجه نشان دادن به همسراست.درصورت داشتن آرامش میتوان تعامل وگفتوگوی سازندهای با همسر بهانهجو داشت و سوءتفاهمات رفع خواهد شد. بدترین روش برخورد با همسری که بهانهگیری میکند، مقابله بهمثل است که پیشپاافتادهترین رویه برای مدیریت معضل و نارسایی رفتاری محسوب میشود. مقابله بهمثل اقدامی مخرب است که باعث تیرهتر شدن رفتارها و ارتباطات میشود.درواقع ریشه اصلی ناسازگاری رفتاری و بهانهجوییها، باید مشخص شود تا بتوان راهکار قطعی برای چنین وضعیتی پیدا کرد. یکی از اقدامات مثبت و سازنده سکوت وپرهیز ازهرگونه جدل است که موجب حفظ آرامش در فضای خانواده میشود.
وحید اخباری - تپش