جرأتتان را ورز بدهید
آدم هرچقدر سنش بالاتر میرود، کمتر ریسک میکند. کمتر وامهای گندهگنده میگیرد و کمتر به آدمها اعتماد میکند و کلا سعی میکند به زندگیاش تافت بزند که یک وقت ته دلش نلرزد و چیزی از دستش در نرود.
ریسککردن هم مثل خیلی از چیزهای دیگر سنوسال داردو معمولا بچهها تا نوجوانی راحتتر میتوانند سر زندگی و داراییهایشان جسارت بهخرج بدهند و بعد این حسشان میافتد در سراشیبی. ریسککردن یا جراتورزی از آندست حسهای واجب لبه تیغ است که زیادش میشود دردسر و کماش میشود درد. این شماره از نوجوانه قرار است درباره جراتورزی و ریسککردن صحبت کنیم.
نسخه پیچیدن
برای نسخهپیچیدن درباره اینکه چطور میشود جراتورزی سبک زندگیمان شود باید کلی عقبگرد کنیم و برویم سراغ مواد لازم برای تشکیل هویت. هویت شامل چیزهایی است که هستیم و میخواهیم باشیم و در آرزوی خواستناش هستیم و برعکس چیزهایی که نیستیم و هیچجوره نمیخواهیم باشیم. تشکیل هویت از نظر اریکسون عبارت است از اینکه افراد مشخص کنند چهکسی هستند، برای چهکسی ارزش قائل هستند و تصمیم گرفتهاند چه مسیری را در زندگی دنبال کنند و چیزی که زمینهساز ساختن هویت است «خودپنداره» یعنی تصور ذهنی فرد از خودش و «عزت نفس» آدم است. از دیدگاه کولی که یک روانشناس است، خودپنداره در تعامل با دیگران شکل میگیرد و این فرآیند از بچگی کمکم شروع میشود.آدم هم که اجتماعی؛هرچه نقد و نظر و عقیده که اطرافیان و محیط اجتماعیاش داشته باشند بهخودش میگیرد و در تعریفهایی که از خودش دارد اثر میگذارد. حالا میرسیم به عزتنفس، یکی از اساسیترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت نوجوانان وجوانان.عزت نفس پایین باعث میشود آدم خود واقعیاش را قایم کند و بزرگترین مانع خودش در نشاندادن توانمندیهایش شود وهمهچیز زیر سر همین عزت نفس و اعتمادبهنفس پایین است. خیلی از اختلالات و مشکلات روحی که دچارش میشویم یک سرش میرسد به عزت نفس و این روزها این یک رقم حس اگر نباشد با سر زمین میخوری. بر اساس نظر بخش سلامت BBC کارمندانی که عزت نفس بالایی دارند، توانایی تصمیمگیری مستقل دارند. ریسکپذیر هستند. قدرت دنبالکردن ایدههای جدید را داشته و بر اساس قدرت ابتکار و نوآوری خود عمل میکنند. اینها ویژگیهایی است که کارمندان در قرن ۲۱ نیز باید داشته باشند. جراتورزی، عزت نفس و اعتماد بهنفس، این سه ویژگی رابطه لاینفکی با یکدیگر دارند. مثلا وقتی بدانید که شما هم در ایندنیا جایی دارید و میتوانید فضایی را برای خود اشغال کنید یا حق ابراز خواستههای خود را دارید. یعنی اینکه تفکر و رفتار شما اساسا قاطعانه و با اعتماد بهنفس بوده است.
بیورلی هر، نویسندهای است که جراتورزی را نوعی سفر میداند که توانست او را از عزت نفس پایین به عزت نفس بالا و از وابستگی به استقلال برساند. اوحتی قبل ازآن تصورمیکردکه اصلا جذاب و دوستداشتنی نیست.اما با پرورش ویژگی جراتورزی توانست این باور را درخود عوض کند. تعاریفی که در فرهنگ واژگان برای واژه جراتورزی ارائه شده است، حق مطلب را درباره واژه جراتورزی ادا نمیکند. درآنجا شما با واژگانی مانند جزماندیش و متعصب، صریحگو، مثبت، بیباکی و پافشاری مواجه میشوید. با دیدن این کلمات دچار اشتباه نشوید؛ اینها تنها بعضی از جنبههای جراتورزی هستند و این واژه ابعاد بیشتری دارد. ابراز وجود یک مهارت اجتماعی است که به ارتباطات موثر و بیان افکار خود درعین احترام به افکار و عقاید دیگران اشاره میکند. این بدان معناست که افراد دارای جرات به راحتی افکار، نیازها، خواستهها، موقعیتها و حتی محدودیتهای مدنظرشان را بیان میکنند. ابراز وجود توانایی پیچیدهای برای بروز تفکر، واکنشهای احساسی و عملکردی است، البته بهصورتی که فرد نه منفعل و نه پرخاشگر باشد. هر فردی حق دارد به یک درخواست «نه» بگوید و دیگران را از تقاضاهای زیاد از خودش منع کند و از دیگران بخواهد تا نظراتش را بشنوند و اشتباهاتشان را تصحیح کنند.خیلی از ما چون درباره مهارت جراتورزی اطلاع نداریم، نمیدانیم چطور ابراز وجود کنیم یا نه بگوییم و این میشود که یا رفتارمان پرخاشگرانه است یا منفعل. منفعل بودن یعنی، ما خواستههای دیگران را قبول میکنیم و خواستهها و حقوق آنها را مهمتر از خواستههای خودمان میدانیم. در نتیجه افکار و احساس خودمان را بیان نمیکنیم و کارهایی را انجام میدهیم که دوست نداریم و اجازه میدهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند. با همین دستفرمان، احساس حقارت خواهیم کرد. این رفتار منفعلانه اغلب بهعلت اعتماد بهنفس و عزت نفس ضعیف است.
طرف دیگرکسانی هستند که نهتنها منفعلانه رفتار نمیکنند، بلکه بهصورت عجولانه و غیرضروری حرف میزنند، بدون اینکه کسی را درنظر بگیرند یا به احساسات کسی توجه کنند. آنها خواستههای خودشان را از راه توهین، تحقیر و اعمال زور بیان میکنند و حقوق بقیه را زیر پا میگذارند.
نگاه نوجوانه
دلتان میخواهد یکروز در یک خیابان نسبتا شلوغ پایتان را روی گاز بگذارید و بین ماشینها ویراژ بدهید و هیچ ترسی هم به دلتان راه ندهید که نکند تصادف کنید؟ یا مثلا در فضای مجازی با یک غریبه سر درددلتان باز شدهاست بدون اینکه بترسید دربارهتان چه قضاوتی میکنند؟ یا اصلا با ذهن خالی رفتهاید سر امتحان آن هم بیاسترس؟ البته که دوز این کارها اگر زیاد شود، شما اختلال شورطلبی دارید وخطرکردن شده است جزئی ازهویتتان واین باریسککردن و جراتورزی تومنیدوزار فرق میکند. ریسککردن اصلا آسان نیست و یک لحظه هم فکر نکنید قرار است بهتان خوش بگذرد. اتفاقا به پذیرش تبعات نیاز دارد و باید زور بازوی مغزتان را حسابی زیاد کنید تا جراتتان ورزیده شود، امادرمقابل امتیازاتی نصیبتان میشود که قطعا از ریسکنکردن بهتر است. اما عواملی وجود دارد که ما ریسکپذیر نمیشویم، یکیاش همین مدرسه که نمیگذارد آدم راحت و بیدغدغه ریسک کند و رشته تحصیلیاش را همانطور که دوست داردانتخاب کند،همانطور مطابق علایقش. در یکی از گفتوگوهایی که با نوجوانان داشتیم و همه اتفاق نظر داشتند، انگار میخواهند همه یکشکل وهمه آدمآهنی شوند؛ یا حتی جامعه و کار کارمندی که قدرت ریسک را از آدم میگیرد. مثال مدرسه و جامعه مثال ملخی است که میخواهد بپرد ولی رویش یک لیوان شیشهای میگذارند. او اول تلاشش را میکند که بلند بپرد و فرار کند، اما کمکم ارتفاع پرشاش کوتاه میشود و بعد حتی اگر لیوان را از رویش برداری دیگر سعی نمیکند یا نمودش در جامعه بلانسبت شبیه آزمایش میمونهاست که از قفسشان موز آویزان است و وقتی میخواهند به سمت موزها بروند، بهشان شوک الکتریکی وصل میکنند و کمکم دست از تلاش میکشند. بعدا حتی وقتی میمون جدیدی به قفس اضافه میشود و موزها را میبیند بقیه میمونها جلوی ریسککردن و رفتنش بهسمت غذا را میگیرند و این میشود یک معادله مجهول برای او که نمیشود به آن غذا دست زد. گاهی ماهم دریک باتلاق جراتنورزیدن غرق شدهایم و نمیدانیم چرا نمیتوانیم از پوسته محتاط خود بیرون بیاییم و کارهای خارق عادت کنیم. اماشرایط گاهی آدم را تغییر میدهد مثلا اگر پای چیزهایی وسط باشد که اگر جراتت را جمع نکنی، میبازی.مثالش جنگ است. ریسککردن دراین مواقع میشود جزواجبات.دیگر وقت نیست که محتاط باشی و فرارکنی. همین اتفاقاتی که دارد در غرب منطقه میافتد نمونه بارز جراتورزی و ریسک بر سر جان است.
تقویت مهارتهای جراتورزی
تاثیر تقویت مهارتهای جراتورزی در نوجوانان این است که باعث میشود احساس مثبت و خوبی به خودمان داشته باشیم و عزت نفسمان بیشتر شود. بقیه احساس اعتماد بیشتری به ما خواهند داشت و همینطور باعث میشود مستقل از دیگران فکر و عمل کنیم و برای خودمان ارزش قائل شویم. در پایین به چند ویژگی جراتورزی در نوجوانان اشاره میکنیم:
به نظرات دیگران گوش میکنند و حتی اگر موافق نظرشون نباشند، پاسخ مناسبی به آنها میدهند.
نظرات خود را بیان میکنند و دیگران را هم به اینکار تشویق میکنند.
دیگران را به خاطر کارهای خوبشان تحسین میکنند.
اگر اشتباهی مرتکب بشوند، آن را میپذیرند و عذرخواهی میکنند.
توانایی کنترل خودشان را در شرایط مختلف دارند.
علت کمبود جراتورزی در نوجوانان
نداشتن جراتورزی میتواند مشکلاتی را برای ما ایجاد کند از قبیل:
احساس افسردگی، درماندگی و نداشتن کنترل بر زندگی
ناراحتی و خشم از دیگران
احساس ناکامی بهایندلیل که اغلب به خواستههامون نمیرسیم
پرخاشگری بهدلیل خشم زیادی که روی هم جمع شده است
اضطراب و اجتناب از افراد و شرایطی كه باعث ناراحتی ما میشوند
ضعیفبودن در ارتباط با سایر افراد، چون نمیتوانیم خواستهها، افکار و احساساتمان را با اعتماد بهنفس با بقیه درمیان بگذاریم
بیماریهای جسمی مثل سردرد، زخم معده، فشار خون بالا و تجربه استرس كه روی بدن ما تاثیر زیادی دارند
رفتار منفعل باعث میشود نتوانیم خواستههای دیگران را رد کنیم یا خواستههای خودمان را بیان کنیم. نداشتن جرات باعث میشود از حقمان دفاع نکنیم و اغلب در ارتباط با دیگران، ترسو بهنظر بیاییم و بعد از انجام خواستههای بقیه احساس پشیمانی و درماندگی میکنیم و درنتیجه این فرآیند عزت نفس در نوجوانان پایین میآید و در شرایطی حتی نمیتوانیم برای خودمان هم تصمیمگیری کنیم.
ما با این رفتار، دیگران را قانع میکنیم که از ما توقع داشته باشند به خواستههاشان درخواست مثبت بدهیم.
روشهای تقویت جراتورزی در نوجوانان
مثل یک سیدی خش دار! فقط یک عبارت را تکرار کنید و چیز اضافهای نگویید تا طرف مقابل خسته شود.
اگر فرد مقابل پرخاشگر باشد، ممکن است شروع به توهین کند و شما را زیر سوال ببرد. در این شرایط شما سعی کنید به مقابله بهمثل رو نیاورید و جوابی هوشمندانه به او بدهید.
نه بگوییم. در برابر درخواستهای بقیه که برایمان قابل پذیرش نیست، میتوانیم نه بگوییم و همراه با نه توضیح هم بدهیم.
در بعضی شرایط میتوانیم موضوع بحث را عوض کنیم.
بهجای درخواستی که از ما شده پیشنهاد بهتری بدهیم که نتیجه بهسود هر دو طرف باشد.
میتوانیم موضوع مطرحشده را درقالب شوخی و طنز پاسخ بدهیم.
اگر خیلی به شما اصرار کردند، میتوانید از آنجا بروید و محل را ترک کنید.
با یک معذرتخواهی درخواست شان را رد کنید.
زهرا قربانی - دبیر نوجوانه
نسخه پیچیدن
برای نسخهپیچیدن درباره اینکه چطور میشود جراتورزی سبک زندگیمان شود باید کلی عقبگرد کنیم و برویم سراغ مواد لازم برای تشکیل هویت. هویت شامل چیزهایی است که هستیم و میخواهیم باشیم و در آرزوی خواستناش هستیم و برعکس چیزهایی که نیستیم و هیچجوره نمیخواهیم باشیم. تشکیل هویت از نظر اریکسون عبارت است از اینکه افراد مشخص کنند چهکسی هستند، برای چهکسی ارزش قائل هستند و تصمیم گرفتهاند چه مسیری را در زندگی دنبال کنند و چیزی که زمینهساز ساختن هویت است «خودپنداره» یعنی تصور ذهنی فرد از خودش و «عزت نفس» آدم است. از دیدگاه کولی که یک روانشناس است، خودپنداره در تعامل با دیگران شکل میگیرد و این فرآیند از بچگی کمکم شروع میشود.آدم هم که اجتماعی؛هرچه نقد و نظر و عقیده که اطرافیان و محیط اجتماعیاش داشته باشند بهخودش میگیرد و در تعریفهایی که از خودش دارد اثر میگذارد. حالا میرسیم به عزتنفس، یکی از اساسیترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت نوجوانان وجوانان.عزت نفس پایین باعث میشود آدم خود واقعیاش را قایم کند و بزرگترین مانع خودش در نشاندادن توانمندیهایش شود وهمهچیز زیر سر همین عزت نفس و اعتمادبهنفس پایین است. خیلی از اختلالات و مشکلات روحی که دچارش میشویم یک سرش میرسد به عزت نفس و این روزها این یک رقم حس اگر نباشد با سر زمین میخوری. بر اساس نظر بخش سلامت BBC کارمندانی که عزت نفس بالایی دارند، توانایی تصمیمگیری مستقل دارند. ریسکپذیر هستند. قدرت دنبالکردن ایدههای جدید را داشته و بر اساس قدرت ابتکار و نوآوری خود عمل میکنند. اینها ویژگیهایی است که کارمندان در قرن ۲۱ نیز باید داشته باشند. جراتورزی، عزت نفس و اعتماد بهنفس، این سه ویژگی رابطه لاینفکی با یکدیگر دارند. مثلا وقتی بدانید که شما هم در ایندنیا جایی دارید و میتوانید فضایی را برای خود اشغال کنید یا حق ابراز خواستههای خود را دارید. یعنی اینکه تفکر و رفتار شما اساسا قاطعانه و با اعتماد بهنفس بوده است.
بیورلی هر، نویسندهای است که جراتورزی را نوعی سفر میداند که توانست او را از عزت نفس پایین به عزت نفس بالا و از وابستگی به استقلال برساند. اوحتی قبل ازآن تصورمیکردکه اصلا جذاب و دوستداشتنی نیست.اما با پرورش ویژگی جراتورزی توانست این باور را درخود عوض کند. تعاریفی که در فرهنگ واژگان برای واژه جراتورزی ارائه شده است، حق مطلب را درباره واژه جراتورزی ادا نمیکند. درآنجا شما با واژگانی مانند جزماندیش و متعصب، صریحگو، مثبت، بیباکی و پافشاری مواجه میشوید. با دیدن این کلمات دچار اشتباه نشوید؛ اینها تنها بعضی از جنبههای جراتورزی هستند و این واژه ابعاد بیشتری دارد. ابراز وجود یک مهارت اجتماعی است که به ارتباطات موثر و بیان افکار خود درعین احترام به افکار و عقاید دیگران اشاره میکند. این بدان معناست که افراد دارای جرات به راحتی افکار، نیازها، خواستهها، موقعیتها و حتی محدودیتهای مدنظرشان را بیان میکنند. ابراز وجود توانایی پیچیدهای برای بروز تفکر، واکنشهای احساسی و عملکردی است، البته بهصورتی که فرد نه منفعل و نه پرخاشگر باشد. هر فردی حق دارد به یک درخواست «نه» بگوید و دیگران را از تقاضاهای زیاد از خودش منع کند و از دیگران بخواهد تا نظراتش را بشنوند و اشتباهاتشان را تصحیح کنند.خیلی از ما چون درباره مهارت جراتورزی اطلاع نداریم، نمیدانیم چطور ابراز وجود کنیم یا نه بگوییم و این میشود که یا رفتارمان پرخاشگرانه است یا منفعل. منفعل بودن یعنی، ما خواستههای دیگران را قبول میکنیم و خواستهها و حقوق آنها را مهمتر از خواستههای خودمان میدانیم. در نتیجه افکار و احساس خودمان را بیان نمیکنیم و کارهایی را انجام میدهیم که دوست نداریم و اجازه میدهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند. با همین دستفرمان، احساس حقارت خواهیم کرد. این رفتار منفعلانه اغلب بهعلت اعتماد بهنفس و عزت نفس ضعیف است.
طرف دیگرکسانی هستند که نهتنها منفعلانه رفتار نمیکنند، بلکه بهصورت عجولانه و غیرضروری حرف میزنند، بدون اینکه کسی را درنظر بگیرند یا به احساسات کسی توجه کنند. آنها خواستههای خودشان را از راه توهین، تحقیر و اعمال زور بیان میکنند و حقوق بقیه را زیر پا میگذارند.
نگاه نوجوانه
دلتان میخواهد یکروز در یک خیابان نسبتا شلوغ پایتان را روی گاز بگذارید و بین ماشینها ویراژ بدهید و هیچ ترسی هم به دلتان راه ندهید که نکند تصادف کنید؟ یا مثلا در فضای مجازی با یک غریبه سر درددلتان باز شدهاست بدون اینکه بترسید دربارهتان چه قضاوتی میکنند؟ یا اصلا با ذهن خالی رفتهاید سر امتحان آن هم بیاسترس؟ البته که دوز این کارها اگر زیاد شود، شما اختلال شورطلبی دارید وخطرکردن شده است جزئی ازهویتتان واین باریسککردن و جراتورزی تومنیدوزار فرق میکند. ریسککردن اصلا آسان نیست و یک لحظه هم فکر نکنید قرار است بهتان خوش بگذرد. اتفاقا به پذیرش تبعات نیاز دارد و باید زور بازوی مغزتان را حسابی زیاد کنید تا جراتتان ورزیده شود، امادرمقابل امتیازاتی نصیبتان میشود که قطعا از ریسکنکردن بهتر است. اما عواملی وجود دارد که ما ریسکپذیر نمیشویم، یکیاش همین مدرسه که نمیگذارد آدم راحت و بیدغدغه ریسک کند و رشته تحصیلیاش را همانطور که دوست داردانتخاب کند،همانطور مطابق علایقش. در یکی از گفتوگوهایی که با نوجوانان داشتیم و همه اتفاق نظر داشتند، انگار میخواهند همه یکشکل وهمه آدمآهنی شوند؛ یا حتی جامعه و کار کارمندی که قدرت ریسک را از آدم میگیرد. مثال مدرسه و جامعه مثال ملخی است که میخواهد بپرد ولی رویش یک لیوان شیشهای میگذارند. او اول تلاشش را میکند که بلند بپرد و فرار کند، اما کمکم ارتفاع پرشاش کوتاه میشود و بعد حتی اگر لیوان را از رویش برداری دیگر سعی نمیکند یا نمودش در جامعه بلانسبت شبیه آزمایش میمونهاست که از قفسشان موز آویزان است و وقتی میخواهند به سمت موزها بروند، بهشان شوک الکتریکی وصل میکنند و کمکم دست از تلاش میکشند. بعدا حتی وقتی میمون جدیدی به قفس اضافه میشود و موزها را میبیند بقیه میمونها جلوی ریسککردن و رفتنش بهسمت غذا را میگیرند و این میشود یک معادله مجهول برای او که نمیشود به آن غذا دست زد. گاهی ماهم دریک باتلاق جراتنورزیدن غرق شدهایم و نمیدانیم چرا نمیتوانیم از پوسته محتاط خود بیرون بیاییم و کارهای خارق عادت کنیم. اماشرایط گاهی آدم را تغییر میدهد مثلا اگر پای چیزهایی وسط باشد که اگر جراتت را جمع نکنی، میبازی.مثالش جنگ است. ریسککردن دراین مواقع میشود جزواجبات.دیگر وقت نیست که محتاط باشی و فرارکنی. همین اتفاقاتی که دارد در غرب منطقه میافتد نمونه بارز جراتورزی و ریسک بر سر جان است.
تقویت مهارتهای جراتورزی
تاثیر تقویت مهارتهای جراتورزی در نوجوانان این است که باعث میشود احساس مثبت و خوبی به خودمان داشته باشیم و عزت نفسمان بیشتر شود. بقیه احساس اعتماد بیشتری به ما خواهند داشت و همینطور باعث میشود مستقل از دیگران فکر و عمل کنیم و برای خودمان ارزش قائل شویم. در پایین به چند ویژگی جراتورزی در نوجوانان اشاره میکنیم:
به نظرات دیگران گوش میکنند و حتی اگر موافق نظرشون نباشند، پاسخ مناسبی به آنها میدهند.
نظرات خود را بیان میکنند و دیگران را هم به اینکار تشویق میکنند.
دیگران را به خاطر کارهای خوبشان تحسین میکنند.
اگر اشتباهی مرتکب بشوند، آن را میپذیرند و عذرخواهی میکنند.
توانایی کنترل خودشان را در شرایط مختلف دارند.
علت کمبود جراتورزی در نوجوانان
نداشتن جراتورزی میتواند مشکلاتی را برای ما ایجاد کند از قبیل:
احساس افسردگی، درماندگی و نداشتن کنترل بر زندگی
ناراحتی و خشم از دیگران
احساس ناکامی بهایندلیل که اغلب به خواستههامون نمیرسیم
پرخاشگری بهدلیل خشم زیادی که روی هم جمع شده است
اضطراب و اجتناب از افراد و شرایطی كه باعث ناراحتی ما میشوند
ضعیفبودن در ارتباط با سایر افراد، چون نمیتوانیم خواستهها، افکار و احساساتمان را با اعتماد بهنفس با بقیه درمیان بگذاریم
بیماریهای جسمی مثل سردرد، زخم معده، فشار خون بالا و تجربه استرس كه روی بدن ما تاثیر زیادی دارند
رفتار منفعل باعث میشود نتوانیم خواستههای دیگران را رد کنیم یا خواستههای خودمان را بیان کنیم. نداشتن جرات باعث میشود از حقمان دفاع نکنیم و اغلب در ارتباط با دیگران، ترسو بهنظر بیاییم و بعد از انجام خواستههای بقیه احساس پشیمانی و درماندگی میکنیم و درنتیجه این فرآیند عزت نفس در نوجوانان پایین میآید و در شرایطی حتی نمیتوانیم برای خودمان هم تصمیمگیری کنیم.
ما با این رفتار، دیگران را قانع میکنیم که از ما توقع داشته باشند به خواستههاشان درخواست مثبت بدهیم.
روشهای تقویت جراتورزی در نوجوانان
مثل یک سیدی خش دار! فقط یک عبارت را تکرار کنید و چیز اضافهای نگویید تا طرف مقابل خسته شود.
اگر فرد مقابل پرخاشگر باشد، ممکن است شروع به توهین کند و شما را زیر سوال ببرد. در این شرایط شما سعی کنید به مقابله بهمثل رو نیاورید و جوابی هوشمندانه به او بدهید.
نه بگوییم. در برابر درخواستهای بقیه که برایمان قابل پذیرش نیست، میتوانیم نه بگوییم و همراه با نه توضیح هم بدهیم.
در بعضی شرایط میتوانیم موضوع بحث را عوض کنیم.
بهجای درخواستی که از ما شده پیشنهاد بهتری بدهیم که نتیجه بهسود هر دو طرف باشد.
میتوانیم موضوع مطرحشده را درقالب شوخی و طنز پاسخ بدهیم.
اگر خیلی به شما اصرار کردند، میتوانید از آنجا بروید و محل را ترک کنید.
با یک معذرتخواهی درخواست شان را رد کنید.
زهرا قربانی - دبیر نوجوانه