اهمیت عربستان در سیاست نگاه به محور شرق
تحولات اساسی در سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی یکی از مهمترین پدیدههای عصر حاضر است که بر روند رویدادهای جهانی تأثیر میگذارد. در این راستا، یک نویسنده روسی به بررسی این تحولات و چگونگی توسعه روابط مسکو و ریاض پرداخته است.
کنستانتین دودارف با اشاره به اینکه تغییرات جدی در بسیاری از کشورهای جهان در حال وقوع است، نوشت: این یک پدیده کاملا رایج در عرصه بینالمللی است.
هرچند این تغییرات در اکثریت قریببهاتفاق کشورها شایع است، اما در عربستانسعودی اینگونه نیست. این کشور برای چندین دهه بهسختی دچار تغییرات شده و روش زندگی محلی برای قرنها تقریبا بدون تغییر باقی مانده است. علاوهبراین، با تغییرات مترقی در دیگر کشورهای عربی و مسلمان مخالفت کرد و بهعنوان سنگری از محافظهکاری در خاورمیانه و فراتر از آن عمل کرد. نویسنده با اشاره به اینکه پس از جنگ جهانی دوم، رهبری عربستان بهطور کامل از مسیر واشنگتن در سیاست خارجی پیروی کرد و دستورات آن را انجام داد که اغلب برخلاف منافع ملی خود بود، خاطرنشان کرد: در طول جنگ سرد، ریاض اتحاد جماهیر شوروی را دشمن خود میدانست و از تظاهرات ضد شوروی حامیان غربی، ازجمله در بازار جهانی انرژی، حمایت میکرد. در دهه ۹۰ میلادی، برخی سیاستمداران سعودی این واقعیت را کتمان نکردند که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نقش داشتهاند. با کاهش قیمتهای جهانی نفت، اقتصاد شوروی از درآمدهای ارزی حیاتی خود محروم شد.
وی با اشاره به اینکه صادرات هیدروکربن باعث حفظ روابط دیپلماتیک برقرارشده در دهه ۲۰ میلادی بین پادشاهی سعودی و اتحاد جماهیر شوروی شد، که یکی از نخستین کشورهایی بود که عربستانسعودی را به رسمیت شناخت، تصریح کرد: مبادلات تجاری که قبلا ایجاد شده بود کاهش یافت. عملا هیچ تماسی بین دو کشور وجود نداشت. شهروندان سعودی از بازدید از اتحاد جماهیر شوروی و شهروندان شوروی از ورود به پادشاهی منع شدند. به نظر دودارف، شرایط کنونی عربستانسعودی دیگر به یک دولت تئوکراتیک فوقمحافظهکار که از طریق صادرات نفت زندگی میکند و به غرب وابسته است و با روسیه دشمنی دارد، محدود نمیشود، بلکه تغییرات چشمگیری در این کشور به وقوع پیوسته است.
وی میافزاید: این دقیقا دگرگونی عربستانسعودی است که در برابر چشمان ما رخ میدهد؛ دگرگونیهای بنیادین در همه زمینههای زندگی که در هفت سال گذشته توسط ملک سلمان و پسرش ولیعهد و نخستوزیر محمد بنسلمان انجام شده است؛ موضوع این است.
کنستانتین دودارف با یادآوری ظهور عربستان سعودی جدید، تأکید کرد: پادشاهی عربستان از کشوری که بهتازگی روی «غیرمؤمنان» بسته بود، به سمت جهانیشدن پیش میرود و براساس برنامهریزیهای انجامشده، قصد دارد در آینده نزدیک به یکی از مراکز مهم گردشگری بینالمللی و صنعت گردشگری تبدیل شود. نویسنده اشاره میکند که مقامات پادشاهی در حال انجام یک تغییر اساسی در پارادایم توسعه هستند. این انتخاب به نفع ایجاد یک جامعه پویا و مرفه بهعنوان پایهای مستحکم برای توسعه اقتصادی و همچنین به نفع «اسلام معتدل»، گشودگی به جهان و گردشگری بهعنوان جایگزینی برای نفت صورت گرفته است. عربستان سعودی درحالیکه بهعنوان یک ابرقدرت نفتی باقی میماند، قصد دارد از درآمدهای حاصل از صادرات نفت برای تنوعبخشی به اقتصاد خود استفاده کند. این کشور بهدنبال توسعه پایگاه تولیدی خود و ایجاد بخشهای جدید اقتصادی با اولویت در زمینههای متالورژی آهنی و غیرآهنی، معدن، خودروسازی و صنایع دارویی است.
وی در مطلب خود با تأکید بر اینکه برنامههای توسعه بلندپروازانه درحالحاضر برای سال 2030 به پایان میرسد، تصریح کرد: بهوضوح مشخص است که دولت عربستان بهدنبال توسعه این کشور است. دوداروف دراینباره میافزاید: نکته مهم این است که دگرگونی ریشهای کشور بهطور خودبهخود رخ نمیدهد، بلکه براساس یک سند مفهومی عمیق و بهدقت اندیشیدهشده، یعنی نوعی طرح جامع یا سناریوی اصلاحی به نام «عربستان سعودی» انجام میشود. این استراتژی که تا سال 2030 پیشبینی شده، اغلب بهعنوان «چشمانداز 2030» شناخته میشود و تحت ابتکار ملکسلمان تهیه و در آوریل 2016 منتشر شده است. در طول هفت سال گذشته، چشمانداز 2030 بهطور محکم و پیوسته اجرا شده و درحالحاضر نتایج ملموسی را ارائه میدهد. اجرای این اصلاحات توسط ولیعهد و رئیس دولت، محمد بنسلمان هدایت میشود.
او تصریح کرد: سند «چشمانداز 2030» جالب است، زیرا نهتنها وظایف عملی در زمینه اقتصاد را تعریف میکند، بلکه دستورالعملهای فلسفی و اخلاقی را نیز برای توسعه آینده پادشاهی ارائه میدهد. علاوهبراین، وظیفه «تشکیل جامعه پویا» بهعنوان مهمترین شرط برای ایجاد یک پایه مستحکم جهت توسعه اقتصادی در اولویت قرار دارد. بیدارکردن مردم، بیرونآوردن آنان از حالت انفعال و مشارکتدادن آنها در فعالیتهای مثبت به نفع خود و کشور، به این ترتیب نویسنده وظیفه اصلی جدید رهبری پادشاهی را تبیین میکند.
نویسنده رمز موفقیت استراتژی عربستانسعودی در جایگاه بینالمللی را اینگونه بیان کرده است: علاوه بر موقعیت این کشور به لطف زیارتگاههای واقع در مکه و مدینه، دیگر عوامل موفقیت شامل «پتانسیل سرمایهگذاری فوقالعاده» است که برای تحریک اقتصاد و تنوعبخشیدن به منابع درآمد مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین، عزم رهبری برای تبدیل پادشاهی به «یک مرکز تجارت جهانی و دروازه ورود به جهان» بهدلیل موقعیت جغرافیاییاش در تقاطع مسیرهای دریایی کلیدی که سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را به هم متصل میکند، از دیگر عوامل مهم به شمار میرود. نویسنده با اشاره به اینکه رهبران عربستانسعودی نهتنها در سطح بینالمللی، بلکه در عمل نیز با سرمایهگذاری بیسابقه و مبالغ چشمگیر، بیش از 10میلیارد دلار در مهمترین پروژههای زیربنایی روسیه از این کشور حمایت میکنند، تصریح کرد: رهبران عربستان سعودی به همراه سایر کشورهای عربی، موضع متعادلی در قبال عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین اتخاذ کرده و به تحریمهای ضدروسی غرب نپیوستهاند. با توجه به تغییرات آشکار در زمینه ژئوپلیتیک جهانی، رهبری عربستانسعودی تصمیم گرفت به بریکس و سازمان همکاری شانگهای (SCO) بپیوندد که بهعنوان جایگزینی برای سازمانهای غربی، از جمله G7، در نظر گرفته میشوند.
اخیرا، ریاض تعهد خود را که 50 سال پیش برای فروش نفت تنها به دلار بر عهده گرفته بود، کنار گذاشت و بهتدریج به سمت استفاده از ارزهای ملی خریداران، مانند چین، در پرداخت برای تأمین مواد خام رویآورد. دودارف گفت: تلاشهای جدی برای کاهش تنشها در خاورمیانه در حال انجام است. درگیری طولانی با ایران و همچنین «نزاع خانوادگی» با قطر به حلوفصل نزدیک شده است و تلاشها برای پایاندادن به جنگ در یمن ادامه دارد. روابط با دولت سوریه و شخصا با بشار اسد، رئیسجمهور این کشور، دوباره احیا شده است. بهسختی میتوان از منافع جامعه جهانی و خود روسیه و عربستان سعودی در همکاریهای مثمرثمر آنها در چارچوب توافق اوپک پلاس چشمپوشی کرد. اگر در اوایل اکتبر 2022، اصلاحطلبان سعودی تحت فشار دولت بایدن تسلیم میشدند و این دولت بهطور شخصی به پادشاهی عربستان سفر میکرد تا ریاض را برای برقراری دیدار با واشنگتن و افزایش تولید و صادرات نفت به بازار جهانی متقاعد کند، آنگاه تحولات جهانی به شکل دیگری پیش میرفت.
هرچند این تغییرات در اکثریت قریببهاتفاق کشورها شایع است، اما در عربستانسعودی اینگونه نیست. این کشور برای چندین دهه بهسختی دچار تغییرات شده و روش زندگی محلی برای قرنها تقریبا بدون تغییر باقی مانده است. علاوهبراین، با تغییرات مترقی در دیگر کشورهای عربی و مسلمان مخالفت کرد و بهعنوان سنگری از محافظهکاری در خاورمیانه و فراتر از آن عمل کرد. نویسنده با اشاره به اینکه پس از جنگ جهانی دوم، رهبری عربستان بهطور کامل از مسیر واشنگتن در سیاست خارجی پیروی کرد و دستورات آن را انجام داد که اغلب برخلاف منافع ملی خود بود، خاطرنشان کرد: در طول جنگ سرد، ریاض اتحاد جماهیر شوروی را دشمن خود میدانست و از تظاهرات ضد شوروی حامیان غربی، ازجمله در بازار جهانی انرژی، حمایت میکرد. در دهه ۹۰ میلادی، برخی سیاستمداران سعودی این واقعیت را کتمان نکردند که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نقش داشتهاند. با کاهش قیمتهای جهانی نفت، اقتصاد شوروی از درآمدهای ارزی حیاتی خود محروم شد.
وی با اشاره به اینکه صادرات هیدروکربن باعث حفظ روابط دیپلماتیک برقرارشده در دهه ۲۰ میلادی بین پادشاهی سعودی و اتحاد جماهیر شوروی شد، که یکی از نخستین کشورهایی بود که عربستانسعودی را به رسمیت شناخت، تصریح کرد: مبادلات تجاری که قبلا ایجاد شده بود کاهش یافت. عملا هیچ تماسی بین دو کشور وجود نداشت. شهروندان سعودی از بازدید از اتحاد جماهیر شوروی و شهروندان شوروی از ورود به پادشاهی منع شدند. به نظر دودارف، شرایط کنونی عربستانسعودی دیگر به یک دولت تئوکراتیک فوقمحافظهکار که از طریق صادرات نفت زندگی میکند و به غرب وابسته است و با روسیه دشمنی دارد، محدود نمیشود، بلکه تغییرات چشمگیری در این کشور به وقوع پیوسته است.
وی میافزاید: این دقیقا دگرگونی عربستانسعودی است که در برابر چشمان ما رخ میدهد؛ دگرگونیهای بنیادین در همه زمینههای زندگی که در هفت سال گذشته توسط ملک سلمان و پسرش ولیعهد و نخستوزیر محمد بنسلمان انجام شده است؛ موضوع این است.
کنستانتین دودارف با یادآوری ظهور عربستان سعودی جدید، تأکید کرد: پادشاهی عربستان از کشوری که بهتازگی روی «غیرمؤمنان» بسته بود، به سمت جهانیشدن پیش میرود و براساس برنامهریزیهای انجامشده، قصد دارد در آینده نزدیک به یکی از مراکز مهم گردشگری بینالمللی و صنعت گردشگری تبدیل شود. نویسنده اشاره میکند که مقامات پادشاهی در حال انجام یک تغییر اساسی در پارادایم توسعه هستند. این انتخاب به نفع ایجاد یک جامعه پویا و مرفه بهعنوان پایهای مستحکم برای توسعه اقتصادی و همچنین به نفع «اسلام معتدل»، گشودگی به جهان و گردشگری بهعنوان جایگزینی برای نفت صورت گرفته است. عربستان سعودی درحالیکه بهعنوان یک ابرقدرت نفتی باقی میماند، قصد دارد از درآمدهای حاصل از صادرات نفت برای تنوعبخشی به اقتصاد خود استفاده کند. این کشور بهدنبال توسعه پایگاه تولیدی خود و ایجاد بخشهای جدید اقتصادی با اولویت در زمینههای متالورژی آهنی و غیرآهنی، معدن، خودروسازی و صنایع دارویی است.
وی در مطلب خود با تأکید بر اینکه برنامههای توسعه بلندپروازانه درحالحاضر برای سال 2030 به پایان میرسد، تصریح کرد: بهوضوح مشخص است که دولت عربستان بهدنبال توسعه این کشور است. دوداروف دراینباره میافزاید: نکته مهم این است که دگرگونی ریشهای کشور بهطور خودبهخود رخ نمیدهد، بلکه براساس یک سند مفهومی عمیق و بهدقت اندیشیدهشده، یعنی نوعی طرح جامع یا سناریوی اصلاحی به نام «عربستان سعودی» انجام میشود. این استراتژی که تا سال 2030 پیشبینی شده، اغلب بهعنوان «چشمانداز 2030» شناخته میشود و تحت ابتکار ملکسلمان تهیه و در آوریل 2016 منتشر شده است. در طول هفت سال گذشته، چشمانداز 2030 بهطور محکم و پیوسته اجرا شده و درحالحاضر نتایج ملموسی را ارائه میدهد. اجرای این اصلاحات توسط ولیعهد و رئیس دولت، محمد بنسلمان هدایت میشود.
او تصریح کرد: سند «چشمانداز 2030» جالب است، زیرا نهتنها وظایف عملی در زمینه اقتصاد را تعریف میکند، بلکه دستورالعملهای فلسفی و اخلاقی را نیز برای توسعه آینده پادشاهی ارائه میدهد. علاوهبراین، وظیفه «تشکیل جامعه پویا» بهعنوان مهمترین شرط برای ایجاد یک پایه مستحکم جهت توسعه اقتصادی در اولویت قرار دارد. بیدارکردن مردم، بیرونآوردن آنان از حالت انفعال و مشارکتدادن آنها در فعالیتهای مثبت به نفع خود و کشور، به این ترتیب نویسنده وظیفه اصلی جدید رهبری پادشاهی را تبیین میکند.
نویسنده رمز موفقیت استراتژی عربستانسعودی در جایگاه بینالمللی را اینگونه بیان کرده است: علاوه بر موقعیت این کشور به لطف زیارتگاههای واقع در مکه و مدینه، دیگر عوامل موفقیت شامل «پتانسیل سرمایهگذاری فوقالعاده» است که برای تحریک اقتصاد و تنوعبخشیدن به منابع درآمد مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین، عزم رهبری برای تبدیل پادشاهی به «یک مرکز تجارت جهانی و دروازه ورود به جهان» بهدلیل موقعیت جغرافیاییاش در تقاطع مسیرهای دریایی کلیدی که سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را به هم متصل میکند، از دیگر عوامل مهم به شمار میرود. نویسنده با اشاره به اینکه رهبران عربستانسعودی نهتنها در سطح بینالمللی، بلکه در عمل نیز با سرمایهگذاری بیسابقه و مبالغ چشمگیر، بیش از 10میلیارد دلار در مهمترین پروژههای زیربنایی روسیه از این کشور حمایت میکنند، تصریح کرد: رهبران عربستان سعودی به همراه سایر کشورهای عربی، موضع متعادلی در قبال عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین اتخاذ کرده و به تحریمهای ضدروسی غرب نپیوستهاند. با توجه به تغییرات آشکار در زمینه ژئوپلیتیک جهانی، رهبری عربستانسعودی تصمیم گرفت به بریکس و سازمان همکاری شانگهای (SCO) بپیوندد که بهعنوان جایگزینی برای سازمانهای غربی، از جمله G7، در نظر گرفته میشوند.
اخیرا، ریاض تعهد خود را که 50 سال پیش برای فروش نفت تنها به دلار بر عهده گرفته بود، کنار گذاشت و بهتدریج به سمت استفاده از ارزهای ملی خریداران، مانند چین، در پرداخت برای تأمین مواد خام رویآورد. دودارف گفت: تلاشهای جدی برای کاهش تنشها در خاورمیانه در حال انجام است. درگیری طولانی با ایران و همچنین «نزاع خانوادگی» با قطر به حلوفصل نزدیک شده است و تلاشها برای پایاندادن به جنگ در یمن ادامه دارد. روابط با دولت سوریه و شخصا با بشار اسد، رئیسجمهور این کشور، دوباره احیا شده است. بهسختی میتوان از منافع جامعه جهانی و خود روسیه و عربستان سعودی در همکاریهای مثمرثمر آنها در چارچوب توافق اوپک پلاس چشمپوشی کرد. اگر در اوایل اکتبر 2022، اصلاحطلبان سعودی تحت فشار دولت بایدن تسلیم میشدند و این دولت بهطور شخصی به پادشاهی عربستان سفر میکرد تا ریاض را برای برقراری دیدار با واشنگتن و افزایش تولید و صادرات نفت به بازار جهانی متقاعد کند، آنگاه تحولات جهانی به شکل دیگری پیش میرفت.
منبع: ژورنال مژدونارودنایاژیزن
مسکوچگونه میتواند مورد علاقه ریاض باشد؟
دورنمای توسعه روابط روسیه و عربستانسعودی در سفر دسامبر 2023 رئیسجمهور روسیه به این کشور مورد توجه ویژهای قرار گرفت. اخیرا اصلاحطلبان سعودی نگرش منفی خود را نسبت به تلاشهای رهبری اتحادیه اروپا برای مصادره داراییهای روسیه در عربستان ابراز کردند. در این راستا، غرب تهدید کرده است که طبق گزارشهای خبری آژانسها، از اوراق بهادار اتحادیه اروپا خارج میشود؛ این اقدام بهعنوان نشانهای از اختلافات تلقی میشود. رهبران عربستانسعودی با حمایت از روسیه، همزمان به محافظت از منافع ملی خود میپردازند و بهخوبی آگاه هستند که ممکن است پس از روسیه، نوبت به عربستان نیز برسد. او مینویسد که با توجه به تجربیات خود، اقتصاد کشورشان بهطور مستقیم به وضعیت اقتصاد جهانی وابسته است. بههمیندلیل، اصلاحطلبان سعودی یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی خود را حفظ ثبات اقتصاد جهانی و برقراری صلح قرار دادهاند. آنها با ارائه تلاشهای میانجیگری برای قدرتهای پیشرو جهانی مانند روسیه و چین از یکسو و ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپای غربی از سوی دیگر، امیدوارند با تکیه بر نقش کلیدی خود در بازارهای جهانی انرژی و مالی و همچنین بهرهگیری از روابط دیرینه خود با غرب و روابط استراتژیک جدید خود با روسیه و چین، این مشکلات را حل کنند. با توجه به نقش مهم عربستان سعودی در خاورمیانه و سطح جهانی، تقویت روابط با این کشور بهعنوان یک عامل مثبت در سیاست و اقتصاد جهانی، تأثیر مثبتی بر توسعه رویدادها در سطح منطقهای و بینالمللی دارد. بنابراین، برای روسیه در شرایط کنونی و در مواجهه با کشورهای غربی، مشارکت استراتژیک با عربستان سعودی از هر زمان دیگری مهمتر و امیدوارکنندهتر به نظر میرسد. وی معتقد است که نادیدهگرفتن «عامل سعودی» در راستای سیاست «محور به شرق» مسکو، اشتباهی بزرگ خواهد بود.
کتایون مافی - گروه بین الملل