محاکمه 2 برادر به دلیل انتقام آتشین
دو برادر که متهم هستند در انتقامی کور، همکار خود را کشته و جسدش را به آتش کشیدند، پس ازشش سال ازسوی اولیایدم بخشیده و به 16سال زندان محکوم شدند.
سکانس اول؛ ناپدید شدن کیان
در آخرین روزهای سال 97 کیان که در یک آژانس خودرو کار میکرد از خانه بیرون رفت و بعد ناپدید شد. او قرار بود به محل کارش برود اما همکارانش از او خبری نداشتند. خانوادهاش وقتی از برگشت او به خانه ناامید شدند، هراسان و مضطرب راهی پلیس آگاهی شدند و در این باره شکایتی را مطرح کردند. با شروع تحقیقات پلیسی مشخص شد، تلفن همراه مرد 38 ساله خاموش است.
سکانس دوم؛ کشف جسد کیان
در ادامه با کشف جسد سوخته مردی در محل نگهداری ضایعات در حاشیه تهران، ماموران با حضور در آنجا دریافتند این مرد در محل دیگری به قتل رسیده و قاتل یا قاتلان جسد را پس از آتش زدن به آنجا انتقال داده و رها کردهاند. کارآگاهان که احتمال میدادند جسد کشف شده متعلق به کیان باشد، از خانواده او خواستند با حضور در پزشکی قانونی جسد را بررسی کنند که آنها پیکر پسرشان را شناسایی کردند. با افشای این موضوع روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله تازهای شد.
سکانس سوم؛ شناسایی قاتلان کیان
ماموران با بررسی دوربینهای محل کشف جسد پی بردند آن روز خودروی پژویی هم در آن مسیر تردد داشته است. بررسی پلاک پژو ماموران را به دو برادر رساند که با کیان در یک آژانس کار میکردند. این سرنخ احتمال ارتکاب جنایت به دست دو برادر را مطرح کرد. آنها با دستور قضایی بازداشت شدند و با این که در تحقیقات مقدماتی منکر قتل شدند اما در ادامه بازجوییها یکی از آنها به قتل همکارشان با دستور صاحب آژانس اعتراف کرد.
سکانس چهارم؛ اعتراف به قتل کیان
بردیا در تحقیقات درباره جنایت گفت: صاحب آژانس به نام حمید مدتی بود که با کیان اختلاف پیدا کرده بود. او نفری 10 میلیون تومان پول داد و خواست کیان را بکشیم. بعد کلید باغش را به ما داد و خواست نقشه قتل را آنجا اجرا کنیم. طبق نقشه کیان را به باغ دعوت کردیم و در مشروب او قرص خوابآور ریختیم. او بعد از خوردن مشروب، بیحال شد و مرد. جسدش را در باغ آتش زدیم تا اثری از ما نماند. بعد هم جنازه سوخته را در محل رها کردن ضایعات انداختیم. پس از این اعترافات حمید هم بازداشت شد و در تحقیقات با انکار اتهامش گفت: از نقشه دو برادر برای کشتن کیان بیخبر بودم. اختلافی با کیان نداشتم و دو برادر به دروغ پای مرا به این پرونده باز کردهاند.
سکانس پنجم؛ بخشش قاتل کیان
با گذشت شش سال از این جنایت، متهمان توانستند از اولیای دم رضایت بگیرند و پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. بردیا در این جلسه ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: کیان قبل از اینکه مرتکب قتل او شوم به من مشروب خوراند و بعد آزارم داد. حتی از من فیلم سیاه گرفت. از این موضوع ناراحت بودم تا اینکه به فکر انتقام افتادم. تهدیدم میکرد و خانوادهاش از ماجرا خبر داشتند. برادرم وقتی فیلم سیاه را در گوشی کیان دید، تصمیم گرفت به من کمک کند تا از او انتقام بگیرم. روز حادثه او را به باغ دعوت کردیم و در مشروبش قرص خواب ریختیم. میخواستیم او را بیهوش کنیم و فیلم سیاه بگیریم اما او فوت شد. ترسیدیم و جنازه را آتش زدیم. برادرم در انتقال جسد با من همراه بود و صاحب آژانس نقشی در ماجرا نداشت. برادر بردیا هم در ادامه اظهارات برادرش را تایید کرد. وقتی نوبت به دفاع صاحب آژانس رسید، او با رد اتهامش گفت: اختلافی با مقتول نداشتم و نمیدانم چرا دو برادر پای مرا وسط کشیدند. در پایان جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و هر کدام از دو برادر را از جنبه عمومی جرم به 8 سال زندان و صاحب آژانس را به شش سال حبس محکوم کردند.
در آخرین روزهای سال 97 کیان که در یک آژانس خودرو کار میکرد از خانه بیرون رفت و بعد ناپدید شد. او قرار بود به محل کارش برود اما همکارانش از او خبری نداشتند. خانوادهاش وقتی از برگشت او به خانه ناامید شدند، هراسان و مضطرب راهی پلیس آگاهی شدند و در این باره شکایتی را مطرح کردند. با شروع تحقیقات پلیسی مشخص شد، تلفن همراه مرد 38 ساله خاموش است.
سکانس دوم؛ کشف جسد کیان
در ادامه با کشف جسد سوخته مردی در محل نگهداری ضایعات در حاشیه تهران، ماموران با حضور در آنجا دریافتند این مرد در محل دیگری به قتل رسیده و قاتل یا قاتلان جسد را پس از آتش زدن به آنجا انتقال داده و رها کردهاند. کارآگاهان که احتمال میدادند جسد کشف شده متعلق به کیان باشد، از خانواده او خواستند با حضور در پزشکی قانونی جسد را بررسی کنند که آنها پیکر پسرشان را شناسایی کردند. با افشای این موضوع روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله تازهای شد.
سکانس سوم؛ شناسایی قاتلان کیان
ماموران با بررسی دوربینهای محل کشف جسد پی بردند آن روز خودروی پژویی هم در آن مسیر تردد داشته است. بررسی پلاک پژو ماموران را به دو برادر رساند که با کیان در یک آژانس کار میکردند. این سرنخ احتمال ارتکاب جنایت به دست دو برادر را مطرح کرد. آنها با دستور قضایی بازداشت شدند و با این که در تحقیقات مقدماتی منکر قتل شدند اما در ادامه بازجوییها یکی از آنها به قتل همکارشان با دستور صاحب آژانس اعتراف کرد.
سکانس چهارم؛ اعتراف به قتل کیان
بردیا در تحقیقات درباره جنایت گفت: صاحب آژانس به نام حمید مدتی بود که با کیان اختلاف پیدا کرده بود. او نفری 10 میلیون تومان پول داد و خواست کیان را بکشیم. بعد کلید باغش را به ما داد و خواست نقشه قتل را آنجا اجرا کنیم. طبق نقشه کیان را به باغ دعوت کردیم و در مشروب او قرص خوابآور ریختیم. او بعد از خوردن مشروب، بیحال شد و مرد. جسدش را در باغ آتش زدیم تا اثری از ما نماند. بعد هم جنازه سوخته را در محل رها کردن ضایعات انداختیم. پس از این اعترافات حمید هم بازداشت شد و در تحقیقات با انکار اتهامش گفت: از نقشه دو برادر برای کشتن کیان بیخبر بودم. اختلافی با کیان نداشتم و دو برادر به دروغ پای مرا به این پرونده باز کردهاند.
سکانس پنجم؛ بخشش قاتل کیان
با گذشت شش سال از این جنایت، متهمان توانستند از اولیای دم رضایت بگیرند و پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. بردیا در این جلسه ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: کیان قبل از اینکه مرتکب قتل او شوم به من مشروب خوراند و بعد آزارم داد. حتی از من فیلم سیاه گرفت. از این موضوع ناراحت بودم تا اینکه به فکر انتقام افتادم. تهدیدم میکرد و خانوادهاش از ماجرا خبر داشتند. برادرم وقتی فیلم سیاه را در گوشی کیان دید، تصمیم گرفت به من کمک کند تا از او انتقام بگیرم. روز حادثه او را به باغ دعوت کردیم و در مشروبش قرص خواب ریختیم. میخواستیم او را بیهوش کنیم و فیلم سیاه بگیریم اما او فوت شد. ترسیدیم و جنازه را آتش زدیم. برادرم در انتقال جسد با من همراه بود و صاحب آژانس نقشی در ماجرا نداشت. برادر بردیا هم در ادامه اظهارات برادرش را تایید کرد. وقتی نوبت به دفاع صاحب آژانس رسید، او با رد اتهامش گفت: اختلافی با مقتول نداشتم و نمیدانم چرا دو برادر پای مرا وسط کشیدند. در پایان جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و هر کدام از دو برادر را از جنبه عمومی جرم به 8 سال زندان و صاحب آژانس را به شش سال حبس محکوم کردند.