
برگی از زندگی شهید محمدحسن نظرنژاد
رشادتها و دلاوریهای عرصه شهادت فراموش نشدنی است. شاید گذر زمان غبار فراموشی را بر بسیاری از رخدادهای تاریخی بنشاند اما داستانهایی که از ایثار و فداکاری رزمندگان در دفاعمقدس روایت شده، برای همیشه در جریده تاریخ ثبت و هیچگاه از یادها نخواهند رفت.
سردارشهید محمدحسن نظرنژاد(معروف به بابانظر)یکی از فرماندهان شاخص دوران دفاعمقدس بود.اوسالها درجبههها جنگیدو در عملیاتهایمختلف حضورداشت.بابانظرکه مطابق نظرکمیسیون پزشکی بیش از۹۲درصدمجروحیت داشت،سرانجام درتاریخ 1375.5.7 بر اثر جراحتهای ناشی از جنگ تحمیلی به به درجه شهادت نایل آمد.یکی از رشادتهای شهید بابانظر مربوط به عملیات کربلای5 است که رزمندگان ایرانی برای تصرف شهرک دوعیجی عراق میخواستند اقدام کنند.عراقیهادراین نقطه بهشدت مقاومت میکردندو اجازه نفوذ نمیدادند.رزمندگان ایرانی هم زیرآتش سنگین توپخانه عراق درسنگرهای خودحبس شده بودندونمیتوانستند قدم ازقدم بردارند. در این لحظه شهید نظرنژاد گفت:«مقاومت اینها باید شکسته شود.» وخودش برای رسیدن به این نقطه داوطلب شد. او با موتوری که در اختیار داشت، بیسیمچی را ترک خود نشاند و وارد مهلکه شدند. در این وضعیت برای اینکه بیسیمچی در آن ناهمواری بر زمین نیفتد، با قطار فشنگ بیسیمچی را از پشت به شکم خود چسباند تا ازروی موتور نیفتد.با سرعت زیاد درمیان آتش و دود ازنخلستان عبور کرد و به وسط نیروهای عراقی رسید. عراقیها که از دیدن این صحنه بهتزده بودند بعد ازچند دقیقه پا به فرار گذاشتند.به نقل از ایسنا، شهید نظرنژاد که کشتیگیر بود در همان لحظه اول چشمش به فرمانده تنومند عراقی میافتد ویک سیلی در گوش او میخواباند تا حساب کار دستش بیاید. خیلی طول نکشید که بقیه رزمندهها پشتسر بابانظر وارد شهرک دوعیجی شدند و ۲۱۸ نفر را به اسارت گرفتند.