مبارزه یک تنه سندباد با روایت‌های غرب

مبارزه یک تنه سندباد با روایت‌های غرب

این روزها دراکسپلور اینستاگرام یا همان صفحه پیشنهادی پست‌ها و ویدئوها، ممکن است با تصاویر یک مرد اکراینی روبه‌رو شده باشید که در حال تعریف از پزشکان ایرانی است یا فوتسالیست‌های تیم‌ملی زنان روسیه را ببینید که در حال تعریف از غذاهای ایرانی هستند. یا با دختری روسی مواجه شوید که درحال خواندن ترانه‌ای قدیمی و مشهور است.

هیچ بعید نیست با پست‌ها و ویدئوهایی مواجه شوید که در آن یک شهروند خارجی هیجان‌زده یا متعجب در نما و محیطی متفاوت از فضای توریستی که پیش از این در فضای مجازی نمونه‌هایی از آن قابل مشاهده بوده؛ در حال صحبت از جنبه‌هایی از فرهنگ ایران یا کشور خود باشد که کمتر شنیده شده است. صحبت‌هایی که تا پیش از ورود به بخش کامنت‌ها برای تعقیب بحث‌های جذاب شکل گرفته در ذیل پست‌ها، به اندازه کافی کنجکاوی برانگیز و متفاوت است که شما را نیز ترغیب کند سری به بحث‌های کاربران زیر آن پست بزنید و نظرات گوناگون را مرور کنید.  اینستاگرام جهانی است که شهروندانی با دیدگاه‌ها و تفکراتی را در خود جای داده است که حالا در سطح جهانی فرهنگ مخصوص به خود را دارند. اخلاق‌ها و رفتارها و خرده فرهنگ‌ها و نشانه‌های قابل تشخیص و تمیز دادن‌شان با کاربران دیگر پلتفرم‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی متکثر قابل مشاهده و بررسی است. ایکس و فیسبوک و تیک‌تاک و حتی کاربران پیام‌رسان‌های مختلف بسته به فضا و ابزارها و نوع تعاملات و مفاهیم و محتواهای تکثیر شده خصوصیاتی دارند که مختص به همان فضاست. حالا اینستاگرام را می‌توان به یک زیست بوم مجازی تعبیر کرد. یک پلتفرم اجتماعی، شامل کاربران، تولیدکنندگان محتوا،برندها و الگوریتم‌هایی که مانند اجزای یک اکوسیستم با هم در تعامل هستند و بر یکدیگر اثر می‌گذارند. این زیست بوم با مشخصات کلی ولی زیرشاخه‌هایی نیز دارد.فضای کاربران فارسی زبان اینستاگرام شباهت‌هایی عمده باکاربران جهانی وتفاوت‌هایی آشکار نسبت به آنان دارد. کاربران واکوسیستم کاربران فارسی زبان دراینستاگرام تاثیر پذیرفته ازفضای روانشناختی و سیاسی وخصوصا اجتماعی ایران و تبلیغات پیرامونی آن عمدتا از جنس سیاسی، روحیات و سلایق و علقه‌های متفاوتی را شامل می‌شود که در هم‌افزایی با یکدیگر از طریق ابزارهای تعبیه شده در این فضا شامل لایک و کامنت و بازارسال پیام‌ها و تعداد دنبال‌کنندگان و ... به مرور تقریبا صیقل خورده و بدل به یک جنس شده‌اند. اکثریتی با تفکراتی مشابه و پیش فرض‌ها و قضاوت‌هایی یکسان. در این میان روایت‌های متفاوت یا مخالف پیش فرض‌ها و قضاوت‌های از پیش تعیین شده همیشه با چالش جدی در این فضا روبه‌رو بوده‌اند. پذیرفته شدن یک روایت خلاف جریان مانند یک تابوشکنی در این فضا محسوب می‌شود که تاثیرات عمیق و سلسله‌واری را موج‌وار بر روی کاربرانی می‌گذارد که تا پیش از آن طور دیگری جهان را لمس کرده و می‌شناخته‌اند و حتی تبلیغ می‌کردند.  حالا چند ماهی است که صفحه یک برنامه تلویزیونی در این فضا تبدیل به یک رسانه به معنای خاص آن شده است. بازنشر صحبت‌هایی که با روح کلی اینستاگرام فارسی بعضا در تضاد است و باورهای تثبیت شده مخاطبان این فضا را نسبت به اصطلاح غرب و به مفهوم کلی کشورهای خارجی به چالش می‌کشد. بحث‌های داغ و کشمکش‌های کاربران و بازارسال‌های متعدد، تنها بخشی از این واکنش‌ها شمرده می‌شوند. هرچند سندباد به عنوان یک برنامه تلویزیونی در این فضا کار سخت‌تری نیز در پیش داشته است و قضاوت نسبت به پلتفرم تلویزیون از قضاوت‌های از پیش تعیین شده با حکم صادر شده قبلی در این فضا تثبیت شده است ولی به نظر مسیری که در این فضا در پیش گرفته، موفق بوده و موج ایجاد شده توسط پست‌های این صفحه، حالا با بازخوردهای آن در فضای مجازی کاملا قابل مشاهده است. بازدید هشت میلیونی فقط در سه ماه و بازدیدهای میلیونی برخی پست‌ها و همچنین بازارسال‌های چند هزاری ویدئوهای سندباد، نشان از آن دارد که برای مخاطبان روایت نو آن هم به زبان شهروندان خارجی پیرامون مسائلی چون فرهنگ و مقایسه فرهنگ‌های متفاوت با فرهنگ ایرانی جذاب و کنجکاوی‌برانگیز بوده و علاقه‌مند به دنبال کردن چنین موضوعاتی‌اند.