
قصههایی از دل ایران
در این شماره از قاب کوچک، پنجرهای گشودهایم بهسوی سریالهایی که با کوچ از هیاهوی تهران، قصههایشان را در میان رنگها و عطر شهرهای ایران روایت میکنند. گویی کارگردانان، دوربینهایشان را به سفری در دل این سرزمین پهناور بردهاند، جایی که هر گوشه و کنارش، تابلویی است پر از قصه و رنگ.
دیگر خبری از آسمانخراشهای سرد و خیابانهای بیروح تهران نیست. اینبار، قصهها در کوچههای پیچدرپیچ شهرهای مختلف، با خانههای قدیمی و حیاطهای باصفایش، جان میگیرد یا در جنگلهای انبوه گیلان، رازهای سر به مهر طبیعت، پرده از اسرارشان برمیدارد. لهجههای شیرین مردمان هر شهر، همچون نغمهای دلنشین، به شخصیتها روح میبخشد و تماشاگر را با خود همراه میکند. از این دست سریالها کم نیست که میتوان به سریالهای ایلدا، جلال، سوجان، صبح آخرین روز، یلدا و... اشاره کرد. یکی دیگر از این آثار، پخش فصل جدید سریال پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم است که این شبها از شبکه یک پخش میشود و توانسته نظر بسیاری از بینندگان را جلب کند.این سریالها نه فقط قصههای جذاب و پرکشش روایت میکنند، بلکه فرصتی برای لمس فرهنگ و طبیعت شهرهای ایران فراهم میکنند. تماشاگر با دیدن این آثار، به سفری مجازی در ایران میرود، با آداب و رسوم مردمانش آشنا میشود، عطر غذاهای محلی را استشمام میکند و از زیباییهای بکر طبیعتش لذت میبرد.تهرانگریزی کارگردانان، نه فقط به جذابیت بصری سریالها افزوده بلکه فرصتی برای معرفی گنجینههای پنهان ایران فراهم کرده است. این سریالها، همچون آینهای، زیباییهای سرزمینمان را به رخ میکشد و تماشاگر را به سفری در دل ایران رنگارنگ و پر از قصه دعوت میکند.
اعظم رفیعی - منتقد
اعظم رفیعی - منتقد