نسخه Pdf

حنجره‌های 100ساله

حنجره‌های 100ساله

ما همگی تجربه‌ محدودیت‌های سنگینی را داشته‌ایم‌؛ نیاز به سالم‌ماندن و قسط‌های طولانی که به سختی پرداخت می‌شود، مثل پدربزرگ مادربزرگ مادری که در صف نفت و شیر و جیره‌ آب، زیر پاهای محتاج له شد.

بزرگمردان‌ کوچک کوچه‌ای که از کنار کسبه‌ بازار می‌گذشتند و فریاد عدالت‌خواهی آنها را از حنجره‌های خودشان به گوش می‌رساندند.ما همگی میهن‌پرست هستیم‌. ازجبهه‌های جنگ چند پوتین کهنه کنار گذاشته‌ایم تا به محض دیدن سایه‌های ناشناخته، زیپ‌های خاکی‌اش را بالا بکشیم.هی پرسه زدیم و ازپختگی، چنارهای کهنسالی را در آغوش گرفتیم که ثمره دست ریش‌سفیدی ا‌ست که خاک، نشانی گورش را از یاد برده. می‌دانیم که پیشرفت را نوعی ارث از خون کشیده با خود آورده‌ایم و آنها از دور سوگند می‌خورند که به برکت نوادگانی مثل این نسل، جاودانه خواهند ماند. دقیقا از همان فاصله‌ای که می‌‌ایستیم تا در برابر هم، یکدیگر را از یاد‌نبریم. 

پریا فرجی - تهران