
بررسی نقش روانشناسی در درمان اختلالات گفتاری به مناسبت روز ملی «گفتار درمانی»
از سکوت تا صدا
در زندگی انسان، توانایی صحبتکردن چیزی فراتر از یک مهارت است. این توانایی زیربنای ارتباط، یادگیری، رشد روانی و تعامل اجتماعی است. حالا اگر این توانایی به هر دلیلی دچار آسیب یا اختلال شود، فرد خود را از مهمترین ابزار بیان محروم میبیند و در اینصورت گفتاردرمانی بهعنوان یکی از مهمترین حوزههای میانرشتهای در روانشناسی، علوم اعصاب، زبانشناسی و توانبخشی به کمک فرد میآید.
در روز ملی «گفتاردرمانی» فرصتی فراهم شده تا بیشتر درباره این حرفه ارزشمند صحبت کنیم. حرفهای که با ابزارهای علمی و رویکردهای انسانی به بازسازی صدا، کلمه و معنا در زندگی افراد میپردازد.
پیشگیری؛ نقطه شروع یک مسیر سالم
در روانشناسی رشد، بر این اصل تأکید میشود که «پیشگیری بهتر از درمان» است. اختلالات گفتاری نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بسیاری از اختلالات گفتار و زبان اگر در سنین پایین شناسایی و مداخله شوند، بهطور کامل قابل درمان هستند یا شدت آنها به حداقل میرسد.برای مثال، کودکانی که در دو سالگی واژگان محدودی دارند یا درسه سالگی هنوز جملهسازی نمیکنند، به ارزیابی نیاز دارند.بسیاری ازوالدین با این تصور که«بزرگ میشود،درست میشود» فرصت طلایی درمان را از دست میدهند که کاملا اشتباه است. ازطرف دیگر، محیط زبانی خانواده نقش مهمی در پیشگیری دارد. تعامل مثبت، پاسخ به سؤالات کودک، کتابخوانی مشترک، استفاده از واژگان متنوع و مشارکت در بازیهای کلامی، همگی به رشد طبیعی زبان کمک میکنند. در واقع، پیشگیری از اختلال گفتار، از دل تعامل سالم با کودک شروع میشود.
درمان؛ بازسازی صدا، معنا و ارتباط
اگرچه اختلالات گفتاری طیف وسیعی دارند اما گفتاردرمانگران با بهرهگیری از رویکردهای متنوع، براساس روانشناسی یادگیری، علوم اعصاب و اصول ارتباط انسانی، برای هر فرد مسیر درمانی خاصی طراحی میکنند. مثلا در تأخیر زبانی کودکان،درمان باتحریک زبان درمحیطی بازیمحورآغاز میشود.تکنیکهایی مانندمدلسازی،گسترشجملات کودک،استفاده ازتصاویر وبازیهای نمادین، پایههای زبان راتقویت میکند یا درمشکلات تلفظ یا واجآموزی، گفتاردرمانگر با تمرینهای حرکتی دهانی، آموزش صحیح تولید صداها و افزایش آگاهی شنیداری به کودک کمک میکند که گفتارش واضحتر و قابل فهمتر شود. در موارد لکنت زبان، درمان فقط به تمرین گفتاری محدود نمیشود. درمانگر در کنار تکنیکهایی مانند کنترل تنفس، کشیدهگویی یا مکثدرمانی به کاهش اضطراب، تقویت اعتماد بهنفس واصلاح تعاملهای اجتماعی فرد نیز میپردازد یا در بزرگسالانی که دچار مشکلات نورولوژیک (مانند آفازی پس از سکته) هستند، تمرینهای بازآموزی گفتار، حافظه زبانی، درک دستوری و استفاده از روشهای جایگزین ارتباطی، میتواند تا حد زیادی توانایی ارتباطی بیمار را بازیابی کند. حتی در کسانیکه دچار اختلالات صوتی هستند، گفتاردرمانگر با اصلاح عادتهای گفتاری، تمرین تنفس دیافراگمی و گاهی همکاری با روانپزشک (در اختلالات منشأ روانتنی) میتواند بهفرد کمک کند.
گفتاردرمانی، علمی انسانی
درمان اختلالات گفتاری فقط آموزش کلمه نیست، بلکه بازسازی اعتماد، بازگرداندن حس دیدهشدن و بازیابی ارتباط انسانی است. در این مسیر، نقش روانشناسانه گفتاردرمانگر بسیار مهم است. او باید توان تشخیص،همراهی عاطفی، آموزش مؤثر و حمایت پایدار را توأمان داشته باشد. بیراه نیست اگر در روز ملی گفتاردرمانی از متخصصانی قدردانی میکنیم که صدای خاموش را به گفتار میرسانند؛ کسانیکه صبورانه، کلمه به کلمه و جمله به جمله به زندگی معنا میبخشند.
سمانه معماریان - مدرس دانشگاه و روانشناس
پیشگیری؛ نقطه شروع یک مسیر سالم
در روانشناسی رشد، بر این اصل تأکید میشود که «پیشگیری بهتر از درمان» است. اختلالات گفتاری نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بسیاری از اختلالات گفتار و زبان اگر در سنین پایین شناسایی و مداخله شوند، بهطور کامل قابل درمان هستند یا شدت آنها به حداقل میرسد.برای مثال، کودکانی که در دو سالگی واژگان محدودی دارند یا درسه سالگی هنوز جملهسازی نمیکنند، به ارزیابی نیاز دارند.بسیاری ازوالدین با این تصور که«بزرگ میشود،درست میشود» فرصت طلایی درمان را از دست میدهند که کاملا اشتباه است. ازطرف دیگر، محیط زبانی خانواده نقش مهمی در پیشگیری دارد. تعامل مثبت، پاسخ به سؤالات کودک، کتابخوانی مشترک، استفاده از واژگان متنوع و مشارکت در بازیهای کلامی، همگی به رشد طبیعی زبان کمک میکنند. در واقع، پیشگیری از اختلال گفتار، از دل تعامل سالم با کودک شروع میشود.
درمان؛ بازسازی صدا، معنا و ارتباط
اگرچه اختلالات گفتاری طیف وسیعی دارند اما گفتاردرمانگران با بهرهگیری از رویکردهای متنوع، براساس روانشناسی یادگیری، علوم اعصاب و اصول ارتباط انسانی، برای هر فرد مسیر درمانی خاصی طراحی میکنند. مثلا در تأخیر زبانی کودکان،درمان باتحریک زبان درمحیطی بازیمحورآغاز میشود.تکنیکهایی مانندمدلسازی،گسترشجملات کودک،استفاده ازتصاویر وبازیهای نمادین، پایههای زبان راتقویت میکند یا درمشکلات تلفظ یا واجآموزی، گفتاردرمانگر با تمرینهای حرکتی دهانی، آموزش صحیح تولید صداها و افزایش آگاهی شنیداری به کودک کمک میکند که گفتارش واضحتر و قابل فهمتر شود. در موارد لکنت زبان، درمان فقط به تمرین گفتاری محدود نمیشود. درمانگر در کنار تکنیکهایی مانند کنترل تنفس، کشیدهگویی یا مکثدرمانی به کاهش اضطراب، تقویت اعتماد بهنفس واصلاح تعاملهای اجتماعی فرد نیز میپردازد یا در بزرگسالانی که دچار مشکلات نورولوژیک (مانند آفازی پس از سکته) هستند، تمرینهای بازآموزی گفتار، حافظه زبانی، درک دستوری و استفاده از روشهای جایگزین ارتباطی، میتواند تا حد زیادی توانایی ارتباطی بیمار را بازیابی کند. حتی در کسانیکه دچار اختلالات صوتی هستند، گفتاردرمانگر با اصلاح عادتهای گفتاری، تمرین تنفس دیافراگمی و گاهی همکاری با روانپزشک (در اختلالات منشأ روانتنی) میتواند بهفرد کمک کند.
گفتاردرمانی، علمی انسانی
درمان اختلالات گفتاری فقط آموزش کلمه نیست، بلکه بازسازی اعتماد، بازگرداندن حس دیدهشدن و بازیابی ارتباط انسانی است. در این مسیر، نقش روانشناسانه گفتاردرمانگر بسیار مهم است. او باید توان تشخیص،همراهی عاطفی، آموزش مؤثر و حمایت پایدار را توأمان داشته باشد. بیراه نیست اگر در روز ملی گفتاردرمانی از متخصصانی قدردانی میکنیم که صدای خاموش را به گفتار میرسانند؛ کسانیکه صبورانه، کلمه به کلمه و جمله به جمله به زندگی معنا میبخشند.
سمانه معماریان - مدرس دانشگاه و روانشناس