عکسهایی از پیادهروی اربعین حسینی
پیاده آمدهام
زیارت اربعین و حالوهوای زوار آن را در 80 کیلومتر پیادهروی از نجف تا کربلا شاید نتوان بهسادگی تصویر کرد. اصلا مگر لغات و واژهها توان آن را دارند تا بتوانند عاشقی را توصیف کنند و به تصویر بکشند؟ دستور زبان عشق را اما عاشقان بهخوبی میدانندومیتوانند شرح این اشتیاق را از نگاه یکدیگر بخوانند.
برشی از کتاب
کتاب «پیاده آمدهام» مجموعه عکسهای سیداحسان باقری از پیادهروی میلیونی زوار امام حسین در اربعین حسینی است.
آرزویی دیرینه
آرزوی زیارت امام حسین(ع) در کربلا یکی از آرزوهای کودکی ما بود.
راه کربلا درطول تاریخ، از حضرت آدم تابهامروز همیشه باز بوده ومملواززائر. اما در معنای قراردادی انسان از زمان، گاهی بسته بوده و آرزوی زیارت کربلا به جای آن نشسته است.درسالهای نوجوانی با یک دنیا آرزوی زیارت امام حسین(ع)، پای منبر یکی از علما، سخنی از ایشان مرا مجذوب زیارت اربعین کرد! ایشان از قول پدرشان که از علمای بزرگ تبریز بودند، نقل میکردند: برای زیارت اربعین پاداشی است که برای هیچ عملی وعده داده نشده است. زائر اربعین عاقبتبهخیر میشود! و من که عاقبتبهخیری را بالاترین هدیه الهی به انسان میدانستم، حالا دو آرزو داشتم؛ زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین و این دو آرزو مصادف شد با باز شدن مجدد مسیر کربلا بعد از سقوط صدام که مدتها در خفا انجام میشد.
25 فروردین 1383 همزمان با اربعین حسینی پس از ساعتها معطلی پشت مرز مهران با یک کاروان حج و زیارت، راهی سفر اربعین شدم. موکبها با فواصل چند کیلومتری و امکانات بسیار محدود اما با همان شوق پذیرایی از زائر اباعبدا... برپا بودند. کربلا نیز در روز اربعین آنقدر خلوت بود که صبح تا ظهر اربعین ضریح نورانی اربابمان را در آغوش گرفته بودم. یادم است که بیشترین دعایم توفیق زیارت مجدد امام حسین(ع)خصوصا درروزاربعین بود. تا امسال هفت بار توفیق زیارت امام حسین(ع) نصیب این آرزومند عاقبتبهخیری شده که پنج بار آن در روز اربعین بوده است و این سفر هرسال با سالهای قبل چه فرقها که نمیکند؛ از تعداد و تنوع زائران گرفته تا رشد فزاینده موکبها، تا حدی که دیگر کمتر فضای خالی درجادههای منتهی به کربلا خصوصا جاده ی نجف ــ کربلا به چشم میخورد وچه معجزات وکرامات و قصهها که دراین سفرها ندیده ونشنیدهام و چه رنجها و خوشیها که مرا به وجد نیاورده است.
توصیف محال!
توصیف زیارت اربعین محال است؛ نه با زبان، نه با عکس، نه با فیلم و نه با هیچ چیز دیگر. حضور در این رود متلاطم تا رسیدن به دریای کربلا، سفری است که تا تجربه نکنی، دریافتی از آن نخواهی داشت و البته هر سفر با سفر قبل متفاوت است.
دوربین، در این سفر مبهوت است و بهدرستی وظیفهاش را انجام نمیدهد. با علم به این حقیقت، حداقل زکات توفیق این سفر را برای خود، آوردن سوغات چند قطعه عکس و روایتگری سفر نورانی زیارت اربعین میدانستم.
این عکسها چند قطعه صدف است که از کنار دریایی پر از رمزوراز و اعجاب و شگفتی، سوغات آورده شده است. دیدن آن دریا را توصیه میکنم.
کتاب «پیاده آمدهام» مجموعه عکسهای سیداحسان باقری از پیادهروی میلیونی زوار امام حسین در اربعین حسینی است.
آرزویی دیرینه
آرزوی زیارت امام حسین(ع) در کربلا یکی از آرزوهای کودکی ما بود.
راه کربلا درطول تاریخ، از حضرت آدم تابهامروز همیشه باز بوده ومملواززائر. اما در معنای قراردادی انسان از زمان، گاهی بسته بوده و آرزوی زیارت کربلا به جای آن نشسته است.درسالهای نوجوانی با یک دنیا آرزوی زیارت امام حسین(ع)، پای منبر یکی از علما، سخنی از ایشان مرا مجذوب زیارت اربعین کرد! ایشان از قول پدرشان که از علمای بزرگ تبریز بودند، نقل میکردند: برای زیارت اربعین پاداشی است که برای هیچ عملی وعده داده نشده است. زائر اربعین عاقبتبهخیر میشود! و من که عاقبتبهخیری را بالاترین هدیه الهی به انسان میدانستم، حالا دو آرزو داشتم؛ زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین و این دو آرزو مصادف شد با باز شدن مجدد مسیر کربلا بعد از سقوط صدام که مدتها در خفا انجام میشد.
25 فروردین 1383 همزمان با اربعین حسینی پس از ساعتها معطلی پشت مرز مهران با یک کاروان حج و زیارت، راهی سفر اربعین شدم. موکبها با فواصل چند کیلومتری و امکانات بسیار محدود اما با همان شوق پذیرایی از زائر اباعبدا... برپا بودند. کربلا نیز در روز اربعین آنقدر خلوت بود که صبح تا ظهر اربعین ضریح نورانی اربابمان را در آغوش گرفته بودم. یادم است که بیشترین دعایم توفیق زیارت مجدد امام حسین(ع)خصوصا درروزاربعین بود. تا امسال هفت بار توفیق زیارت امام حسین(ع) نصیب این آرزومند عاقبتبهخیری شده که پنج بار آن در روز اربعین بوده است و این سفر هرسال با سالهای قبل چه فرقها که نمیکند؛ از تعداد و تنوع زائران گرفته تا رشد فزاینده موکبها، تا حدی که دیگر کمتر فضای خالی درجادههای منتهی به کربلا خصوصا جاده ی نجف ــ کربلا به چشم میخورد وچه معجزات وکرامات و قصهها که دراین سفرها ندیده ونشنیدهام و چه رنجها و خوشیها که مرا به وجد نیاورده است.
توصیف محال!
توصیف زیارت اربعین محال است؛ نه با زبان، نه با عکس، نه با فیلم و نه با هیچ چیز دیگر. حضور در این رود متلاطم تا رسیدن به دریای کربلا، سفری است که تا تجربه نکنی، دریافتی از آن نخواهی داشت و البته هر سفر با سفر قبل متفاوت است.
دوربین، در این سفر مبهوت است و بهدرستی وظیفهاش را انجام نمیدهد. با علم به این حقیقت، حداقل زکات توفیق این سفر را برای خود، آوردن سوغات چند قطعه عکس و روایتگری سفر نورانی زیارت اربعین میدانستم.
این عکسها چند قطعه صدف است که از کنار دریایی پر از رمزوراز و اعجاب و شگفتی، سوغات آورده شده است. دیدن آن دریا را توصیه میکنم.
امیر علوی - چاردیواری