برای بازپخش مینیسریال استرالیایی داجر زبردست از شبکه 4 سیما
جراح مشکوک با دستان آهنین
چارلز دیکنز برای شیفتگان ادبیات داستانی، نامی آشناست که حک اسمش روی هر اثر، مخاطب را برای خواندن آنها تشویق و ترغیب میکند. یکی از این آثار که بهنوعی اسپینآف رمان اولیور توئیست، دیگر نوشته مشهور دیکنز به حساب میآید، «داجر زبر دست» است.
داستانی که همچون اولیور توئیست، این شاهکار ادبی_انگلیسی در عصر ویکتوریا، موردتوجه نمایشنامهنویسان و کارگردانان قرار گرفت و پایش به عرصه تصویر باز شد. در اینجا نگاهی به این سریال تلویزیونی محصول 2023 میلادی داشتیم که در راستای نمایش آثار روز دنیا از شبکه چهار پخش شد و این روزها در پی استقبال مخاطبان بازپخش آن روی آنتن میرود.
من یک جراحم
قصه سریال دوران بعد از ماجراهای اولیور توئیست را به تصویر میکشد و بهنوعی پیوست آن داستان مشهور است. خاطرتان باشد در رمان اولیور توئیست مطرح شده بود که برای یک پسربچه 10ساله گرسنه، یتیم، بدونخانواده و آشنا، بدونخانه، سرپناه و فقط یک پنی در جیب که بشود با آن یک تکه نان خرید، لندن سال1830جای مناسبی نبود.اما اولیور توئیست دوستانی پیدا میکند. فاگین، داجر زبردست و چارلی بیتس، به او غذا میدهند و با او بازی میکنند، اما چند روزی نمیگذرد که اولیور درمییابد که این دوستان از چه قماشی هستند و بازی آنها چه نوع بازیای است... وحالا درآینده میبینیم که داجر با بازی تامس برودی سانگستر به یک جراح بدل شده است!
بازگشت به ذات
درواقع این مینیسریال هشت قسمتی روایتگر داستان جیببر مشهوری به نام جک داکینز است که در قرن ۱۹به استرالیا آمده و حالا بهعنوان یک جراح (به دلیل فرزی دستانش) در بیمارستانی مشغول بهکار شده است. اما خیلی زود با حضور پدرخواندهاش، فاگین، در آنجا پای او دوباره به دنیای عیاری باز میشود. دکتر جک داکینز مشکلات متعددی با رئیسپلیس شهر، افسر گینز و همزمان دل در گرو بانو بل، دختر فرماندار شهر، دارد. در این سریال دیوید تولیس، هنرمند سرشناس سینما و تلویزیون انگلستان نقش فاگین را برعهده دارد و مایا میچل هم شخصیت تازهواردی به نام لیدی بل فوکس است که نقش مهمی در داستان ایفا میکند. جیمز مک نامارا سریال را که قصه آن در1850میگذرد،کارگردانی کرده است.میتوان گفت شخصیت اصلی قصه،بهنوعی به ذات خود باز میگردد و میشود همان داجری که مخاطبان در گوشه ذهن خود در قصه قدیمی از او ترسیم کرده بودند. داجر زبردست شخصیتی متناقض و چندوجهی دارد. او یک شخصیت یکخطی و سرراست نیست که بتوان آن را بهراحتی بازی کرد. ظاهر و درونش متفاوت است. داستان سریال بهدنبال روانکاوی این مرد است و از این نظر، حتی میتوان مجموعه را درامی روانکاوانه هم معرفی کرد.
پخته در متن و بازی
این درام جنایی_تاریخی امتیاز8از10رادرسایت آیامدیبی بهدست آورده است.ازآنجایی که این سریال استرالیایی برگرفته ازیک داستان به قلم نویسندهای شهیر و زبردست بوده درفیلمنامه هم پخته ازکاردرآمده،ازمنظر بازیگری و کارگردانی نیز جذاب وتماشایی ظاهر شده است.به همین دلیل لوک باکمستر، منتقد نشریه گاردین به آن چهارامتیاز ازپنج امتیاز را داد و از آن به عنوان «یک کمدی سیاه جذاب»یادکرد.همین تمجیدها وهمچنین موفقیت سریال درجذب مخاطبان است که باعث شده سازندگان سریال به فکر ساخت فصل دوم آن باشند.این سریال بامدیریت دوبلاژ مهسا عرفانی وصدابرداری مهدی پاینده برای مخاطبان فارسیزبان تلویزیون دوبله شد.
حمید چادردوز - اهل قلم
من یک جراحم
قصه سریال دوران بعد از ماجراهای اولیور توئیست را به تصویر میکشد و بهنوعی پیوست آن داستان مشهور است. خاطرتان باشد در رمان اولیور توئیست مطرح شده بود که برای یک پسربچه 10ساله گرسنه، یتیم، بدونخانواده و آشنا، بدونخانه، سرپناه و فقط یک پنی در جیب که بشود با آن یک تکه نان خرید، لندن سال1830جای مناسبی نبود.اما اولیور توئیست دوستانی پیدا میکند. فاگین، داجر زبردست و چارلی بیتس، به او غذا میدهند و با او بازی میکنند، اما چند روزی نمیگذرد که اولیور درمییابد که این دوستان از چه قماشی هستند و بازی آنها چه نوع بازیای است... وحالا درآینده میبینیم که داجر با بازی تامس برودی سانگستر به یک جراح بدل شده است!
بازگشت به ذات
درواقع این مینیسریال هشت قسمتی روایتگر داستان جیببر مشهوری به نام جک داکینز است که در قرن ۱۹به استرالیا آمده و حالا بهعنوان یک جراح (به دلیل فرزی دستانش) در بیمارستانی مشغول بهکار شده است. اما خیلی زود با حضور پدرخواندهاش، فاگین، در آنجا پای او دوباره به دنیای عیاری باز میشود. دکتر جک داکینز مشکلات متعددی با رئیسپلیس شهر، افسر گینز و همزمان دل در گرو بانو بل، دختر فرماندار شهر، دارد. در این سریال دیوید تولیس، هنرمند سرشناس سینما و تلویزیون انگلستان نقش فاگین را برعهده دارد و مایا میچل هم شخصیت تازهواردی به نام لیدی بل فوکس است که نقش مهمی در داستان ایفا میکند. جیمز مک نامارا سریال را که قصه آن در1850میگذرد،کارگردانی کرده است.میتوان گفت شخصیت اصلی قصه،بهنوعی به ذات خود باز میگردد و میشود همان داجری که مخاطبان در گوشه ذهن خود در قصه قدیمی از او ترسیم کرده بودند. داجر زبردست شخصیتی متناقض و چندوجهی دارد. او یک شخصیت یکخطی و سرراست نیست که بتوان آن را بهراحتی بازی کرد. ظاهر و درونش متفاوت است. داستان سریال بهدنبال روانکاوی این مرد است و از این نظر، حتی میتوان مجموعه را درامی روانکاوانه هم معرفی کرد.
پخته در متن و بازی
این درام جنایی_تاریخی امتیاز8از10رادرسایت آیامدیبی بهدست آورده است.ازآنجایی که این سریال استرالیایی برگرفته ازیک داستان به قلم نویسندهای شهیر و زبردست بوده درفیلمنامه هم پخته ازکاردرآمده،ازمنظر بازیگری و کارگردانی نیز جذاب وتماشایی ظاهر شده است.به همین دلیل لوک باکمستر، منتقد نشریه گاردین به آن چهارامتیاز ازپنج امتیاز را داد و از آن به عنوان «یک کمدی سیاه جذاب»یادکرد.همین تمجیدها وهمچنین موفقیت سریال درجذب مخاطبان است که باعث شده سازندگان سریال به فکر ساخت فصل دوم آن باشند.این سریال بامدیریت دوبلاژ مهسا عرفانی وصدابرداری مهدی پاینده برای مخاطبان فارسیزبان تلویزیون دوبله شد.
حمید چادردوز - اهل قلم