به بهانه پخش «روز خون»، سریالهایی را بررسی کردیم که نیمنگاهی به رخدادهای واقعی داشتند
عبور درام از مسیر واقعیت و خیال
رخدادهایی که در دهههای گذشته درکشور اتفاق افتاده به ویژه آنهایی که با مفهوم امنیت این مرز و بوم تلاقی داشته است، باید در بطن قصهها امتداد حیات داشته باشند تا تبیینگری برای مخاطبان صورت گیرد و نسل آینده بیخبر از آنچه به مردم این سرزمین رفته، شنوای روایتهای مغرضانه غیر نباشند.
برخی از وقایع تروریستی یا جاسوسی رخ داده به دل قصههای تلویزیونی راه پیدا کردند. روز خون که همین اخیرا پخش شد، خانه امن، صبح آخرین روز، ترور و... از این جمله هستند که نگاهی به آنها داشتهایم.
همه چیز درباره روز خون
«روز خون» که هفته گذشته روی آنتن شبکه یک سیما رفت، سریالی است که قصه آن بر مدار رخدادی تلخ و واقعی میگردد؛ ماجرای حمله خونبار4 آبان ماه 1401داعش به حرم شاهچراغ و شهادت 13نفرازهموطنانمان درآن روزپاییزی. در این سریال واقعیت به عینه مستندنشده وتلاش شده قصه باآمیختگی درام ووجوه جذاب داستانی،فضایی تماشاییتر به خودبگیرد. این مینیسریال هفت قسمتی که در صداوسیمای فارس تولید شد با حضور بازیگران بومی و چهرههای بیشتر شناخته شده درسطح ملی هم به ابعاد تروریستی این واقعه پرداخته و هم از زاویه نگاه مردم و خانوادهها به بازخوانی این حادثه نگریسته است. مرتضی رضایی، تهیهکننده روز خون درخصوص ایدهپردازی این سریال به جامجم گفت: بعد از وقوع حادثه تروریستی در چهارم آبان۱۴۰۱، تیمی پژوهشی از بچههای حسینیه هنر شیراز به ثبت تاریخشفاهی و خاطرهنگاری در اینخصوص پرداختند. این پژوهش به ایجاد اثری هنری منجر شد که با مشاوره دفتر فیلمنامه رسانهملی، بعد ازحدود ۹بار بازنویسی، در نهایت به هفت قسمت ۴۰ دقیقهای این سریال انجامید. داستان اصلی به پیگیری نیروهای امنیتی و عملیات تروریستها برای ایجاد ناامنی در شهر شیراز در بستر اغتشاشات آبان ۱۴۰۱میپردازد.تهیهکننده روز خون در پاسخ به میزان دسترسی به اسناد طبقهبندیشده این عملیات و استفاده از آنها در دراماتیکسازی داستان گفت: ما به هر آنچه نیروهای پیگیر حادثه از هر نهادی ثبت کردهاند و البته به لحاظ امنیتی همچنان طبقهبندی نبودهاند، دسترسی داشته واستفاده کردیم. البته با تمام خانوادههای آسیبدیده چه زخمی و چه شهدا مصاحبه کردیم. مستندها بهطور کامل بازسازی شدندوتصاویری که در دسترس بود،حتی آن دسته تصاویری که در دسترس عموم نیست، مورد استفاده قرار گرفت. اتفاق و نگاره براساس این موارد بازسازی شده است.
وداع در صبح آخرین روز
یکی دیگر ازسریالهایی که با دستمایه قرار دادن قصهای واقعی راهی آنتن سیما شد، «صبح آخرین روز» به کارگردانی حسین تبریزی است.قصه این سریال نه فقط بر مبنای زندگی یک شخصیت واقعی بلکه با به تصویر کشیدن حادثهای تروریستی رخ داده برای وی و نمایش گوشهای ازاتفاقات معاصردرکشور،فضایی تماشایی داشت.صبح آخرین روزکه درباره زندگی مجید شهریاری از کودکی تا زمان شهادت ساخته شده؛ اردیبهشت ۱۴۰۰روی آنتن شبکه دو رفت.این سریال درتهران،زنجان و مریوان تصویربرداری شد. کاوه خداشناس، نقش شهید شهریاری دانشمند هستهای ایران را که 8آذرسال 1389 به دست دشمنان ترور شد، ایفا کرد. مصطفی علمیفرد، تهیهکننده سریال درگفتوگو با جامجم مطرح کرده بود: من زنجانی و همشهری شهید شهریاری هستم و به این موضوع افتخار میکنم. فارغ از بحث شهدا که ضرورت دارد آثار سینمایی و تلویزیونی برایشان ساخته شود، شهید شهریاری جایگاه علمی بسیار شاخصی داشتند و در خط دانش مبارزه میکردند به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم اثری درباره این شهید بسازیم. وقتی وارد مرحله تحقیقاتی برای زندگی شهید شهریاری شدیم. احساس کردیم زندگی این شهید با لحظات متفاوتی همراه بوده و قابلیت ساخت یک اثر نمایشی را دارد. در واقع به لحاظ بار دراماتیک این پتانسیل را داشت؛ البته ما علاوه بر زندگی شهید به فضاهای علمی و سیاسی کشور هم اشاره میکنیم و این موضوعات را مورد بررسی قرار دادیم.
صید گاندو
سریال «گاندو» در دو فصل از شبکه سه سیما پخش شد. این سریال به کارگردانی جواد افشار و تهیهکنندگی مجتبی امینی در هر فصل نیم نگاهی به وقایع سیاسی رخ داده در کشور نیز داشت. متن این سریال با سوژه امنیتی - جاسوسی بر اساس مستنداتی درباره جریان نفوذ و دستگیری عدهای از جاسوسان داخلی و خارجی نوشته و تولید شد. نام جالب این سریال یکی از جذابیتهای آن است. گاندو، تمساح پوزه کوتاه ایرانی است. جواد افشار در توضیح انتخاب این نام گفته بود: گاندو موجودی است که میتواند مدتها با صبر و حوصله زیاد به کمین شکارش بنشیند و در لحظه مناسب، ضربهاش را بزند که بر همین اساس به شکارچی کمینگر هم مشهور است. ویژگی جاسوسان و حتی ضدجاسوسها نیز همین است که بیشتر در کمین، جستوجو، کشف و شهود، طرح و برنامهریزی، کسب اطلاعات، چیدن منابع و سرنخها و درنهایت تکمیل کردن پازلها به سر میبرند.دراین سریال که فصل اول آن سال 1398 و فصل دوم آن در دو مقطع در سالهای 1399 و 1400پخش شد بازیگرانی همچون پیام دهکردی، داریوش فرهنگ، وحید رهبانی، محمدرضا شریفینیا، پندار اکبری و...حضور داشتند. سعی شده بود در گریمهای سریال فضای نزدیکی به شخصیتهای واقعی ایجاد شود، هر چند این فقط برداشتی ازواقعیت بود و نقش تخیل نویسنده در پردازش شخصیتها و خرده روایتها به خوبی مشهود بود.
خانه امنی برای همه
سریال «خانه امن» به کارگردانی احمد معظمی را میتوان اثر دیگری از قاب تلویزیون دانست که در پیوند با وقایع روز کشور ساخته شد. این سریال براساس پروندههای واقعی و امنیتی به نگارش درآمد و تولید شد. در تعریف قصه این سریال آمده که سریال خانه امن به تهدیدات داعش و حمایت کشورهای غربی وکمکهای مالی منطقهای به این گروه تروریستی میپردازد و خط اصلی این سریال سناریوی آمریکا برای ناامنی خانه امن ما، ایران است. خانه امن به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری و با قلم حسین ترابنژاد سال 1399روی آنتن رفت وگفته میشود پس ازمجموعههای سارق روح و ترور خاموش، خانه امن سومین و آخرین مجموعه از سهگانه معمایی-پلیسی-سیاسی صفری و معظمی است که با محوریت پروندههای امنیتی که مسائل مختلف سالهای اخیر ایران از جمله اهداف تشکیل داعش و فعالیتهای تروریستی آنها در خاک ایران را دربرمیگیرد، ساخته شد. در این سریال بازیگرانی چون امین زندگانی، حمیدرضا پگاه، سیما تیرانداز، شهره سلطانی، پرویز فلاحیپور و... به ایفای نقش پرداختند.
صفری در گفتوگویی بیان کرده بود: خوشبختانه از نعمتِ حضور آقای اصفهانی بهعنوان طراح و مشاور بهره میبردیم، هرجا بودهاند چه در ترور خاموش، سارق روح و سیانور متخصصانه رفتار کردهاند، چرا که شناخت خوبی از سینما و تلویزیون دارند و به جزئیات تاریخ انقلاب مسلط هستند، نه بهمعنای تاریخدان، بلکه بهعنوان کسی که تجربه میدانی داشته است. وقتی با جزئیات از تقی شهرام یا موسی خیابانی صحبت میکند، این جزئیات در تصویر باورپذیر میشود و اتفاقی که میافتد شبیه به بیانیه نمیشود، ضمن اینکه نویسنده کار جزو نویسندگان شاخص سینما وتلویزیون است.
احمد معظمی کارگردان و حسین ترابنژاد نویسنده که بسیار تلاشگر در این عرصه قدم برمیدارند و کار سختی را به بهترین اتفاق تبدیل کردند. خانه امن سریال نبود، بلکه یک پروژه مهندسی است. ما بهعنوان موهبت دیگری کنار خودمان مرتضی متولی را میبینیم که بهمعنای واقعی، برای طراحی تولید سریال سنگتمام گذاشت. پروژهای که 280 لوکیشن و با 400 بازیگر جلوی دوربین میرود و در چهار کشور و هفت استان فیلمبرداری میشود، هر روز پنج جا عوض میکند، برای دیدن این مسائل مهم و حرفهای وزندار باید منتظر بمانیم وقسمتهای بعدی را ببینیم، فیلمنامه ودیالوگی که از تأثیرگذاریاش کاسته نمیشود، همان مشکلی که در سریالهای تلویزیونی میبینیم بیننده احساس میکند سریال ازجایی باید تمام شود اما فیلمنامه خانه امن سرحال است که از پژوهش درست و تحقیق چندساله بهره میبرد.
رها زاهدی - روزنامهنگار
همه چیز درباره روز خون
«روز خون» که هفته گذشته روی آنتن شبکه یک سیما رفت، سریالی است که قصه آن بر مدار رخدادی تلخ و واقعی میگردد؛ ماجرای حمله خونبار4 آبان ماه 1401داعش به حرم شاهچراغ و شهادت 13نفرازهموطنانمان درآن روزپاییزی. در این سریال واقعیت به عینه مستندنشده وتلاش شده قصه باآمیختگی درام ووجوه جذاب داستانی،فضایی تماشاییتر به خودبگیرد. این مینیسریال هفت قسمتی که در صداوسیمای فارس تولید شد با حضور بازیگران بومی و چهرههای بیشتر شناخته شده درسطح ملی هم به ابعاد تروریستی این واقعه پرداخته و هم از زاویه نگاه مردم و خانوادهها به بازخوانی این حادثه نگریسته است. مرتضی رضایی، تهیهکننده روز خون درخصوص ایدهپردازی این سریال به جامجم گفت: بعد از وقوع حادثه تروریستی در چهارم آبان۱۴۰۱، تیمی پژوهشی از بچههای حسینیه هنر شیراز به ثبت تاریخشفاهی و خاطرهنگاری در اینخصوص پرداختند. این پژوهش به ایجاد اثری هنری منجر شد که با مشاوره دفتر فیلمنامه رسانهملی، بعد ازحدود ۹بار بازنویسی، در نهایت به هفت قسمت ۴۰ دقیقهای این سریال انجامید. داستان اصلی به پیگیری نیروهای امنیتی و عملیات تروریستها برای ایجاد ناامنی در شهر شیراز در بستر اغتشاشات آبان ۱۴۰۱میپردازد.تهیهکننده روز خون در پاسخ به میزان دسترسی به اسناد طبقهبندیشده این عملیات و استفاده از آنها در دراماتیکسازی داستان گفت: ما به هر آنچه نیروهای پیگیر حادثه از هر نهادی ثبت کردهاند و البته به لحاظ امنیتی همچنان طبقهبندی نبودهاند، دسترسی داشته واستفاده کردیم. البته با تمام خانوادههای آسیبدیده چه زخمی و چه شهدا مصاحبه کردیم. مستندها بهطور کامل بازسازی شدندوتصاویری که در دسترس بود،حتی آن دسته تصاویری که در دسترس عموم نیست، مورد استفاده قرار گرفت. اتفاق و نگاره براساس این موارد بازسازی شده است.
وداع در صبح آخرین روز
یکی دیگر ازسریالهایی که با دستمایه قرار دادن قصهای واقعی راهی آنتن سیما شد، «صبح آخرین روز» به کارگردانی حسین تبریزی است.قصه این سریال نه فقط بر مبنای زندگی یک شخصیت واقعی بلکه با به تصویر کشیدن حادثهای تروریستی رخ داده برای وی و نمایش گوشهای ازاتفاقات معاصردرکشور،فضایی تماشایی داشت.صبح آخرین روزکه درباره زندگی مجید شهریاری از کودکی تا زمان شهادت ساخته شده؛ اردیبهشت ۱۴۰۰روی آنتن شبکه دو رفت.این سریال درتهران،زنجان و مریوان تصویربرداری شد. کاوه خداشناس، نقش شهید شهریاری دانشمند هستهای ایران را که 8آذرسال 1389 به دست دشمنان ترور شد، ایفا کرد. مصطفی علمیفرد، تهیهکننده سریال درگفتوگو با جامجم مطرح کرده بود: من زنجانی و همشهری شهید شهریاری هستم و به این موضوع افتخار میکنم. فارغ از بحث شهدا که ضرورت دارد آثار سینمایی و تلویزیونی برایشان ساخته شود، شهید شهریاری جایگاه علمی بسیار شاخصی داشتند و در خط دانش مبارزه میکردند به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم اثری درباره این شهید بسازیم. وقتی وارد مرحله تحقیقاتی برای زندگی شهید شهریاری شدیم. احساس کردیم زندگی این شهید با لحظات متفاوتی همراه بوده و قابلیت ساخت یک اثر نمایشی را دارد. در واقع به لحاظ بار دراماتیک این پتانسیل را داشت؛ البته ما علاوه بر زندگی شهید به فضاهای علمی و سیاسی کشور هم اشاره میکنیم و این موضوعات را مورد بررسی قرار دادیم.
صید گاندو
سریال «گاندو» در دو فصل از شبکه سه سیما پخش شد. این سریال به کارگردانی جواد افشار و تهیهکنندگی مجتبی امینی در هر فصل نیم نگاهی به وقایع سیاسی رخ داده در کشور نیز داشت. متن این سریال با سوژه امنیتی - جاسوسی بر اساس مستنداتی درباره جریان نفوذ و دستگیری عدهای از جاسوسان داخلی و خارجی نوشته و تولید شد. نام جالب این سریال یکی از جذابیتهای آن است. گاندو، تمساح پوزه کوتاه ایرانی است. جواد افشار در توضیح انتخاب این نام گفته بود: گاندو موجودی است که میتواند مدتها با صبر و حوصله زیاد به کمین شکارش بنشیند و در لحظه مناسب، ضربهاش را بزند که بر همین اساس به شکارچی کمینگر هم مشهور است. ویژگی جاسوسان و حتی ضدجاسوسها نیز همین است که بیشتر در کمین، جستوجو، کشف و شهود، طرح و برنامهریزی، کسب اطلاعات، چیدن منابع و سرنخها و درنهایت تکمیل کردن پازلها به سر میبرند.دراین سریال که فصل اول آن سال 1398 و فصل دوم آن در دو مقطع در سالهای 1399 و 1400پخش شد بازیگرانی همچون پیام دهکردی، داریوش فرهنگ، وحید رهبانی، محمدرضا شریفینیا، پندار اکبری و...حضور داشتند. سعی شده بود در گریمهای سریال فضای نزدیکی به شخصیتهای واقعی ایجاد شود، هر چند این فقط برداشتی ازواقعیت بود و نقش تخیل نویسنده در پردازش شخصیتها و خرده روایتها به خوبی مشهود بود.
خانه امنی برای همه
سریال «خانه امن» به کارگردانی احمد معظمی را میتوان اثر دیگری از قاب تلویزیون دانست که در پیوند با وقایع روز کشور ساخته شد. این سریال براساس پروندههای واقعی و امنیتی به نگارش درآمد و تولید شد. در تعریف قصه این سریال آمده که سریال خانه امن به تهدیدات داعش و حمایت کشورهای غربی وکمکهای مالی منطقهای به این گروه تروریستی میپردازد و خط اصلی این سریال سناریوی آمریکا برای ناامنی خانه امن ما، ایران است. خانه امن به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری و با قلم حسین ترابنژاد سال 1399روی آنتن رفت وگفته میشود پس ازمجموعههای سارق روح و ترور خاموش، خانه امن سومین و آخرین مجموعه از سهگانه معمایی-پلیسی-سیاسی صفری و معظمی است که با محوریت پروندههای امنیتی که مسائل مختلف سالهای اخیر ایران از جمله اهداف تشکیل داعش و فعالیتهای تروریستی آنها در خاک ایران را دربرمیگیرد، ساخته شد. در این سریال بازیگرانی چون امین زندگانی، حمیدرضا پگاه، سیما تیرانداز، شهره سلطانی، پرویز فلاحیپور و... به ایفای نقش پرداختند.
صفری در گفتوگویی بیان کرده بود: خوشبختانه از نعمتِ حضور آقای اصفهانی بهعنوان طراح و مشاور بهره میبردیم، هرجا بودهاند چه در ترور خاموش، سارق روح و سیانور متخصصانه رفتار کردهاند، چرا که شناخت خوبی از سینما و تلویزیون دارند و به جزئیات تاریخ انقلاب مسلط هستند، نه بهمعنای تاریخدان، بلکه بهعنوان کسی که تجربه میدانی داشته است. وقتی با جزئیات از تقی شهرام یا موسی خیابانی صحبت میکند، این جزئیات در تصویر باورپذیر میشود و اتفاقی که میافتد شبیه به بیانیه نمیشود، ضمن اینکه نویسنده کار جزو نویسندگان شاخص سینما وتلویزیون است.
احمد معظمی کارگردان و حسین ترابنژاد نویسنده که بسیار تلاشگر در این عرصه قدم برمیدارند و کار سختی را به بهترین اتفاق تبدیل کردند. خانه امن سریال نبود، بلکه یک پروژه مهندسی است. ما بهعنوان موهبت دیگری کنار خودمان مرتضی متولی را میبینیم که بهمعنای واقعی، برای طراحی تولید سریال سنگتمام گذاشت. پروژهای که 280 لوکیشن و با 400 بازیگر جلوی دوربین میرود و در چهار کشور و هفت استان فیلمبرداری میشود، هر روز پنج جا عوض میکند، برای دیدن این مسائل مهم و حرفهای وزندار باید منتظر بمانیم وقسمتهای بعدی را ببینیم، فیلمنامه ودیالوگی که از تأثیرگذاریاش کاسته نمیشود، همان مشکلی که در سریالهای تلویزیونی میبینیم بیننده احساس میکند سریال ازجایی باید تمام شود اما فیلمنامه خانه امن سرحال است که از پژوهش درست و تحقیق چندساله بهره میبرد.
رها زاهدی - روزنامهنگار