رژیمصهیونیستی بهدنبال نظم جهانی غربی برپایه نسلکشی
بدون حماس، نوار غزه آزاد نخواهد شد
درگذشته و حتی شاید قبل از حملات اخیر اسرائیل به غزه و لبنان، بسیاری از مردم دنیا، فلسفه تشکیل رژیمصهیونیستی را به نوعی درگیری مذهبی و قومی و مربوط به خاورمیانه میدانستند، اما اینک واقعیتی روشن شده است: نظم جهانی «غربی» بر پایه نسلکشی بنا شده و اسرائیل مدتهاست از این سنت پیروی میکند.
جاناتان کوک مینویسد که اسرائیل بهعنوان یککشور کلاسیک شهرکنشین ــ استعماری، تنهاکاری راکه بلداست، انجام میدهد. تا زمانی که غرب به حمایت خود ادامه دهد، این شامل نسلکشی نیز میشود جاناتان کوک، روزنامهنگار سرشناس بریتانیایی و برنده جایزه ویژه «مارتا گلهورن» برای روزنامهنگاری در حوزه خاورمیانه، در مقالهای در سایت کنسرسیوم نیوز درباره آنچه که اینک در خاورمیانه میگذرد، اظهارنظر کرده و آن را بازگشت به فرمولهای آزمایششده نسلکشی و پاکسازی قومی جنبشهای استعماریمیداند.وی در این مقاله با اشاره به دیدگاههای مخالف برخی افراد علیه نیروهای حماس یا تسلیم داوطلبانه این گروه مقاومت فلسطینی در فضای مجازی، نوشت: برای من تکاندهنده است که در پیامهای خود مدام با این توییت زیر مواجه میشوم:« فلسطینیان این قدرت را دارند که علیه حماس قیام کنند تا از شرایط فعلی ایجادشده در نوار غزه رهایی یابند» و یا اینکه «حماس میتواند داوطلبانه تسلیم شود». امابه نظر میرسد که مسأله بزرگتری در پشت چنین اظهارنظرهایی نهفته است. این نویسنده انگلیسی با اشاره به اینکه چنین دیدگاهی از سوی برخی افراد تبلیغ میشود که اطلاعات کمی در مورد تاریخ فلسطین یا جنبشهای استعماری شهرکنشینان مانند جنبش صهیونیسم که رژیماسرائیل را پایهگذاری کرده است، دارند. کوک در ادامه با تاکید بر اینکه این جنبشهای استعماری شهرکنشینان با استعمار که در تاریخ گذشته جهان ازجمله استعمار «انگلیس بر هند» بهعنوان «استعمار استاندارد» شناخته میشود، تفاوت بسیاری دارد، افزود: این تفاوت بزرگ در اینجا نهفته است که در این نوع استعمار جمعیت مهاجران صرفا نمیخواهند منابع جمعیت بومی را بدزدند، بلکه میخواهند خود جمعیت بومی را نیز جایگزین کنند. مثالهای زیادی از ایندست وجود دارد: برای مثال، مهاجران اروپایی، جمعیتهای بومی را در ایالاتمتحده، کانادا، استرالیا و نیوزیلند، نهتنها از قدرت کنار گذاشتند بلکه موجب کوچاندن آنها شدند.نویسنده کتاب «اسرائیل و برخورد تمدن» در ادامه با تعریف نسلکشی در حقوق بینالملل، افزود:تعریف نسلکشی درحقوق بینالملل دقیقا آنچه را که این اروپاییها با مردم محلی انجام دادندتوصیف میکند و آن کشتارجمعی است. درحقیقت میتوان گفت ایجاد شرایط برای نابودی فیزیکی تمام یابخشی ازجمعیت بومی، جلوگیری ازتولددرمیان جمعیت محلی وانتقال اجباری کودکان محلی به شهرکنشینان بخشی از این سیاستهاست. کوک با اشاره به اینکه مهاجران اروپایی که امروزخود را آمریکایی، کانادایی، استرالیایی و نیوزیلندی مینامند، هرگز مجبور نبودند پاسخگوی جنایات خود علیه این مردم بومی باشند، تصریح کرد: این مسأله شاید توضیح دهد که چرا چنین توییتهایی با این گستردگی منتشر میشود و چرا کشورهای اروپایی و شهرکنشینان استعماری آنها، اینک در برابر بقیه جهان صفآرایی کردهاند تا از نسلکشی صنعتی خود برای افزایش جنایت اسرائیل در نوارغزه حمایت کنند. این روزنامهنگار بریتانیایی با تاکید بر اینکه نظم جهانی«غربی»بر پایه نسلکشی بنا شده واسرائیل بهسادگی از یک سنت طولانی پیروی میکند، تصریح کرد: آپارتاید درآفریقایجنوبی نمونه روشن برای این سیاست است ونشان میدهدکه جنبشهای استعماری شهرکنشینان همیشه به نسلکشی ختم نمیشود. وی با بیان اینکه در آفریقایجنوبی، جمعیت مستعمرهنشینان بسیاربیشتر از جمعیت بومی است، نوشت: این سیستمی است که بهنام آپارتاید شناخته میشود. گروه سفید تمام منابع و امتیازات را از بین برد. به گروه سیاه تنها اجازه زندگی داده شد، اما فقط در گتوها و فقر کامل. کوک در ادامه خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی، صلح تنها زمانی امکانپذیر است که پروژه استعماری شهرکنشینان متوقف و قدرت به اشتراک گذاشته شود. همچنین منابع به شکل عادلانهتری توزیع شوند. تنها با چنین رویکردی است که حتی به شکل ناقص میتوان منتظر سقوط آپارتاید بود.
پاکسازی قومی
این نویسنده معروف بریتانیایی در ادامه مطلب خود آخرین مدل استعمار شهرکنشینان را اخراج جمعیتهای بومی به خارج کشور از طریق پاکسازی قومی میداند. وی بر این باور است که این گزینه ترجیحی اسرائیل در سال 1948 بود و بار دیگر درسال1967 زمانی که رژیمصهیونیستی تصمیم به گسترش مرزهای خود با اشغال سرزمینهای باقیمانده فلسطینیها در کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و نوار غزه گرفت، اجرا شد. کوک، فلسطینیهای غزه را دلیلی عینی ازشیوههای مختلف مورد آزار جمعیتهای بومی توسط جنبش استعماری شهرکنشینان دانست ودراینباره مینویسد: اکثر آنها پناهندگان یا نوادگان پناهندگانی هستند که در عملیات پاکسازی قومی اسرائیل درسال1948 شرکت کردند. به عبارت دیگر، خانههای خانوادگی آنها در جایی است که ما امروز اسرائیل مینامیم. آنها از سرزمینهای خود به منطقهای کوچک رانده شدند که تا ۱۹سال بعد توسط مصر اداره میشد. این روزنامهنگار با بیان اینکه در جنگ 1967 یعنی زمانی که اسرائیل نواره غزه را تصرف کرد از گزینه آپارتاید برای ادامه استعمار شهرکنشینان بهره جست، افزود: بنابراین، اسرائیل این منطقه را به یک زندان در فضای باز، یا صادقانهتر، یک اردوگاه کار اجباری طولانیمدت تبدیل کرد.
به گفته کوک، غزه نسخه بزرگتری از شهرکهایی بود که ساکنان سیاهپوست بومی تحت آپارتاید آفریقای جنوبی در آن زندگی میکردند وپس از16سال محاصره صهیونیستی،این آپارتاید وحشیانهترشد.وی براین باوراست که درحالحاضر رژیمصهیونیستی در روش آپارتاید در سرکوب آرمان فلسطینیها برای آزادی و کرامت شکست خورده اما برخلاف آفریقایجنوبی و سفیدپوستان آن، اسرائیل بهدنبال صلح و آشتی نیست.
کوک نوشت: اسرائیل برای اعمال استعمار شهرکنشینان روشهای دیگری رامد نظر گرفته است. در حمله کنونی به نوار غزه، او یک مدل ترکیبی را اجرا میکند: نسلکشی برای کسانی که در نوار غزه باقی ماندهاند و پاکسازی قومی برای کسانی که میتوانند فرار کنند.
برنده جایزه ویژه مارتا گلهورن، با تاکید بر اینکه هیچیک از اقدامات اسرائیل ربطی به جنبش مقاومت حماس ندارد، تصریح کرد: بیشترین چیزی که میتوان گفت این است که بهدلیل مبارزه نیروهای مقاومت حماس، اسرائیل مجبور به اقدام شد و مدل آپارتاید محاصرهای خود را رها کرد، اما در عوض، به فرمولهای آزمایششده نسلکشی و پاکسازی قومی بازگشت.
وی جنبش ظهور حماس را نشانه صدماتی دانست که فلسطینیان در طول سالهای اخیر در نوار غزه متحمل شدهاند و دراینباره یادآور شد: اگر حماس سرنگون یا تسلیم شود، رویای اسرائیل برای تبدیل غزه به دبی دریای مدیترانه به دبی محقق نخواهد شد. از سوی دیگر فلسطینیها نیز همچنان در آنجا زندانی خواهند بود. کوک وضعیت کنونی کرانه باختری را نمونهای صادق برای استدلال خود دانست و نوشت: کرانه باختری توسط حکومت فلسطینی منفعل محمود عباس اداره میشود نه حماس. این حکومت همکاری امنیتی با اسرائیل برای سرکوب آرمانهای فلسطینیها رایک وظیفه «مقدس» میخواند. بنابراین اگر اسرائیل نمیتواند به کرانه باختری آزادی بدهد، چگونه حتی بدون حماس، به غزه کوچک آزادی میدهد؟ یادمان باشد که سازمان ملل اساسا غزه را در سال 2020 «غیرقابل سکونت» اعلام کرد. وی اضافه کرد: جمعیت استعماری مهاجر برای جایگزینی جمعیت بومی وجود دارد، نه برای صلح با آنها، نه برای بهاشتراکگذاشتن منابع، نه برای دادن آزادی به آنها. اسرائیل میداند که سیاستهایش را چگونه انجام دهد و تا زمانی که غرب از این امر حمایت میکند، نسلکشی نیز بخشی از این سیاستهاست.
consortiumnews-com
پاکسازی قومی
این نویسنده معروف بریتانیایی در ادامه مطلب خود آخرین مدل استعمار شهرکنشینان را اخراج جمعیتهای بومی به خارج کشور از طریق پاکسازی قومی میداند. وی بر این باور است که این گزینه ترجیحی اسرائیل در سال 1948 بود و بار دیگر درسال1967 زمانی که رژیمصهیونیستی تصمیم به گسترش مرزهای خود با اشغال سرزمینهای باقیمانده فلسطینیها در کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و نوار غزه گرفت، اجرا شد. کوک، فلسطینیهای غزه را دلیلی عینی ازشیوههای مختلف مورد آزار جمعیتهای بومی توسط جنبش استعماری شهرکنشینان دانست ودراینباره مینویسد: اکثر آنها پناهندگان یا نوادگان پناهندگانی هستند که در عملیات پاکسازی قومی اسرائیل درسال1948 شرکت کردند. به عبارت دیگر، خانههای خانوادگی آنها در جایی است که ما امروز اسرائیل مینامیم. آنها از سرزمینهای خود به منطقهای کوچک رانده شدند که تا ۱۹سال بعد توسط مصر اداره میشد. این روزنامهنگار با بیان اینکه در جنگ 1967 یعنی زمانی که اسرائیل نواره غزه را تصرف کرد از گزینه آپارتاید برای ادامه استعمار شهرکنشینان بهره جست، افزود: بنابراین، اسرائیل این منطقه را به یک زندان در فضای باز، یا صادقانهتر، یک اردوگاه کار اجباری طولانیمدت تبدیل کرد.
به گفته کوک، غزه نسخه بزرگتری از شهرکهایی بود که ساکنان سیاهپوست بومی تحت آپارتاید آفریقای جنوبی در آن زندگی میکردند وپس از16سال محاصره صهیونیستی،این آپارتاید وحشیانهترشد.وی براین باوراست که درحالحاضر رژیمصهیونیستی در روش آپارتاید در سرکوب آرمان فلسطینیها برای آزادی و کرامت شکست خورده اما برخلاف آفریقایجنوبی و سفیدپوستان آن، اسرائیل بهدنبال صلح و آشتی نیست.
کوک نوشت: اسرائیل برای اعمال استعمار شهرکنشینان روشهای دیگری رامد نظر گرفته است. در حمله کنونی به نوار غزه، او یک مدل ترکیبی را اجرا میکند: نسلکشی برای کسانی که در نوار غزه باقی ماندهاند و پاکسازی قومی برای کسانی که میتوانند فرار کنند.
برنده جایزه ویژه مارتا گلهورن، با تاکید بر اینکه هیچیک از اقدامات اسرائیل ربطی به جنبش مقاومت حماس ندارد، تصریح کرد: بیشترین چیزی که میتوان گفت این است که بهدلیل مبارزه نیروهای مقاومت حماس، اسرائیل مجبور به اقدام شد و مدل آپارتاید محاصرهای خود را رها کرد، اما در عوض، به فرمولهای آزمایششده نسلکشی و پاکسازی قومی بازگشت.
وی جنبش ظهور حماس را نشانه صدماتی دانست که فلسطینیان در طول سالهای اخیر در نوار غزه متحمل شدهاند و دراینباره یادآور شد: اگر حماس سرنگون یا تسلیم شود، رویای اسرائیل برای تبدیل غزه به دبی دریای مدیترانه به دبی محقق نخواهد شد. از سوی دیگر فلسطینیها نیز همچنان در آنجا زندانی خواهند بود. کوک وضعیت کنونی کرانه باختری را نمونهای صادق برای استدلال خود دانست و نوشت: کرانه باختری توسط حکومت فلسطینی منفعل محمود عباس اداره میشود نه حماس. این حکومت همکاری امنیتی با اسرائیل برای سرکوب آرمانهای فلسطینیها رایک وظیفه «مقدس» میخواند. بنابراین اگر اسرائیل نمیتواند به کرانه باختری آزادی بدهد، چگونه حتی بدون حماس، به غزه کوچک آزادی میدهد؟ یادمان باشد که سازمان ملل اساسا غزه را در سال 2020 «غیرقابل سکونت» اعلام کرد. وی اضافه کرد: جمعیت استعماری مهاجر برای جایگزینی جمعیت بومی وجود دارد، نه برای صلح با آنها، نه برای بهاشتراکگذاشتن منابع، نه برای دادن آزادی به آنها. اسرائیل میداند که سیاستهایش را چگونه انجام دهد و تا زمانی که غرب از این امر حمایت میکند، نسلکشی نیز بخشی از این سیاستهاست.
consortiumnews-com