رانندگی به سبک ایرانی!
به نوشته ورلد موتورز، بیش از 7.5میلیارد نفردرسراسر جهان زندگی میکنند و روزانه بیش از یک میلیارد اتومبیل در جادههای سراسر جهان تردد میکنند. با این اوصاف، جای تعجب نیست که برخی از مکانها در سرتاسر جهان رانندگان فوقالعادهای دارند، درحالیکه برخی دیگر، چندان هم عالی نیستند. اما این موضوع را براساس چه مولفههایی میتوان شناخت؟
بهاین معنا که چگونه میتوانیم رانندگی کشورهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کنیم تا به یک فهرست ردهبندی دراین میان دست یابیم؟همین دیروز رئیس پلیس راهور تهران بزرگ اعلام کرده«از اول امسال خودروها درمجموع۱۱میلیونبار جریمه شدهاند.» مقدار افزایش جریمه میتواند بهعنوان یک شاخص عمل کند اما میدانیم که قوانین راهنماییورانندگی در کشورهای مختلف تفاوتهای آشکاری دارد و بر همیناساس نمیتوان تعداد بالای جریمههای رانندگی یا کاهش احتمالی آن را منسوب به خوبی یا بدی رانندگی درآن کشورها کنیم.بهعنوان مثال دربرخی ازکشورها بوقزدن خودروها هم شامل جرایم رانندگی میشود! و برهمین اساس نمیتوان تعداد جریمهها را مولفه مهمی محسوب کنیم.
آیا «رانندگی ایرانی» داریم؟
بگذارید کمی از این شاخصها و مولفهها عبور کنیم و خیلی صریح برویم پی رسیدن به پاسخ این پرسش که آیا ما رانندگان بدی هستیم؟ پیش از این باید بپرسیم که اساسا میتوانیم قائل به وجود ترکیبی بهنام «رانندگی ایرانی» باشیم؟ بهاین معنا که آیا ایرانیها در نوع رانندگیشان امضای شخصی دارند؟ یکی از وجوه متمایز ایران برای سیاحان فرنگی، حداقل در طول چند دهه اخیر نوع رانندگی ما بودهاست! همین موضوع نشان میدهد نوع رانندگی ما متفاوت از دیگران است، آنقدر که برای بسیاری از غریبهها به چشم میآید. این موضوع مصداق عجیب دیگری هم دارد، چرا که حالا تصاویر نحوه رانندگی در خیابانهای تهران از جمله ویدئوهای پربازدید در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گردشگران است.آمارهای موجود از میزان تصادفات و تلفات حاصل از آن هم نیازی به تکرار ندارد و تقریبا همه ما میدانیم در چنین مولفهای صاحب یک آمار شگفت منفی هستیم. برای فهم فاصله ما با استانداردهای معمول جهان همین یک فقره آماری بس که بدانیم آلمان با جمعیتی تقریبا مشابه ایران (۸۳میلیون نفر) بهازای هر یک میلیوننفر جمعیت، شش کشته دارد و ما با همین جمعیت، بهازای هر یک میلیون نفر سالانه ۲۰۰کشته داریم! اما رانندگی ایرانی چگونه است؟
رانندگی؛ بهترینها و بدترینها
پایگاههای خبری جهانی دست به فهرستبندیهای متفاوتی از بدترین نوع رانندگی در کشورهای مختلف زدهاند اما مولفههای اندازهگیری این جداول چندان مشخص نیست. بهعنوان مثال در فهرست وبسایت تراول کشورهای ایتالیا، ونزوئلا، لبنان، مصر، عربستان و ایران جزو شش کشوری هستند که بدترین رانندگان را درخود جا دادهاند و ازسوی دیگر کشورهای ژاپن، هلند، نروژ، استونی و سوئدکشورهایی با بهترین رانندگی معرفی شدهاند.همین موضوع مورد توجه وبسایت آماری «استاتیستا» هم قرار گرفته و این پایگاه آماری در یک بازه امتیازی میان دو (بهعنوان بدترین نمره در رانندگی) و هشت (بهعنوان بهترین نمره در رانندگی) دست به انتشار اسامی بهترینها و بدترین کشورها به لحاظ رانندگی زدهاند.
تفاخر به تخلف
قصه رانندگی در کشورها میتواند ما را به سؤالات و مفاهیم مهمتری هم رهنمون کند. بهاین معنا که فارغ از جایگاه ایران در نوع رانندگی در جهان اساسا آیا میتوانیم رانندگی را به یک نشانگر رفتار اجتماعی تبدیل کنیم؟ این موضوعی است که حتی مورد توجه روانشناسان شهری هم قرار گرفته است. بسیاری از آنها باور دارند که رفتارهای اجتماعی نقش مهمی در نوع رانندگی افراد دارد. ساده شده این گزاره این است که بدانیم اگر شخصی نسبت به دیگران دچار بیتفاوتی باشد این خصیصه در نوع رانندگی او هم ظهور و بروز دارد. یا اگر فردی در زندگی شخصی خود هم بیقانونی را «زرنگی» تلقی میکند همواره از خیابانهای ورود ممنوع برای سهولت رسیدن به مقصد استفاده میکند و نه تنها این موضوع را پنهان نمیکند بلکه معتقد است او اساسا آدم زرنگی است! این تغییر معنایی هنجارهای یک جامعه هشدارآمیز است. اینکه فردی تخلف در رانندگی را مساوی با زرنگی بداند میتواند پیامدهای اجتماعی سوئی بههمراه داشته باشد که دیگر با قانونگذاری نمیتوان به حل آن خوشبین بود. همین موضوع هم در نوع رانندگی مصداق دارد، نشانه آن اینکه افزایش جرایم راهنمایی و رانندگی در ایران عموما طی دو دهه گذشته تأثیری حداقلی بر میزان تخلفها داشته است، درحالی که با فرهنگسازی، این موضوع بهشکل معناداری میتواند تأثیر داشته باشد.
آیا «رانندگی ایرانی» داریم؟
بگذارید کمی از این شاخصها و مولفهها عبور کنیم و خیلی صریح برویم پی رسیدن به پاسخ این پرسش که آیا ما رانندگان بدی هستیم؟ پیش از این باید بپرسیم که اساسا میتوانیم قائل به وجود ترکیبی بهنام «رانندگی ایرانی» باشیم؟ بهاین معنا که آیا ایرانیها در نوع رانندگیشان امضای شخصی دارند؟ یکی از وجوه متمایز ایران برای سیاحان فرنگی، حداقل در طول چند دهه اخیر نوع رانندگی ما بودهاست! همین موضوع نشان میدهد نوع رانندگی ما متفاوت از دیگران است، آنقدر که برای بسیاری از غریبهها به چشم میآید. این موضوع مصداق عجیب دیگری هم دارد، چرا که حالا تصاویر نحوه رانندگی در خیابانهای تهران از جمله ویدئوهای پربازدید در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گردشگران است.آمارهای موجود از میزان تصادفات و تلفات حاصل از آن هم نیازی به تکرار ندارد و تقریبا همه ما میدانیم در چنین مولفهای صاحب یک آمار شگفت منفی هستیم. برای فهم فاصله ما با استانداردهای معمول جهان همین یک فقره آماری بس که بدانیم آلمان با جمعیتی تقریبا مشابه ایران (۸۳میلیون نفر) بهازای هر یک میلیوننفر جمعیت، شش کشته دارد و ما با همین جمعیت، بهازای هر یک میلیون نفر سالانه ۲۰۰کشته داریم! اما رانندگی ایرانی چگونه است؟
رانندگی؛ بهترینها و بدترینها
پایگاههای خبری جهانی دست به فهرستبندیهای متفاوتی از بدترین نوع رانندگی در کشورهای مختلف زدهاند اما مولفههای اندازهگیری این جداول چندان مشخص نیست. بهعنوان مثال در فهرست وبسایت تراول کشورهای ایتالیا، ونزوئلا، لبنان، مصر، عربستان و ایران جزو شش کشوری هستند که بدترین رانندگان را درخود جا دادهاند و ازسوی دیگر کشورهای ژاپن، هلند، نروژ، استونی و سوئدکشورهایی با بهترین رانندگی معرفی شدهاند.همین موضوع مورد توجه وبسایت آماری «استاتیستا» هم قرار گرفته و این پایگاه آماری در یک بازه امتیازی میان دو (بهعنوان بدترین نمره در رانندگی) و هشت (بهعنوان بهترین نمره در رانندگی) دست به انتشار اسامی بهترینها و بدترین کشورها به لحاظ رانندگی زدهاند.
تفاخر به تخلف
قصه رانندگی در کشورها میتواند ما را به سؤالات و مفاهیم مهمتری هم رهنمون کند. بهاین معنا که فارغ از جایگاه ایران در نوع رانندگی در جهان اساسا آیا میتوانیم رانندگی را به یک نشانگر رفتار اجتماعی تبدیل کنیم؟ این موضوعی است که حتی مورد توجه روانشناسان شهری هم قرار گرفته است. بسیاری از آنها باور دارند که رفتارهای اجتماعی نقش مهمی در نوع رانندگی افراد دارد. ساده شده این گزاره این است که بدانیم اگر شخصی نسبت به دیگران دچار بیتفاوتی باشد این خصیصه در نوع رانندگی او هم ظهور و بروز دارد. یا اگر فردی در زندگی شخصی خود هم بیقانونی را «زرنگی» تلقی میکند همواره از خیابانهای ورود ممنوع برای سهولت رسیدن به مقصد استفاده میکند و نه تنها این موضوع را پنهان نمیکند بلکه معتقد است او اساسا آدم زرنگی است! این تغییر معنایی هنجارهای یک جامعه هشدارآمیز است. اینکه فردی تخلف در رانندگی را مساوی با زرنگی بداند میتواند پیامدهای اجتماعی سوئی بههمراه داشته باشد که دیگر با قانونگذاری نمیتوان به حل آن خوشبین بود. همین موضوع هم در نوع رانندگی مصداق دارد، نشانه آن اینکه افزایش جرایم راهنمایی و رانندگی در ایران عموما طی دو دهه گذشته تأثیری حداقلی بر میزان تخلفها داشته است، درحالی که با فرهنگسازی، این موضوع بهشکل معناداری میتواند تأثیر داشته باشد.
تیتر خبرها