
به بهانه سالروز درگذشت علیاکبر دهخدا، پدر لغتنامهنگاری ایران
احترام به یک عاشق زبان فارسی
زبان را شاید بتوان مهمترین اختراع بشر دانست؛ پدیدهای که توانست ارتباطات میانفردی انسانها را وارد مرحلهای جدید و بیسابقه کند و راه را برای انسان بگشاید تا با برقراری ارتباط با دیگر همنوعان خود، عرصههایی تازه در زندگی اجتماعی را پیریزی کند.
پس از آن،نیاز انسان به مهارکردن عنصر زمان ومکان در ایجاد ارتباطات پایدار وگروهی،باعث شد که خط به وجود آید.این دو اختراع، انسانها را قادر کرد که دایره محدود ارتباطات خود را بسیار گستردهتر کنند وسنگ بنای مهمی برای ایجاد تمدنهای بزرگ بشری به وجود آمد.اندکاندک انسانها با مکتوبکردن افسانهها، داستانها و اسطورههای خود و بهرهمندی از خلاقیت در نوشتن و تخیلکردن، مجموعهای بزرگ از میراث مکتوب را گردآوردند که به ادبیات شهرت یافت. ادبیات، به یکی از عناصر مهم داشتههای اقوام و تمدنها تبدیل شد و در انتقال اندیشه و تجربیات بشری نقش مهمی بازی کرد.زبان و ادبیات فارسی بهعنوان یکی از کهنترین میراث مکتوب بشری در دوران بعد از اسلام، شاهد رشد و شکوفایی بسیار شد و میراثی ارجمند از نوشتههای نویسندگان، شاعران و دانشمندان فارسیزبان گرد آمد که آیینه تمامنمای هویت ایرانی در طول قرنهای متمادی بود.زبان فارسی نهتنها ریسمانی برای اتحاد اقوام ایرانی در طول تاریخ بود، بلکه توانست دلهای بسیاری از غیرایرانیان را به خود جلب کند و تا آنجا پیش رفت که دربار کشورهای پیرامون ایران به همراهشدن شاعران و کاتبان ایرانی فخر میفروختند و آن را سبب آبروی خود میدانستند.
بخش مهم دیگری از ادبیات هر ملت، ادبیاتی غیررسمی است که آفرینندگان روشن و شناختهشدهای ندارد اما از دل زیست اجتماعی و آداب و رسوم مردم بر میآید و به صورت شعرهای کوتاه، تصنیفها، مثلها و قصههای عامیانه در طول تاریخ سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شدهاند.آگاهی از ادبیات، هم به شکل رسمی و هم به شکل غیررسمی تنها برای ادیبان و شاعران یک ملت نیاز نیست، بلکه همه مردمی که به یک زبان تکلم میکنند باید با ادبیات کشور خود آشنا باشند؛ چرا که زبان کلید ارتباطات اجتماعی و ادبیات ستون فقرات زبان است. مردمی که بیشتر کتاب بخوانند، قصه گوش دهند، با کنایات و ارجاعات زبانی خود آشناتر باشند، بهتر میتوانند در اجتماع با دیگران ارتباط برقرار کنند، منظور خود را بفهمانند، کنایههای زبانی را متوجه شوند و سخنانشان را برای دیگران دلپذیرتر بیان کنند. زبان یک موجود زنده و نیازمند به مراقبت پیوسته است. باید کسانی باشند که زبان را از آلایشها بپیرایند، گنجینههای ادبی را گرد آورند و تصحیح و تنقیح کنند و برای انتشار آن در میان مردم همت گمارند. این کار را معمولا مجموعهای گسترده و منتخب از کارشناسان خبره باید انجام دهند اما در ایران، در آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی بعد از دوران مشروطیت و استبداد سیاسی و فرهنگی دوران رضاخانی، مردی شیفته و دانا، یکتنه به این کار همت کرد. او علیاکبر دهخدا بود که با عشقی شیفتهوار کار گردآوری مجموعه سترگ لغتنامه را برای حفظ گنجینه واژگانی زبان فارسی آغاز کرد و پس از مرگش دوستان و شاگردانش این کار بزرگ را پیش بردند. دهخدا چهرهای سیاسی و از پیشکسوتان مبارز مشروطیت بود. او در همین مبارزات سیاسی هم از توانمندی و دانش ادبی خود سود جست و با به راه انداختن ستون یادداشتهای طنز سیاسی و اجتماعی به نام «چرند و پرند» در روزنامه صوراسرافیل، پایهگذار شیوهای جدید و بیسابقه درطنزنویسی در ادبیات ایران شد که بعدها با گسترش مطبوعات، مقلدان بسیار پیدا کرد. او آنقدر چهره مهمی در عرصه سیاست بودکه یکی دو باربهعنوان گزینهای برای ریاستجمهوری ایران در صورت لغو نظام سلطنتی هم مطرح شد اما خود بعد از چندی فعالیتهای علمی و ادبی را ترجیح داد. دهخدا، نهتنها با ایجاد مؤسسهای برای گردآوری لغتنامه، نخستین تلاش را برای ایجاد فرهنگنامهای جامع و بزرگ برای زبان فارسی انجام داد و از این منظر بر گردن همه فارسیزبانان حقی دارد، با تصحیح دیوانهای چندین شاعر مهم فارسیزبان همچون فرخی، منوچهری، سیدحسن غزنوی، مسعود سعد سلمان و ابن یمین به همراه کتابهایی چون لغت فرس اسدی و صحاحالفرس در حفظ این گنجینههای ادبی نقش مهمی بازی کرد. ضمن اینکه او سالهای زیادی از عمر خود را صرف تدوین «امثالوحکم»بهعنوان مجموعهای ارزشمند از ادبیات عامه کرد و از این منظر نیز شایسته احترام بسیار است.
دکتر آرش شفاعی - شاعر و نویسنده
بخش مهم دیگری از ادبیات هر ملت، ادبیاتی غیررسمی است که آفرینندگان روشن و شناختهشدهای ندارد اما از دل زیست اجتماعی و آداب و رسوم مردم بر میآید و به صورت شعرهای کوتاه، تصنیفها، مثلها و قصههای عامیانه در طول تاریخ سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شدهاند.آگاهی از ادبیات، هم به شکل رسمی و هم به شکل غیررسمی تنها برای ادیبان و شاعران یک ملت نیاز نیست، بلکه همه مردمی که به یک زبان تکلم میکنند باید با ادبیات کشور خود آشنا باشند؛ چرا که زبان کلید ارتباطات اجتماعی و ادبیات ستون فقرات زبان است. مردمی که بیشتر کتاب بخوانند، قصه گوش دهند، با کنایات و ارجاعات زبانی خود آشناتر باشند، بهتر میتوانند در اجتماع با دیگران ارتباط برقرار کنند، منظور خود را بفهمانند، کنایههای زبانی را متوجه شوند و سخنانشان را برای دیگران دلپذیرتر بیان کنند. زبان یک موجود زنده و نیازمند به مراقبت پیوسته است. باید کسانی باشند که زبان را از آلایشها بپیرایند، گنجینههای ادبی را گرد آورند و تصحیح و تنقیح کنند و برای انتشار آن در میان مردم همت گمارند. این کار را معمولا مجموعهای گسترده و منتخب از کارشناسان خبره باید انجام دهند اما در ایران، در آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی بعد از دوران مشروطیت و استبداد سیاسی و فرهنگی دوران رضاخانی، مردی شیفته و دانا، یکتنه به این کار همت کرد. او علیاکبر دهخدا بود که با عشقی شیفتهوار کار گردآوری مجموعه سترگ لغتنامه را برای حفظ گنجینه واژگانی زبان فارسی آغاز کرد و پس از مرگش دوستان و شاگردانش این کار بزرگ را پیش بردند. دهخدا چهرهای سیاسی و از پیشکسوتان مبارز مشروطیت بود. او در همین مبارزات سیاسی هم از توانمندی و دانش ادبی خود سود جست و با به راه انداختن ستون یادداشتهای طنز سیاسی و اجتماعی به نام «چرند و پرند» در روزنامه صوراسرافیل، پایهگذار شیوهای جدید و بیسابقه درطنزنویسی در ادبیات ایران شد که بعدها با گسترش مطبوعات، مقلدان بسیار پیدا کرد. او آنقدر چهره مهمی در عرصه سیاست بودکه یکی دو باربهعنوان گزینهای برای ریاستجمهوری ایران در صورت لغو نظام سلطنتی هم مطرح شد اما خود بعد از چندی فعالیتهای علمی و ادبی را ترجیح داد. دهخدا، نهتنها با ایجاد مؤسسهای برای گردآوری لغتنامه، نخستین تلاش را برای ایجاد فرهنگنامهای جامع و بزرگ برای زبان فارسی انجام داد و از این منظر بر گردن همه فارسیزبانان حقی دارد، با تصحیح دیوانهای چندین شاعر مهم فارسیزبان همچون فرخی، منوچهری، سیدحسن غزنوی، مسعود سعد سلمان و ابن یمین به همراه کتابهایی چون لغت فرس اسدی و صحاحالفرس در حفظ این گنجینههای ادبی نقش مهمی بازی کرد. ضمن اینکه او سالهای زیادی از عمر خود را صرف تدوین «امثالوحکم»بهعنوان مجموعهای ارزشمند از ادبیات عامه کرد و از این منظر نیز شایسته احترام بسیار است.
دکتر آرش شفاعی - شاعر و نویسنده