نسخه Pdf

برگی از زندگی شهید ابراهیم هادی

برگی از زندگی شهید ابراهیم هادی

رشادت‌ها و دلاوری‌های عرصه شهادت فراموش نشدنی است.شایدگذرزمان غبار فراموشی را بربسیاری ازرخدادهای تاریخی بنشاند اما داستان‌هایی که از ایثار وفداکاری رزمندگان در دفاع‌مقدس روایت شده،برای همیشه درجریده تاریخ ثبت و هیچ‌گاه از یادها نخواهند رفت.

پهلوان بسیجی ابراهیم هادی از بنیان‌گذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است که در سال ۱۳۳۶ به دنیا آمد. او درنوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید و ازآنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگی را پیش برد.
درکتاب «سلام بر ابراهیم 1»، خواهر شهید ابراهیم هادی با بیان خاطره‌ای از ایشان می‌گوید: «یادم است که در همان سال‌های پایانی دبستان، ابراهیم کاری کرد که پدر عصبانی شد و گفت‌؛ ابراهیم برو بیرون تا شب هم برنگرد.ابراهیم تا شب به خانه نیامد و همه خانواده ناراحت بودند که برای ناهار چه کرده، اما روی حرف پدرحرفی نمی‌زدند.شب بودکه ابراهیم برگشت. با ادب به همه سلام کرد. بلافاصله سؤال کردم‌؛ ناهار چه کار کردی داداش‌؟! پدر در حالی که هنوز ناراحت به نظر می‌رسید اما منتظر جواب ابراهیم بود.
ابراهیم خیلی آهسته گفت: تو کوچه راه می‌رفتم، دیدم یه پیرزن کلی وسایل خریده، نمی‌دونه چه کارکنه و چطوری ببره خونه. من هم رفتم کمک کردم و وسایل را تا منزلش بردم. پیرزن هم کلی تشکر کرد و یک سکه پنج ریالی به من داد. نمی‌خواستم بگیرم ولی خیلی اصرار کرد. من هم مطمئن بودم این پول حلاله، چون براش زحمت کشیده بودم. ظهر با همان پول نان خریدم و خوردم. 
پدر وقتی ماجرا را شنید لبخندی از رضایت بر لبانش نقش بست و خوشحال بود که پسرش به نان حلال اهمیت می‌دهد».