
نگاهی متفاوت به اتفاقی که در شبکه یک سیما رخ داد
قدرت بینهایت پیوندهای ضعیف در بحرانهای رسانهای
آیا میتوان تصور کرد که یک لحظه سهثانیهای از یک برنامه تلویزیونی، نظام ارتباطی یک کشور را به چالش بکشد؟ چگونه یک محتوای تولیدی کوچک میتواند از مرزهای رسانه رسمی عبور کند و در شبکههای اجتماعی به بحرانی ملی تبدیل شود؟ و از همه مهمتر، آیا میتوان از همان ابزارهایی که بحران را آفریدند، برای مدیریت و مهار آن استفاده کرد؟
برنامه «سیمای خانواده» شبکه یک سیما، روز چهارشنبه سوم اردیبهشت در یک بخش، فیلم کوتاهی پخش کرد که موجب فراز و فرودهای اجتماعی و یک چالش ارتباطی و رسانهای برای کشور شد که برعکس بسیاری از موارد پیشین، نظام ارتباطی کشور توانست آن را مدیریت کند و ضمن عبور از تله چالشِ مذهبی، تابآوری و سرمایه اجتماعی کشور را نیز افزایش دهد.مارک گرانووتر، جامعهشناس آمریکایی و استاد دانشگاه استنفورد نشان داد که پیوندهای ضعیف در شبکههای اجتماعی، نقشی کلیدی در انتقال اطلاعات و فرصتها دارد و استدلال کرد که: «پیوندهای ضعیف اغلب ما را به دایرههای اجتماعی متفاوتی متصل میکند و اطلاعات جدید و فرصتهای اجتماعی، اغلب از طریق این روابط به ما میرسد». اگر ناشناس ماندن کسی که با حرف او این بحران کلید خورد را یادآوری کنیم و علاوهبر آن، بیتوجهی واکنشها به نام برنامه و حتی گاه شبکه را مرور کنیم، درمییابیم که نظریه قدرت پیوندهای ضعیف میتواند بستر مناسبی برای تحلیل شکلگیری و فروگیری این بحران کوتاه اما پرفشارِ رسانهای باشد. چراکه بیش از شناخت دقیق از برنامه و محتوای آن، برنامهسازان، رویکردهای آنها و نحوه و سازوکار صداوسیما در نظارت بر محتوای تولیدشده در شبکههایی با پیوند ضعیف، محتوایی توهینآمیز منتشر و بهسرعت موجب حساسیت اجتماعی شد. امروز به لطف شبکههای اجتماعی یک کلیپ کوتاه، جمله یا رفتار بحثبرانگیز از طریق افراد با پیوندهای ضعیف در گروهها، کانالها وصفحات مختلف منتشر میشود. حتی کسانی که برنامه را ندیدهاند، ازطریق دوستان وآشنایان(که پیوند قوی یا ضعیف دارند) ازموضوع مطلع میشوند. خبر و واکنشها با سرعت زیاد در جامعه پخش میشود و حتی به رسانههای بینالمللی میرسد. این فرآیند به طور کامل در این ماجرا شکل گرفت و مسأله بهسرعت از تلویزیون به شبکههای اجتماعی منتقل شد.
سابقه نشان میدهد؛ به طور واضحی در این موارد بستر گسترش، پیوندهای ضعیف شبکههای اجتماعی بوده که در رقابت با سیستمهای تولید و پخش رادیو و تلویزیونی، سرعت بالاتری داشته و طیف متنوعتری از مخاطبان را با سلایق مختلف درگیر میکنند. بدیهی است انتقال مسأله به مخاطبان مختلف، متناسب با ذائقه مصرف رسانهای آنها با تنظیم مجدد یک متن کوتاه همراه با فیلم امکانپذیر است و برای مواجهه با شبکه پیوندهای ضعیف، استفاده از همین شبکه و ظرفیت آن پاسخگو است. در مورد اشتباه رخ داده، باید بدانیم که عذرخواهی و شفافسازی فقط از طریق تلویزیون کافی نبود، چون بخش زیادی از کسانی که درگیر یا ناراحت شدند، فقط در شبکههای اجتماعی درگیر ماجرا بودند. طبیعی است در شرایط بحران میبایست برای دسترسی به شبکه حداکثری پیوندهای ضعیف در بسترهای مختلف برنامهریزی داشت. در حادثه پیش آمده نسبت به این مهم توجه ویژهای شد. نخست بیانیه روابطعمومی معاونت سیما و سازمان به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی پخش شد و پس از آن ویراستیها و پستهای رئیس سازمان و دیگر سطوح به صورت حداکثری در شبکه پیوندهای ضعیف بازنمایی شد. هم بیانیه و هم متنهای منتشرشده از سوی ریاست سازمان از قوت کافی برخوردار بود و مخاطب شبکه پیوندهای ضعیف را تا اندازه قابلتوجهی نسبت به عزم قاطع سازمان در پیگیری و حل مسأله قانع میکرد.
در کنار واکنش سازمان صداوسیما،همراهی شبکه فضای مجازی جبهه انقلاب نیزچشمگیر بود.باتوجه به اینکه یکپارچگی اجتماعی بهدرستی به عنوان یک ضرورت ملی ازسوی فعالان این حوزه شناسایی شد.درانعکاس موضع صداوسیما و واکنش گروههای مرجع و انسان رسانههای اهل سنت و تصریح بر ضرورت حفظ وحدت همراهی سریع، کامل و موثری شکل گرفت و به صورت گستردهای در شبکههای اجتماعی منعکس شد.رفتار رسانهای حسابشده درموضوع خطای اهانت به صحابه پیامبر باعث شد تا اولا خط تولید و ترویج محتوای مربوط به این موضوع درون کشور مدیریت شود و علاوهبر عبور از خطای بهوجود آمده و پذیرش ناخواسته و احتمال توطئهآمیز بودن آن تقدیر از مسئولان نظام و صداوسیما را در واکنش بههنگام و متناسب به دنبال داشته باشد. این مهم به گونهای پیش رفت که حتی رسانههای ضدانقلاب خارجنشین نیز نتوانستند خود را ازهژمونی پیوند قدرتهای ضعیف برهانند و درعمل در بافتار تحلیلی رسانههای داخلی عمل کردند.
محمدمهدی رحمتی | مدیرمسئول گروه رسانهای مهر
سابقه نشان میدهد؛ به طور واضحی در این موارد بستر گسترش، پیوندهای ضعیف شبکههای اجتماعی بوده که در رقابت با سیستمهای تولید و پخش رادیو و تلویزیونی، سرعت بالاتری داشته و طیف متنوعتری از مخاطبان را با سلایق مختلف درگیر میکنند. بدیهی است انتقال مسأله به مخاطبان مختلف، متناسب با ذائقه مصرف رسانهای آنها با تنظیم مجدد یک متن کوتاه همراه با فیلم امکانپذیر است و برای مواجهه با شبکه پیوندهای ضعیف، استفاده از همین شبکه و ظرفیت آن پاسخگو است. در مورد اشتباه رخ داده، باید بدانیم که عذرخواهی و شفافسازی فقط از طریق تلویزیون کافی نبود، چون بخش زیادی از کسانی که درگیر یا ناراحت شدند، فقط در شبکههای اجتماعی درگیر ماجرا بودند. طبیعی است در شرایط بحران میبایست برای دسترسی به شبکه حداکثری پیوندهای ضعیف در بسترهای مختلف برنامهریزی داشت. در حادثه پیش آمده نسبت به این مهم توجه ویژهای شد. نخست بیانیه روابطعمومی معاونت سیما و سازمان به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی پخش شد و پس از آن ویراستیها و پستهای رئیس سازمان و دیگر سطوح به صورت حداکثری در شبکه پیوندهای ضعیف بازنمایی شد. هم بیانیه و هم متنهای منتشرشده از سوی ریاست سازمان از قوت کافی برخوردار بود و مخاطب شبکه پیوندهای ضعیف را تا اندازه قابلتوجهی نسبت به عزم قاطع سازمان در پیگیری و حل مسأله قانع میکرد.
در کنار واکنش سازمان صداوسیما،همراهی شبکه فضای مجازی جبهه انقلاب نیزچشمگیر بود.باتوجه به اینکه یکپارچگی اجتماعی بهدرستی به عنوان یک ضرورت ملی ازسوی فعالان این حوزه شناسایی شد.درانعکاس موضع صداوسیما و واکنش گروههای مرجع و انسان رسانههای اهل سنت و تصریح بر ضرورت حفظ وحدت همراهی سریع، کامل و موثری شکل گرفت و به صورت گستردهای در شبکههای اجتماعی منعکس شد.رفتار رسانهای حسابشده درموضوع خطای اهانت به صحابه پیامبر باعث شد تا اولا خط تولید و ترویج محتوای مربوط به این موضوع درون کشور مدیریت شود و علاوهبر عبور از خطای بهوجود آمده و پذیرش ناخواسته و احتمال توطئهآمیز بودن آن تقدیر از مسئولان نظام و صداوسیما را در واکنش بههنگام و متناسب به دنبال داشته باشد. این مهم به گونهای پیش رفت که حتی رسانههای ضدانقلاب خارجنشین نیز نتوانستند خود را ازهژمونی پیوند قدرتهای ضعیف برهانند و درعمل در بافتار تحلیلی رسانههای داخلی عمل کردند.
محمدمهدی رحمتی | مدیرمسئول گروه رسانهای مهر