دوست حقیر ما

دوست حقیر ما

اونتی درخاص‌ترین اثرش یعنی «بدرودها»دست به کار مهمی می‌زند و آن درگیرکردن مخاطب باروایتی است که هر لحظه می‌تواندخواننده را معذب کند.معذب ازچه‌ رو؟از‌این‌رو که در سراسر کتاب مخاطب در کنار راوی درمعرض قضاوت‌های سست‌پایه قرارمی‌گیرد.

شاید در انتهای داستان بدرودها خیلی از خوانندگان به‌خاطرهمین قضیه عرق شرم بریزندو نخواهند که دوباره به قضاوت‌های‌شان فکر کنند. آنچه بدرودها را از هم‌قطارهایش هم متمایز می‌کند همین عنصر است. در انتهای بدرودها، خواننده، خواننده سابق نیست. حالا مخاطب این حس را دارد که نقشی فعال را در کتاب ایفا کرده و خودش نیز در بازی‌ای که اونتی راه انداخته حضور داشته اما احتمالا از خودش می‌پرسد که به چه قیمتی در این بازی بوده است. اونتی در بدرودها با یک کلیدواژه همگی را مواجه می‌کند: ابهام اما این ابهام در مرحله‌ دیگری عمل می‌کند. ابهام در بدرودها آن‌قدری که در نزد مخاطب است در خود داستان نیست. در واقع، داستان اصلا مبهم نیست، این جنگ روایت‌ها بر سر سوژه‌ کتاب است که داستان را پیچیده می‌کند. آمیزش تخیل و واقعیت در بدرودها به سرحد خود می‌رسد و این نقطه‌قوت کار خوآن کارلوس اونتی است در یکی از بهترین نوشته‌هایش.

نویسنده: خوآن کارلوس اونتی
مترجم: لیلا مینایی
نشر: مد
سال انتشار: 1402