
در گفتوگوی اختصاصی روزنامه «جامجم» با دکتر کاظم جلالی، سفیر ایران در مسکو بررسی شد
روسیهای که بود روسیهای که هست
در ماههای گذشته با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و باز کردن پروندههای متعددی در حوزه سیاست خارجی ازجمله پایاندادن به جنگ سهساله روسیه و اوکراین، مباحثی درخصوص تغییر رویکرد مسکو نسبت به واشنگتن و نقش روسیه در حل پرونده هستهای ایران مطرح شده است.در همین خصوص رسانههای خارجی و برخی رسانههای داخلی سعی کردند تا با ایجاد شک و تردید در شبکه تصمیمسازی کشور در روند رو به جلو و مثبت ارتباطات دو همسایه بزرگ اختلال ایجاد کنند.
برهمین اساس سراغ دکتر کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه رفتیم تا بهعنوان آگاهترین و مسلطترین فرد در این حوزه، سؤالاتی را در مورد مسائلی همچون نقش روسیه درگفتوگوهای هستهای ایران وآمریکا،توافق جامع همکاری ایران وروسیه و جایگاه ایران در منظومه سیاستخارجی مسکو مطرح کنیم.
اساسا روسها روابط خود با غرب را چگونه تعریف میکنند و آیا میتوان انتظار داشت که گفتوگوهای روسیه و آمریکا بر نوع روابط تهران- مسکو اثرات منفی بگذارد و به گفته برخی رسانهها و شخصیتهای داخلی بازهم روسها، تهران را تنها گذاشته و به نوعی از پشت خنجر بزنند؟
اینکه روسها چه تحلیلی از نوع روابط خود با ایران و ایالاتمتحده دارند، موضوعی است که باید باتوجه به نگرش، تحلیلها و بیانات مقامات روسی به آن رسید و مورد توجه قرار داد. برای مثال برای فهم جهانبینی و آنچیزی که در ذهن مقامات روس میگذرد، میتوان به آخرین مصاحبه آقای پوتین با شبکه خبری «راشا تودی» توجه کرد. بنده از سیاستمداران و پژوهشگران این حوزه میخواهم فیلم سخنان آقای پوتین را ببینند یا متن آن را بخوانند، چون نکات بسیار مهم و آموزندهای را ایشان بیان میکنند.در حال حاضر روسها بهشدت از تجربه تاریخی که در سالهای گذشته درخصوص رابطه با غرب به دست آوردهاند، متاثر هستند و نگرانی بزرگی را برای ارتباطات آینده خود با طرف غربی احساس میکنند. روسها امروز به این فهم رسیدهاند که نمیتوانند امیدی به غرب داشته باشند. در طول 40 سال گذشته چندین بار تلاش کردند تا خود را با غرب یکی کنند ولی هربار طرف غربی روسها را به رسمیت نشناخت. لذا آقای پوتین به این درک و فهم رسیده که جهان غرب و جهان روس در یک کفه جمع نمیشوند. از همین روی اعتقاد دستگاه حاکمه روسیه به مذاکرات با دولت ترامپ، همانند یک کورسوی نور در انتهای یک تونل تاریک است. از نظر کرملین در شرایط فعلی آن کورسوی نور شخص ترامپ است. بنده در جلساتی این موضوع را بیان کردم که، امروز روسیه با آمریکا مذاکره نمیکند بلکه این مذاکرات با شخص ترامپ است. زیرا امروز مسکو به واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی خوشبین نیست؛ البته این نوع نگاه دوطرفه است و آمریکا و طرفهای غربی باهمه اختلافات پیش آمده دراین100روزبه طورکلی همجهت هستند.این موضوع راروسهابهخوبی میفهمند و میدانند که این افرادی که الان بر سر کار هستند، در یک مقطعی در قدرت قرار گرفتهاند. روسها بهشدت به دوران پسا ترامپ فکر میکنند و میدانند چنین نگاه و رویکردی که اکنون در دولت و شخص ترامپ وجود دارد، در آمریکا به یک راهبرد و استراتژی تبدیل نشده؛ بنابراین برداشت روسها این است که در شرایط کنونی، مسکو از ابتکارات شخص ترامپ استقبال میکند. باید توجه داشت که امروز شرایط جهانی با دورانی که برجام منعقد شد، مقداری متفاوت شده است. این شرایط شامل روسیه هم میشود و شرایط فعلی روسیه با آن دوران متفاوت است. من در این شرایط فرضیهای را مطرح میکنم؛ البته نمیدانم که چه مقدار میتواند صحیح باشد. به عنوان سفیر جمهوریاسلامی ایران در شرایط فعلی برداشتی از رفتار روسیه و شخص آقای پوتین دارم؛ این که طرف روسی اصرار دارد این پیام را به طرف ایرانی مخابره کند که روسیه برعهد خود با ایران پایبند است. حالا شما نگاه کنید به معاهده جامع راهبردی و تصویری که از امضای این معاهده به بیرون ارسال شد. حتی میتوان به متن پیامهایی که امسال عید، آقای پوتین برای مقام معظم رهبری و جناب آقای رئیسجمهور ارسال کردند، توجه کرد که نشان میدهد از ادبیات کاملا متفاوتی استفاده شده است. فرستادن آقای لاوروف به تهران، نوع استقبال از وزیر خارجه کشورمان در زمان تحویل پیام مقام معظم رهبری، نوع ادبیاتی که در اینخصوص بهکار برده میشود و نهایتا همین ابتکار عمل برقراری تماس تلفنی از سوی پوتین و ارائه گزارش از روند مسائل مربوط به روسیه، نشان از یک تحول بزرگ در نوع ارتباطات تهران و مسکو دارد.همین ارائه گزارشات پایتختها و اعتقاد به این موضوع که دو پایتخت نباید در موضوعات مشترک یکدیگر را سورپرایز کنند، از این جهت است که دو طرف نمیخواهند ذهنیتهای منفی گذشته را مجدد تکرار کنند که در جامعه ایرانی گفته شود باز روسها رفتند و ایران را تنها گذاشتند. این مورد را هم باید اشاره کرد که مسکو اعتقاد دارد که اگر بتواند مشکلات خود با آمریکا را تاحدودی کاهش دهد، تمایل دارد تا نقشی مثبت و سازنده در کاهش مشکلات ایران و آمریکا ایفا کند.
نگاه روسها به توافقنامه جامع همکاری میان دو کشور به چه شکل است و آیا واقعا در طرف روس جدیت لازم برای اجرایی کردن مفاد این توافقنامه وجود دارد؟
درخصوص موافقتنامه جامع همکاری میان ایران و روسیه، بنده بارها گفتهام که این یک سند جامع است که باید اجرایی و عملیاتی شود. نمیتوان هر روز درخصوص این سند صحبت کرد و به هیچکدام از مفاد آن عمل نکرد. باید از دل آن کار و دستورات اجرایی استخراج شود.موافقتنامه هم یک امرکلی است.دراین سند دوطرف بیان داشتهاند که میخواهند درخصوص کلیه مسائل دوجانبه بایکدیگر کار کنند.اما درادامه به این موضوع بستگی داردکه دولتهاوسازمانهاچطور به این موضوعات ورود میکنند و چه دستورالعملهای اجرایی برای مفاد این توافقنامه وضع میشود. خوب است در همینجا به نکتهای اشاره کنم و آن موافقتنامه تجارت آزاد اوراسیاست که از25اردیبهشت لازمالاجرامیشود. این موافقتنامه میان ایران و پنج کشور منطقه اوراسیا شکل گرفته است. از اواخر اردیبهشت،87 درصد میان ایران و کشورهای اوراسیا لغو تعرفه گمرکی اجرایی میشود. در اینخصوص باید گفت دستگاه سیاست خارجی و دولت میتوانند موافقتنامهها و اسناد را تهیه و تنظیم کنند و به نوعی میدان و زمین بازی را برای فعالان بخش خصوصی مهیا کند. ازاین نقطه به بعد این بخش خصوصی است که باید وارد این میدان رقابت و زورآزمایی شود. اگر بخش خصوصی نتواند سهم خودش رااز صادرات به این کشورها به دست آورد، شاهد تصاحب سهم بازار داخل توسط بخش خصوصی کشورهای رقیب خواهیم بود و این موافقتنامههای ترجیحی میتواند بازار ایران را وارداتمحور کند. لذا باید هرچه سریعتر بخش خصوصی وارد شود و بتواند با فعالیتهایی که انجام میدهد، سهم مناسبی از این بازارها در اختیار بگیرد و این همان فرصت بزرگی است که میتوان از دل این موافقتنامهها خارج کرد. هر موافقتنامهای شما منعقد کنید ولی برای آن برنامه عملیاتی نداشته باشید، تنها بک نوشته بر روی کاغذ است.
متن کامل را در جامجم آنلاین بخوانید.
مهدی سیف تبریزی - گروه سیاسی
اساسا روسها روابط خود با غرب را چگونه تعریف میکنند و آیا میتوان انتظار داشت که گفتوگوهای روسیه و آمریکا بر نوع روابط تهران- مسکو اثرات منفی بگذارد و به گفته برخی رسانهها و شخصیتهای داخلی بازهم روسها، تهران را تنها گذاشته و به نوعی از پشت خنجر بزنند؟
اینکه روسها چه تحلیلی از نوع روابط خود با ایران و ایالاتمتحده دارند، موضوعی است که باید باتوجه به نگرش، تحلیلها و بیانات مقامات روسی به آن رسید و مورد توجه قرار داد. برای مثال برای فهم جهانبینی و آنچیزی که در ذهن مقامات روس میگذرد، میتوان به آخرین مصاحبه آقای پوتین با شبکه خبری «راشا تودی» توجه کرد. بنده از سیاستمداران و پژوهشگران این حوزه میخواهم فیلم سخنان آقای پوتین را ببینند یا متن آن را بخوانند، چون نکات بسیار مهم و آموزندهای را ایشان بیان میکنند.در حال حاضر روسها بهشدت از تجربه تاریخی که در سالهای گذشته درخصوص رابطه با غرب به دست آوردهاند، متاثر هستند و نگرانی بزرگی را برای ارتباطات آینده خود با طرف غربی احساس میکنند. روسها امروز به این فهم رسیدهاند که نمیتوانند امیدی به غرب داشته باشند. در طول 40 سال گذشته چندین بار تلاش کردند تا خود را با غرب یکی کنند ولی هربار طرف غربی روسها را به رسمیت نشناخت. لذا آقای پوتین به این درک و فهم رسیده که جهان غرب و جهان روس در یک کفه جمع نمیشوند. از همین روی اعتقاد دستگاه حاکمه روسیه به مذاکرات با دولت ترامپ، همانند یک کورسوی نور در انتهای یک تونل تاریک است. از نظر کرملین در شرایط فعلی آن کورسوی نور شخص ترامپ است. بنده در جلساتی این موضوع را بیان کردم که، امروز روسیه با آمریکا مذاکره نمیکند بلکه این مذاکرات با شخص ترامپ است. زیرا امروز مسکو به واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی خوشبین نیست؛ البته این نوع نگاه دوطرفه است و آمریکا و طرفهای غربی باهمه اختلافات پیش آمده دراین100روزبه طورکلی همجهت هستند.این موضوع راروسهابهخوبی میفهمند و میدانند که این افرادی که الان بر سر کار هستند، در یک مقطعی در قدرت قرار گرفتهاند. روسها بهشدت به دوران پسا ترامپ فکر میکنند و میدانند چنین نگاه و رویکردی که اکنون در دولت و شخص ترامپ وجود دارد، در آمریکا به یک راهبرد و استراتژی تبدیل نشده؛ بنابراین برداشت روسها این است که در شرایط کنونی، مسکو از ابتکارات شخص ترامپ استقبال میکند. باید توجه داشت که امروز شرایط جهانی با دورانی که برجام منعقد شد، مقداری متفاوت شده است. این شرایط شامل روسیه هم میشود و شرایط فعلی روسیه با آن دوران متفاوت است. من در این شرایط فرضیهای را مطرح میکنم؛ البته نمیدانم که چه مقدار میتواند صحیح باشد. به عنوان سفیر جمهوریاسلامی ایران در شرایط فعلی برداشتی از رفتار روسیه و شخص آقای پوتین دارم؛ این که طرف روسی اصرار دارد این پیام را به طرف ایرانی مخابره کند که روسیه برعهد خود با ایران پایبند است. حالا شما نگاه کنید به معاهده جامع راهبردی و تصویری که از امضای این معاهده به بیرون ارسال شد. حتی میتوان به متن پیامهایی که امسال عید، آقای پوتین برای مقام معظم رهبری و جناب آقای رئیسجمهور ارسال کردند، توجه کرد که نشان میدهد از ادبیات کاملا متفاوتی استفاده شده است. فرستادن آقای لاوروف به تهران، نوع استقبال از وزیر خارجه کشورمان در زمان تحویل پیام مقام معظم رهبری، نوع ادبیاتی که در اینخصوص بهکار برده میشود و نهایتا همین ابتکار عمل برقراری تماس تلفنی از سوی پوتین و ارائه گزارش از روند مسائل مربوط به روسیه، نشان از یک تحول بزرگ در نوع ارتباطات تهران و مسکو دارد.همین ارائه گزارشات پایتختها و اعتقاد به این موضوع که دو پایتخت نباید در موضوعات مشترک یکدیگر را سورپرایز کنند، از این جهت است که دو طرف نمیخواهند ذهنیتهای منفی گذشته را مجدد تکرار کنند که در جامعه ایرانی گفته شود باز روسها رفتند و ایران را تنها گذاشتند. این مورد را هم باید اشاره کرد که مسکو اعتقاد دارد که اگر بتواند مشکلات خود با آمریکا را تاحدودی کاهش دهد، تمایل دارد تا نقشی مثبت و سازنده در کاهش مشکلات ایران و آمریکا ایفا کند.
نگاه روسها به توافقنامه جامع همکاری میان دو کشور به چه شکل است و آیا واقعا در طرف روس جدیت لازم برای اجرایی کردن مفاد این توافقنامه وجود دارد؟
درخصوص موافقتنامه جامع همکاری میان ایران و روسیه، بنده بارها گفتهام که این یک سند جامع است که باید اجرایی و عملیاتی شود. نمیتوان هر روز درخصوص این سند صحبت کرد و به هیچکدام از مفاد آن عمل نکرد. باید از دل آن کار و دستورات اجرایی استخراج شود.موافقتنامه هم یک امرکلی است.دراین سند دوطرف بیان داشتهاند که میخواهند درخصوص کلیه مسائل دوجانبه بایکدیگر کار کنند.اما درادامه به این موضوع بستگی داردکه دولتهاوسازمانهاچطور به این موضوعات ورود میکنند و چه دستورالعملهای اجرایی برای مفاد این توافقنامه وضع میشود. خوب است در همینجا به نکتهای اشاره کنم و آن موافقتنامه تجارت آزاد اوراسیاست که از25اردیبهشت لازمالاجرامیشود. این موافقتنامه میان ایران و پنج کشور منطقه اوراسیا شکل گرفته است. از اواخر اردیبهشت،87 درصد میان ایران و کشورهای اوراسیا لغو تعرفه گمرکی اجرایی میشود. در اینخصوص باید گفت دستگاه سیاست خارجی و دولت میتوانند موافقتنامهها و اسناد را تهیه و تنظیم کنند و به نوعی میدان و زمین بازی را برای فعالان بخش خصوصی مهیا کند. ازاین نقطه به بعد این بخش خصوصی است که باید وارد این میدان رقابت و زورآزمایی شود. اگر بخش خصوصی نتواند سهم خودش رااز صادرات به این کشورها به دست آورد، شاهد تصاحب سهم بازار داخل توسط بخش خصوصی کشورهای رقیب خواهیم بود و این موافقتنامههای ترجیحی میتواند بازار ایران را وارداتمحور کند. لذا باید هرچه سریعتر بخش خصوصی وارد شود و بتواند با فعالیتهایی که انجام میدهد، سهم مناسبی از این بازارها در اختیار بگیرد و این همان فرصت بزرگی است که میتوان از دل این موافقتنامهها خارج کرد. هر موافقتنامهای شما منعقد کنید ولی برای آن برنامه عملیاتی نداشته باشید، تنها بک نوشته بر روی کاغذ است.
متن کامل را در جامجم آنلاین بخوانید.
مهدی سیف تبریزی - گروه سیاسی
تیتر خبرها
-
سوزش بیبی
-
روسیهای که بود روسیهای که هست
-
سازمان ملل چشم بر جنایت صهیونیستها بسته است
-
دیدار آیتالله جوادیآملی با آیتالله سیستانی
-
هشدار سرلشکر باقری به دشمنان
-
دبیرکل حزبالله لبنان: به مقاومت برای دفاع از مردم لبنان ادامه خواهیم داد
-
نقشه راه حوزه برای تمدنسازی
-
نمایشگاه کتاب روی موج رادیو
-
نسخه بیاثر برای کاهش تلفات رانندگی
-
«جامجم» در قلب نمایشگاه کتاب