دوره گذار
یک زمانی اینکه ما را در یک اتاق بیندازند و حبسمان کنند و نتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم و مثلا برویم دم در خانه با همسایهها گل کوچیک بازی کنیم، بدترین عذابی بود که میشد به یک نوجوان داد.
البته انسان در هر سنی تمایل به تنهایی دارد ولی هرچه جلوتر میرویم این تمایل به تنهایی بیشتر هم میشود. شاید خود تو هم از آن دسته نوجوانهایی باشی که دوست داری مدت زیادی را در تنهایی بگذرانی. دلایل این تمایل هم زیاد است. یکی برای کسب معنویت این حس را دارد و یکی از سکوت و آرامش لذت میبرد و یکی هم کلا از همصحبتی با دیگران خوشش نمیآید.حالا این تنهایی که از آن حرف زدیم تنهایی خودخواسته است اما برخی تنهایی را نمیخواهند و مشکلشان این است که در جمع پذیرفته نمیشوند؛ یعنی اولش از اینجا شروع میشود که کسی درکشان نمیکند. بعد کمکم حس میکنندچه آنها نخواهند و چه خودش، عاقبت تنهایی نصیبش خواهد شد.انگار نوجوان نسل امروز از این مدل تنهایی نوین بیشتر رنج میبرد. اتفاقا او خیلی هم اهل ارتباط برقرارکردن است. مثلا برای خود تو در فضای مجازی کلی دوست و غریبه هستند که با آنها در ارتباطی. ولی حتی وقتی مثلا در یک مهمانی هستی هم ترجیحات این است که گوشی را برداری و با همانها ارتباط بگیری تا اینکه بخواهی با کسانی سروکله بزنی که برایت ارزش زیادی قائل نیستند یا درست درکت نمیکنند یا حتی برایت جذاب نیستند.بههرحال من یکی که باور دارم دوران نوجوانی را نباید با مفهوم خود نوجوان قاطی کنیم. یعنی درست است که این دوران گذار و البته پر از اتفاقات عجیب و غریب است و گاهی چالشهای بحرانی درآن متنوع میشودولی خودنوجوان کسی است که فقط داردتلاش میکندبا جهان اطرافش بیشترازقبل آشناشود، استعدادهایش را کشف و رویاهایش را پیدا کرده و با استقلال فکری بیشتری از دوران کودکی، برای رسیدن به آنها تلاش کند.
حسین شکیبراد - سردبیر نوجوانه
حسین شکیبراد - سردبیر نوجوانه