دیگری ترسناک است
انسان هرگز نتوانسته مستقل از طبیعت زندگی کند. حتی وقتی خواسته به آن آسیبی برساند یا نابودش کند، باز هم طبیعت همچون مادری خشمگین و در عینحال دلسوز، او را در آغوش گرفته است.
اولگا توکارچوک، نویسنده، روشنفکر و فعال اجتماعی لهستانی نیز همواره در بخشی از بنمایههای آثار خود، به پیوند تنگاتنگ میان انسان و طبیعت پرداخته و طبیعت را خاستگاه اندیشه و محل تعالی انسان دانسته است. داستان «بچههای سبز» در بهار 1656 میگذرد. ویلیام دیویسون که گیاهشناسی اسکاتلندی است و درفرانسه اقامت دارد،به دعوت همسر پادشاه لهستان،درمقام طبیب به آن سرزمین سردومرطوب نقلمکان میکند.شایدهمین سفربه قلب بحرانهایی که لهستان قرن هفدهم تجربه میکند و تمرکز وسواسگونه بر چنین زمانهای است که موجب شده ترجمه کتاب، رنگی از زبان باستانی به خود بگیرد. اولگا توکارچوک، غریبهای گرفتار در تلاطم تاریخ، اروپا را از طریق صدای روایتگر خود، زیر سؤال میبرد. همواره دیگری بهعنوان یک خطر بالقوه درک شده است. دیگری همیشه ترسناک است اما ما در مورد همسایگان خود، بهویژه کسانی که در حاشیه جهانی که به ما نزدیک است زندگی میکنیم، چه میدانیم؟ کتاب بچههای سبز انعکاسی ظریف و خالی از شوخطبعی در مورد درک دیگری و رد ناشناختههاست.
نویسنده: اولگا توکارچوک
مترجم: کاوه میرعباسی
نشر: چشمه
سال انتشار: 1403
نویسنده: اولگا توکارچوک
مترجم: کاوه میرعباسی
نشر: چشمه
سال انتشار: 1403