
کتاب «خیلی محرمانه» به همت انتشارات 27بعثت رونمایی شد
خطشکنی در مسیر کتابهای امنیتی
کتاب «خیلی محرمانه» مجموعهای از خاطرات شفاهی حسین تابانمنش که از دوران کودکی تا پایان ماموریتش در مصر را دربر میگیرد، در فرهنگسرای خاوران رونمایی شد.
حسن تابانمنش، راوی کتاب خیلی محرمانه عنوان کرد: در ابتدا بر خود واجب میدانم از کسانی که در تدوین این کتاب سهم بسزایی داشتهاند، سپاسگزاری کنم. بهویژه از محمدحسن روزیطلب که با راهنماییهایش انگیزهای در من ایجاد کرد تا مسائلی را مطرح کنم که شاید تنها خود من از آنها آگاهی داشتم و میتوانست به عنوان یک سند تاریخی باقی بماند. انگیزه نخستین من از بیان این تجربیات، بازگویی مسائل و رخدادهایی است که از ابتدا تا زمان ماموریت در مصر بر من گذشت.وی در ادامه به یکی از سؤالات پرتکرار اشاره کرد: بارها از من پرسیدهاند که آیا از بیان چنین مسائل و حقایقی نمیترسیدید؟ بهویژه باتوجه به شرایط فعلی جامعه و بحرانهایی که در جریان است، پاسخ من این است که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، نسل ۵۷ با دلی پر از عشق به انقلاب و آرمانهای آن پیوست. انقلابی که ریشه در اراده و تلاش مردم داشت و ما نیز با جان و دل در مسیر آن قرار گرفتیم. شبانهروزهای ما بهویژه در دوران دبیرستان با فعالیتهای انقلابی سپری میشد. من مسئول انجمن اسلامی دبیرستان بودم و بسیاری از شبها تا طلوع صبح درپی چاپ پوسترهای ضدانقلاب، نوشتن مقالات و پخش آنها و مقابله با گروهکهای مختلف درگیر بودم. این مسیر تا سال ۶۰ که به سپاه پیوستم، ادامه داشت. تابانمنش سپس به دوران حضور خود در جبهه اشاره کرد و گفت: پس از پیوستن به سپاه، تنها سه ماه پس از ازدواجم به جبهه رفتم. در عملیات فتحالمبین و آزادسازی خرمشهر حضور داشتم و پس از آن به کردستان رفتم. وضعیت امنیتی آنجا بسیار وخیم بود و مردم تصور میکردند هرکس به آنجا برود، حتما جان خود را از دست خواهد داد. با این حال همسرم را نیز همراه خود بردم و دو سال در آنجا زندگی کردیم. وی در ادامه از حضور خود در لبنان سخن گفت و بیان کرد: پس از کردستان به لبنان رفتم و در نبرد با اسرائیل شرکت کردم. من جزو نخستین افرادی بودم که وارد بیروت شدم. در آن دوران نه آب و نه برق داشتیم. تنها چهار ساعت در شب برق میآمد و شرایط زندگی بهشدت دشوار بود. در این شرایط اعضای حزبالله که ما را میدیدند با عشق و ارادت به امام(ره) و آرمانهای انقلاب پیوستند و این جریان با ایثار و فداکاری در میان آنان گسترش یافت.