نسخه Pdf

لذت زندگی‌کردن به شیوه آدم‌های کاملا معمولی!

لذت زندگی‌کردن به شیوه آدم‌های کاملا معمولی!

اغلب اوقات ما پدر و مادرها دل‌مان می‌خواهد فرزندانی متفاوت پرورش دهیم. خیلی از ما وقتی فرزندمان به دنیا می‌آید، اصلا به این فکر نمی‌کنیم که قرار است او هم مانند ما فردی معمولی باشد.

خیلی از ما به‌دنبال آن هستیم تا آمال و آرزوهای خود را در فرزندمان جست‌وجو کنیم و هرآنچه که به آن نرسیده‌ایم را در اختیارش قرار دهیم یا مسیری که نتوانستیم به آن وارد یا در آن موفق شویم، فرزندمان به منتهاالیهش برسد.به‌همین‌خاطر هم خیلی‌وقت‌ها آن‌قدر دغدغه آموزش مهارت‌های مختلف به فرزندمان راداریم که فراموش می‌کنیم قرار است هم ما وهم فرزندمان در کنار همدیگر گاهی‌وقت‌ها خوش‌بگذرانیم و از بودن در کنار همدیگر لذت ببریم.  اصلا اگر سراغ آدم‌های خاص در دنیا بروید، آدم‌هایی که چهره هستند و خیلی از ما آنها را به خاطر موفقیت‌هایشان در حوزه‌های مختلف می‌شناسیم، متوجه خواهید شد این خاص‌بودن‌ها در زندگی شخصی خوشبختی را برایشان به ارمغان نیاورده است. اغلب اوقات آدم‌های معمولی، آدم‌های درست شبیه من و شما، همان آدم‌هایی که گاهی اشتباه می‌کنند، گاهی زمین می‌خورند و باز دوباره از جایشان بلند می‌شوند و به مسیرشان ادامه می‌دهند، بیشتر از افرادی که همیشه نگران موفقیت‌های افزون‌تر هستند می‌توانند خوشبختی را لمس کنند. شاید باید خیلی از ما تعریف و تفسیرمان را از موفقیت و خوشبختی تغییر دهیم.  بچه‌هایی که در دوران مدرسه همیشه نمره‌های ۲۰ یا نمره بالا می‌گیرند لزوما در زندگیشان افراد موفق و خوشبختی نیستند. بچه‌هایی که تمام وقت‌شان پای دفتر و کتاب و درس و مشق می‌گذرد نمی‌توانند همه مراحل زندگی را به‌خوبی تجربه و درک کنند و همین جا ماندن از برخی مرحله‌های زندگی می‌تواند موجب شود تا در بزرگسالی وقتی به گذشته نگاه می‌کنند، حسرت‌هایی برایشان باقی بماند. بچه‌های ما برای آن‌که خوشبخت و موفق باشند لزوما نباید دکتر، مهندس یا خلبان شوند! دانش‌آموزانی با نمره‌های معمولی و بسیاری از طبقات اجتماعی در مشاغل معمولی و با درآمدهای معمولی، خیلی بیشتر از افرادی که موفقیت‌های ویژه دارند شادی و خوشبختی را لمس می‌کنند. این افراد یاد گرفته‌اند چگونه در کنار درس‌خواندن، پول‌درآوردن و تلاش برای موفقیت از زندگی‌کردن جا نمانند. زندگی‌کردن اما درهمین لحظه‌هاست؛ قدم‌زدن زیر باران، راه‌رفتن روی برگ‌های خشک و گوش جان سپردن به صدای خش‌خش آنها، تماشای بارش برف از پشت پنجره و نوشیدن یک فنجان چای داغ و خیلی از کارهایی از این دست که می‌تواند یک لحظه توقف و تامل را به ما هدیه کند.برای این‌که خوشبخت و موفق باشیم نیازی نیست همیشه بدویم. گاهی‌وقت‌ها ایستادن یا حتی نشستن، لذتش از دویدن‌های مکرر بیشتر است.

زهرا چیذری - سردبیر چاردیواری