رنج و عشق

رنج و عشق

نیچه گفته است:«آنچه از سر عشق اتفاق می‌افتد،فراسوی نیک و بد است.»عشق مرزهای اخلاق و عرف اجتماعی رادرهم می‌نورددوبرای بروز یافتن،هیچ چهارچوبی نمی‌شناسد.

جولین بارنز «فقط یک داستان» را با یک پرسش آغاز می‌کند: «ترجیح می‌دهید نصیب‌تان عشق بیشتر و رنج بیشتر باشد یا عشق کمتر و رنج کمتر؟ به‌نظرم در نهایت تنها سؤال واقعی همین است.» اگرچه این پرسش از همان اول متناقض و سفسطه‌آمیز به نظر می‌رسد، خاصیتی را نشان می‌دهد که عشق با آن شکل گرفته و بر پایه همان تناقض رشد می‌کند.بسیاری ازما فقط یک داستان داریم که ارزش تعریف کردن دارد.منظور این نیست که درزندگی هر فرد فقط یک اتفاق رخ می‌دهد.داستان‌های بی‌شماری در زندگی‌مان رخ می‌دهد که می‌توانیم برای دیگران بازگو کنیم اما دست‌آخر فقط یک داستان است که از همه داستان‌ها مهم‌تر است و در نهایت فقط همین یک داستان است که ارزش روایت و تعریف کردن دارد. فقط یک داستان جولین بارنز، روایتگر چنین داستانی است. داستان پیامدهای نخستین عشق که همیشگی است.جولین بارنز،همانند دیگر اثرش،«درک یک پایان»،همراه پل، راوی داستان، ما را به سفر درگذشته شخصیت داستانش می‌برد. بارنز موشکافانه به واکاوی عشق، نکات و جزئیات کشنده و زندگی‌بخش پیرامون عشق می‌پردازد و خواننده را به تفکر درباره داستان‌ها و داستانِ داستان‌های خودش وامی‌دارد. 

نویسنده: جولیان بارنز
مترجم: سهیل سُمی
نشر: نو
سال انتشار: 1403