تبلور وعده خداوند در جنگ غزه
رژیم صهیونیستی به جنایات خود در نوار غزه ادامه میدهد و غیرنظامیان را همچنان به شهادت میرساند. از سوی دیگر، شکست تلآویو در رسیدن به اهداف از پیشتعیینشده در جنگ غزه، سبب شد تا در یک جنون راهبردی، این رژیم و حامیانش دامنه جنگ را به لبنان و بخشهای دیگر منطقه گسترش دهند.
به عبارت بهتر، کابینه نتانیاهو تلاش کرد با تکثیر اضلاع نبرد، مانع تمرکز افکار عمومی منطقه و دنیا بر شکستهای کانونی آنها در غزه و خانیونس شود. در هر حال، جنس پیروزی مقاومت نهتنها راهبردی و منطقهای بلکه گفتمانی بوده و شاهد شکلگیری موج جدیدی از صهیونیسمستیزی در شرایط کنونی هستیم.قواعد راهبردی، گفتمانی و میدانی در جهان، به سود مقاومت تغییر پیدا کرده و حتی رژیم اشغالگر قدس با وقیحانهترین جنایات ممکن نیز قادر به تغییر این روند نبوده است. آنچه در جریان جنگ غزه و لبنان مشاهده کردهایم، گویای آن است که مشکل غرب و رژیم اشغالگر قدس با جبهه مقاومت، ذاتی و ماهوی است. به عبارت بهتر، ما شاهد جریان باطلی هستیم که اساسا صلح و آرامش در جهان اسلام و منطقه را برنمیتابد.
بهراستی با این دشمن ذاتی و ماهوی، چگونه باید برخورد کرد؟ آیا میتوان از سازش با چنین دشمنی، آن هم براساس عقلانیت و منطق، کمترین سخنی به میان آوریم؟ قطعا خیر! اقتدار جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی صرفا معطوف به ابعاد جنگ و میدان نیست. ما انعکاس این مقاومت و اقتدار را امروز در سرتاسر دنیا میبینیم. استراتژیستهای ارشد صهیونیستی و آمریکایی، متفقالقول هستند که نتانیاهو و تلآویو به اهداف خود درجنگ دست پیدا نکرده و فراتر از آن، هیچگاه رژیم اشغالگر قدس تا این اندازه در سرتاسر دنیا منفور نبوده است. این به معنای تحقق دو شکست موازی و همزمان علیه صهیونیستهاست: شکست در میدان و شکست در فرامتن میدان.در اینجا قصد دارم به سؤال خود بازگردم: اینکه مماشات و عادیسازی روابط با بازیگری اشغالگر، متوحش، کودککش و شکستخورده، چه منطقی دارد؟ قطعا دین مبین اسلام چنین مسألهای را براساس آموزههای صریح خود برنمیتابد. آیات قرآن کریم و تعالیم اسلامی ما، میگوید نباید در برابر ظالم و ستمکار تسلیم شد. امروز، مصداق ظالم و ستمکار در جهان مشخص است: رژیم اشغالگر صهیونیستی. اکنون بیش از 14 ماه از آغاز جنگ غزه سپری شده و دیگر بهانهای برای افرادی که خود را در قبال تحولات منطقه منفعل ساخته و به خواب زدهاند، باقی نمانده است. کسی اکنون نمیتواند مدعی شود که وقایع جنگ غزه را ندیده یا نسبت به جنایات رژیمصهیونیستی اطلاع و آگاهی ندارد. ظلم و ظالم در یک سوی میدان قرار دارند و حق و حقدار در یک طرف دیگر. جریان حق، امید به تبلور وعده الهی درجنگ غزه ولبنان دارد وپیروزی نهایی بر دشمن ظالم و غاصب صهیونیستی را قطعی میداند. این همان قدرت ایمان مقاومت است که دشمن هیچگاه قادر به محاسبه آن نخواهد بود...
دکتر خالد شوکت / سخنگوی سابق دولت تونسبهراستی با این دشمن ذاتی و ماهوی، چگونه باید برخورد کرد؟ آیا میتوان از سازش با چنین دشمنی، آن هم براساس عقلانیت و منطق، کمترین سخنی به میان آوریم؟ قطعا خیر! اقتدار جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی صرفا معطوف به ابعاد جنگ و میدان نیست. ما انعکاس این مقاومت و اقتدار را امروز در سرتاسر دنیا میبینیم. استراتژیستهای ارشد صهیونیستی و آمریکایی، متفقالقول هستند که نتانیاهو و تلآویو به اهداف خود درجنگ دست پیدا نکرده و فراتر از آن، هیچگاه رژیم اشغالگر قدس تا این اندازه در سرتاسر دنیا منفور نبوده است. این به معنای تحقق دو شکست موازی و همزمان علیه صهیونیستهاست: شکست در میدان و شکست در فرامتن میدان.در اینجا قصد دارم به سؤال خود بازگردم: اینکه مماشات و عادیسازی روابط با بازیگری اشغالگر، متوحش، کودککش و شکستخورده، چه منطقی دارد؟ قطعا دین مبین اسلام چنین مسألهای را براساس آموزههای صریح خود برنمیتابد. آیات قرآن کریم و تعالیم اسلامی ما، میگوید نباید در برابر ظالم و ستمکار تسلیم شد. امروز، مصداق ظالم و ستمکار در جهان مشخص است: رژیم اشغالگر صهیونیستی. اکنون بیش از 14 ماه از آغاز جنگ غزه سپری شده و دیگر بهانهای برای افرادی که خود را در قبال تحولات منطقه منفعل ساخته و به خواب زدهاند، باقی نمانده است. کسی اکنون نمیتواند مدعی شود که وقایع جنگ غزه را ندیده یا نسبت به جنایات رژیمصهیونیستی اطلاع و آگاهی ندارد. ظلم و ظالم در یک سوی میدان قرار دارند و حق و حقدار در یک طرف دیگر. جریان حق، امید به تبلور وعده الهی درجنگ غزه ولبنان دارد وپیروزی نهایی بر دشمن ظالم و غاصب صهیونیستی را قطعی میداند. این همان قدرت ایمان مقاومت است که دشمن هیچگاه قادر به محاسبه آن نخواهد بود...
تیتر خبرها