فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
گسترش دوباره دام شرطیسازی از سوی آمریکا
پس ازانتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آینده آمریکا، تحولات این کشور و گزینههای احتمالی دولت آینده ترامپ، زیر ذرهبین رسانهها و تحلیلگران روابط بینالملل قرار دارد. برهمین اساس باتوجه به انتخابهایی که از سوی ترامپ در حال انجام است و همچنین اخباری که از دیدارها و نشستهای ترامپ در آمریکا انتشار یافته، پیامهای مختلفی برداشت میشود.
یکی از همین اخبار که البته از سوی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان تکذیب شد، خبر دیدار نماینده ایران در سازمان ملل با ایلان ماسک بود. پس از انتشار این خبر برخی چهرههای سیاسی در ایران و خارج از ایران، خوشبینانه تحلیل کردند که ممکن است این دیدار مقدمهای برای کاهش تنش میان تهران و واشنگتن باشد اما دکتر فؤاد ایزدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل آمریکا چنین مسألهای را قبول ندارد و میگوید ترامپ در این دوره بهدنبال تکمیل کارهای ناتمام دوره قبل خود علیه ایران است. مشروح گفتوگوی جامجم آنلاین با ایزدی را میخوانید.
پس از انتشار خبر دیدار نماینده کشورمان در سازمان ملل با ایلان ماسک، تحلیلهای خوشبینانهای درباره آینده روابط ایران و آمریکا منتشر شده است. فارغ از اینکه این خبر تکذیب شده؛ ارزیابی شما درباره این تحلیلها چیست؟
طبعا این تصور اشتباه است و آمریکاییها هیچوقت نهتنها در پی کاهش تنش با ایران نبودند، بلکه بهدنبال بهدست گرفتن اهرمهای قدرت در کشورمان هستند. نکته دیگر موضوع ترکیب جدید دولت ترامپ است. درحال حاضر شش الی هفت نفر برای تصدی مسئولیتهایی در دولت جدید آمریکا مطرح هستند که از دو شاخص برخوردارند؛ یکی آنکه بهشدت سرسپرده دونالد ترامپ هستند و دوم اینکه بله قربانگوی اسرائیلاند. شواهد نشان میدهد که ترامپ نمیخواهد تجربه دولت اول خود را تکرار کند چون جان بولتون که مشاور امنیت ملی او بود در پایان دوره ریاستجمهوری او علیه ترامپ سخن گفت یا اینکه رئیس دفتر ترامپ بعدها او را یک فاشیست خواند.
حمایت آمریکا از رژیمصهیونیستی در دوره ترامپ بیشتر از بایدن خواهد بود؟
مسئولان دولت بایدن هم طرفدار رژیمصهیونیستی بودند اما دغدغهای هم نسبت به آینده اسرائیل و فعالیتهای بنیامین نتانیاهو داشتند و برداشتشان این بود که اقدامات نخستوزیر رژیمصهیونیستی به ضرر منافع آمریکاست. در صورتیکه افرادی که در دولت ترامپ بر سر کار خواهند آمد بله قربانگوی نتانیاهو خواهند بود؛ بنابراین کسی نباید این تصور را داشته باشد که دولت ترامپ قرار است کاری کند که در راستای منافع ایران باشد. از این جهت که کسانی که در دولت آینده آمریکا مسئولیت میگیرند حتما به این فکر خواهند بود، اقداماتی که در دوره پیشین ریاستجمهوری ترامپ نتوانستند علیه ایران انجام دهند اینبار به سرانجام برسانند و تصور میکنند این فرصت در چهار سال آینده برای آنها فراهم است تا دوباره سیاست فشار علیه جمهوری اسلامی را دنبال کنند.
ارزیابی شما از مواضعی که تاکنون مقامات دولت چهاردهم درباره انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ داشتهاند، چیست؟
طی چند روز گذشته عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان عنوان کرده که اگر منافع جمهوری اسلامی تأمین شود ما با آمریکا مذاکره میکنیم. این سخن، حرف بدی نیست نه به خاطر اینکه کسانی در واشنگتن منتظر مذاکره با ایران و رفع مشکلات موجود در تعاملات دو کشور هستند، بلکه این اظهارنظر بیشتر متوجه افراد کمتوجهی است که با تمام توان قصد دارند چهره آمریکا را بزک کنند و حتی در همین ایام هم در پی ارائه تصویری جدید از دونالد ترامپ هستند و حتی اینگونه القا میکنند که تیرگی روابط میان تهران و واشنگتن عمدتا ناشی از کوتاهی و تقصیر جمهوری اسلامی است. به نظر میرسد که اینگونه موضعگیری از سوی آقای عراقچی برای گرفتن بهانه از دست این افراداست که تربیون هم دارند وحرفهای زیادی هم میزنند. البته رئیسجمهور و وزیر خارجه کشورمان حرف درستی میزنند که تقابل میان ایران و آمریکا باید مدیریت شود؛ منتها باید مراقب بود که تجربه هشت ساله دولت روحانی فراموش نشود. به هر حال در آن دوره، رکورد جدیدی به لحاظ میزان ساعات مذاکره وزیر خارجه کشورمان با همتای آمریکایی ودادن امتیازات گسترده به ثبت رسید اما درانتهای آن دوره تحریمهای ایران بیشتر از زمان تحریم در دوران قبل از ریاستجمهوری آقای روحانی بود. درهمین زمینه عدهای عنوان کردند که این وضعیت ناشی از اقدامات ترامپ است و او باعث شد که آمریکا از توافق برجام کنار برود و اینگونه توصیف کردند که گویی ترامپ یک پدیده غیرمعقولی بود و اگر رئیسجمهور بعدی آمریکا، دموکرات باشد اوضاع به روال گذشته بر میگردد. این در حالی است که جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور بعدی از دموکراتها بود اما تغییری در نوع تعاملات میان ایران و آمریکا رخ نداد و این نکته را هم باید مدنظر داشت که بایدن از این اختیار برخوردار بود که شرایط را برگرداند.
قوانین آمریکا چقدر دست رئیسجمهور را برای تغییر سیاستهای کلی نسبت به دوره قبل باز میگذارد؟
بهطور کلی این قانون در آمریکا وجود دارد که رئیسجمهور جدید میتواند دستورات رئیسجمهور قبلی را لغو کند و اتفاقا بایدن این کار را کرد چون ترامپ از18پیمان بینالمللی خارج شد و بایدن دستور لغو17تصمیم ترامپ را صادر کرد اما اقدامی درباره موضوع برجام و مسأله ایران انجام نداد. دلیل آن هم روشن است چون آمریکاییها همان موقع اعلام کردند که ما توافق طولانیتر و قویتری میخواهیم.بایدن حتی از امروز تا اول بهمن که زمان به دست گرفتن قدرت از سوی ترامپ است، میتواند دستور بازگشت آمریکا به برجام را صادر کند اما قطعا چنین اقدامی را انجام نخواهد داد.از اینرو، این تجربه و تاریخ نباید فراموش شود و از سوی دیگر باید توجه داشت که معطلکردن کشور برای این نوع توافقات کار صحیحی نبود و نباید از این پس تکرار شود چون جامعه عمدتا در حوزههای اقتصادی حالت شرطیشدن پیدا خواهد کرد و چنین فرآیندی برای کشور مشکل ایجاد کرده و نباید آن را تکرار کرد.
پس از انتشار خبر دیدار نماینده کشورمان در سازمان ملل با ایلان ماسک، تحلیلهای خوشبینانهای درباره آینده روابط ایران و آمریکا منتشر شده است. فارغ از اینکه این خبر تکذیب شده؛ ارزیابی شما درباره این تحلیلها چیست؟
طبعا این تصور اشتباه است و آمریکاییها هیچوقت نهتنها در پی کاهش تنش با ایران نبودند، بلکه بهدنبال بهدست گرفتن اهرمهای قدرت در کشورمان هستند. نکته دیگر موضوع ترکیب جدید دولت ترامپ است. درحال حاضر شش الی هفت نفر برای تصدی مسئولیتهایی در دولت جدید آمریکا مطرح هستند که از دو شاخص برخوردارند؛ یکی آنکه بهشدت سرسپرده دونالد ترامپ هستند و دوم اینکه بله قربانگوی اسرائیلاند. شواهد نشان میدهد که ترامپ نمیخواهد تجربه دولت اول خود را تکرار کند چون جان بولتون که مشاور امنیت ملی او بود در پایان دوره ریاستجمهوری او علیه ترامپ سخن گفت یا اینکه رئیس دفتر ترامپ بعدها او را یک فاشیست خواند.
حمایت آمریکا از رژیمصهیونیستی در دوره ترامپ بیشتر از بایدن خواهد بود؟
مسئولان دولت بایدن هم طرفدار رژیمصهیونیستی بودند اما دغدغهای هم نسبت به آینده اسرائیل و فعالیتهای بنیامین نتانیاهو داشتند و برداشتشان این بود که اقدامات نخستوزیر رژیمصهیونیستی به ضرر منافع آمریکاست. در صورتیکه افرادی که در دولت ترامپ بر سر کار خواهند آمد بله قربانگوی نتانیاهو خواهند بود؛ بنابراین کسی نباید این تصور را داشته باشد که دولت ترامپ قرار است کاری کند که در راستای منافع ایران باشد. از این جهت که کسانی که در دولت آینده آمریکا مسئولیت میگیرند حتما به این فکر خواهند بود، اقداماتی که در دوره پیشین ریاستجمهوری ترامپ نتوانستند علیه ایران انجام دهند اینبار به سرانجام برسانند و تصور میکنند این فرصت در چهار سال آینده برای آنها فراهم است تا دوباره سیاست فشار علیه جمهوری اسلامی را دنبال کنند.
ارزیابی شما از مواضعی که تاکنون مقامات دولت چهاردهم درباره انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ داشتهاند، چیست؟
طی چند روز گذشته عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان عنوان کرده که اگر منافع جمهوری اسلامی تأمین شود ما با آمریکا مذاکره میکنیم. این سخن، حرف بدی نیست نه به خاطر اینکه کسانی در واشنگتن منتظر مذاکره با ایران و رفع مشکلات موجود در تعاملات دو کشور هستند، بلکه این اظهارنظر بیشتر متوجه افراد کمتوجهی است که با تمام توان قصد دارند چهره آمریکا را بزک کنند و حتی در همین ایام هم در پی ارائه تصویری جدید از دونالد ترامپ هستند و حتی اینگونه القا میکنند که تیرگی روابط میان تهران و واشنگتن عمدتا ناشی از کوتاهی و تقصیر جمهوری اسلامی است. به نظر میرسد که اینگونه موضعگیری از سوی آقای عراقچی برای گرفتن بهانه از دست این افراداست که تربیون هم دارند وحرفهای زیادی هم میزنند. البته رئیسجمهور و وزیر خارجه کشورمان حرف درستی میزنند که تقابل میان ایران و آمریکا باید مدیریت شود؛ منتها باید مراقب بود که تجربه هشت ساله دولت روحانی فراموش نشود. به هر حال در آن دوره، رکورد جدیدی به لحاظ میزان ساعات مذاکره وزیر خارجه کشورمان با همتای آمریکایی ودادن امتیازات گسترده به ثبت رسید اما درانتهای آن دوره تحریمهای ایران بیشتر از زمان تحریم در دوران قبل از ریاستجمهوری آقای روحانی بود. درهمین زمینه عدهای عنوان کردند که این وضعیت ناشی از اقدامات ترامپ است و او باعث شد که آمریکا از توافق برجام کنار برود و اینگونه توصیف کردند که گویی ترامپ یک پدیده غیرمعقولی بود و اگر رئیسجمهور بعدی آمریکا، دموکرات باشد اوضاع به روال گذشته بر میگردد. این در حالی است که جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور بعدی از دموکراتها بود اما تغییری در نوع تعاملات میان ایران و آمریکا رخ نداد و این نکته را هم باید مدنظر داشت که بایدن از این اختیار برخوردار بود که شرایط را برگرداند.
قوانین آمریکا چقدر دست رئیسجمهور را برای تغییر سیاستهای کلی نسبت به دوره قبل باز میگذارد؟
بهطور کلی این قانون در آمریکا وجود دارد که رئیسجمهور جدید میتواند دستورات رئیسجمهور قبلی را لغو کند و اتفاقا بایدن این کار را کرد چون ترامپ از18پیمان بینالمللی خارج شد و بایدن دستور لغو17تصمیم ترامپ را صادر کرد اما اقدامی درباره موضوع برجام و مسأله ایران انجام نداد. دلیل آن هم روشن است چون آمریکاییها همان موقع اعلام کردند که ما توافق طولانیتر و قویتری میخواهیم.بایدن حتی از امروز تا اول بهمن که زمان به دست گرفتن قدرت از سوی ترامپ است، میتواند دستور بازگشت آمریکا به برجام را صادر کند اما قطعا چنین اقدامی را انجام نخواهد داد.از اینرو، این تجربه و تاریخ نباید فراموش شود و از سوی دیگر باید توجه داشت که معطلکردن کشور برای این نوع توافقات کار صحیحی نبود و نباید از این پس تکرار شود چون جامعه عمدتا در حوزههای اقتصادی حالت شرطیشدن پیدا خواهد کرد و چنین فرآیندی برای کشور مشکل ایجاد کرده و نباید آن را تکرار کرد.