قلم به مثابه محراب
مراسم رونمایی ازکتاب«ماهی ماه» نوشته عطیه سادات حجتی باحضور سیدمهدی شجاعی و اهالی فرهنگ و رسانه همزمان باهفته کتاب درفرهنگسرای رسانه برگزار شد. در این نشست سیدمهدی شجاعی به تبیین جایگاه مادر درمعارف وروایات پرداخت.
او ضمن اشاره به آیهای از قرآن گفت: « خداوند تشکر از پدر و مادر را هم ردیف تشکر از خودش قرار میدهد و میفرماید « اشْکرْ لِی وَلِوَالِدَیک » و وقتی خداوند چنین اهمیتی برای تشکر از والدین قائل است، یعنی این موضوع اهمیتی زیادی دارد و باز بین پدر و مادر، مادر جایگاه ویژهتر و ارزشمندتری دارد. روایت است کسی نزد پیامبر میرود و میپرسد به چه کسی خوبی کنم پیامبر میفرماید به مادرت. او برای بار دوم و سوم نیز میپرسد به چه کسی خوبی کنم و پیامبر باز پاسخ میدهد به مادرت. بار چهارم که میپرسد پیامبر جواب میدهد به پدرت و همچنین اشارهای که قرآن به مدت وضع حمل و شیر دادن مادر میکند اشاره مستقیم دارد به جایگاه بلند مادر.وی با اشاره به موضوع کتاب ماهی ماه که درباره نامهنگاری به مادر و موضوع دیگری که ارزش این کتاب را بیشتر میکند، توجه به این مقوله از منظر جهانبینی توحیدی و اعتقادی است، یعنی نویسنده میتوانست نامههایی عاشقانه خطاب به مادرش بنویسد اما این میزان محتوا و جهانبینی و حقایق و معرفت در آن نباشد اما همین که او با چنین جهانبینی به موضوع نگریسته کار ارزشمندی است که تاکنون پیش از این انجام نشده است.سیدمهدی شجاعی همچنین با اشاره به شعری از نظامی « بلبل عرشند سخنپروران/ باز چه مانند به آن دیگران/پیش و پسی بست صف کبریا/ پس شعرا آمد و پیش انبیا»به جایگاه والای سخنوران ونویسندگان اشاره کردوگفت:«نظامی زبان شعر و ادب را درراستای پیامبران تلقی کرده و در اینجا این معنا متجلی میشود که وقتی شما حقایق الهی را بیان میکنید، سایه ای از پرده پیغمبری است.» این نویسنده پیشکسوت همچنین توصیههایی نیز خطاب به اهل قلم داشت و در این باره گفت:« اول باید بدانیم آن کسی که خداوند قلم را به او مرحمت کرده، انسان ویژهای است و خداوند از هر چند میلیون نفر، قلم و ذوق نوشتن را به یک نفر عنایت میکند. به همین منظور من باور دارم که حتی اگر کسی بدون اعتقاد به معارف،هنری خلق کند این هنر از آسمان میآید و انسان باید توجه داشته باشد که این نعمت را در همان مسیری که خداوند خواسته صرف کند و توجه به صاحب و واهب این نعمت اولین و مهمترین شرط حقشناسی و نمکشناسی است. این قدرشناسی دراین بحث خیلی جای حرف دارد وبه باور من قلم به مثابه محراب است و در محراب جز عبادت و بندگی کار دیگری نمیشود کرد و نباید کرد. اگر کسی درمحراب نماز بخواند به این خاطر که دیگران ببینند شرک است؛ بنابراین توجه به کسی که این نعمت را به ما داده حرف اول است. همچنین به تبع این موضوع حفظ حریت و آزادگی قلم اهمیت زیادی دارد که ما قلم را به هر قیمتی نفروشیم. توصیه بعدی من این است که که اهل قلم به کم راضی نشوند وبه کاردمدستی وابتدایی رضایت ندهند.اوهمچنین درباره رسالت اهل قلم گفت:«یکی ازمهمترین رسالتهای نویسنده آگاهیبخشی است یعنی که هنرمند درد جامعه را بشناسد و جلوتر از جامعه حرکت کند. در قدیم افرادی بودند به نام «رائد قبیله» که پیش از کاروان حرکت میکردند تا ببیند مشکل و خطری کاروان را تهدید نکند و این رائد قبیله فرد بسیار ارزشمندی بود و به اعتقاد من هنرمند نیز چنین جایگاهی دارد و باید مصیبتها و دردهای جامعه را زودتر از دیگران تشخیص بدهد و به فکر درمان باشد.