سرقت پول از خانه کاغذی
سال2017 وقتی آلکس پینا، کارگردان اسپانیایی سریال «سرقت پول»(Money Heist)با موضوع سرقت ازضرابخانه سلطنتی را به شبکه تلویزیونی آنتنا سپرد، فکر نمیکرد این سوژه و بازیگرانش تا اینحد مورد توجه مخاطبان شبکه داخلی اسپانیا و از همه مهمتر، شرکت نتفلیکس قراربگیرد.
انگار که مدیران نتفلیکس دراین سریال یک فرصت و امتیاز ویژه دیده باشند، هنوز سهقسمت از پخش سریال نگذشته با خالق آن ارتباط برقرار کردند و برای پخش جهانی این سریال موفق به توافق شدند؛ از نظر نتفلیکس، تولید سریال هم باید ادامه پیدا میکرد و بههمین دلیل ۱۵ قسمت اصلی به ۲۲قسمت تبدیل شد.این شانس باید نصیب سرقت پول میشد تا علاقهمندان به سریالهای درام جنایی و هیجانانگیز از دیدن فصول بعدی قصه پروفسور و گروهش محروم نمیشدند.سال ۲۰۱۸ این سریال به فصل سوم رسید و فصل چهارم هم در۲۰۲۰منتشر شد.
درنهایت نتفلیکس این سریال رابرای قسمت پنج و آخر تمدید کردوسپتامبر۲۰۲۱ فصل آخر آن منتشر شد.این سریال هرشب ساعت 19از شبکه نسیم پخش میشود .
از سرقت پول تا خانه کاغذی
هرچند نام اصلی سریال La casa de Papel بهمعنای خانه کاغذی است اما برای جلوگیری ازشباهت آن به سریال «خانه پوشالی»، نام سرقت پول رابرای آن انتخاب کردند.تاکنون سریالهای زیادی درباره سرقت ازبانک منتشرشده که ازجمله معروفترینهایشان «پیکی بلایندرز»، «فرار از زندان»، «لوپن» و...است؛اما آنچه سرقت پول را نسبت به دیگر آثار برجسته میکند، تمرکز سریال روی سرقت از بانک و ضرابخانههایی است که کمتر سرقتی از آن به تصویرکشیده شده است.ضمن اینکه سریال با ترکیبی ازبازی،کارگردانی وقصه منسجم توانست یکی ازپربینندهترین سریالها رادرسالهای2019 تا2021 رقم بزند.
داستان سرقتهای هوشمندانه
داستان سریال در مورد گروهی از سارقان حرفهای با رهبری فردی بهنام پروفسور، با بازی آلوارو مورته است. پروفسور که مغز متفکر این گروه است، گروهی از بهترین سارقان را دورهم جمع میکند تا بزرگترین سرقت دنیا یعنی دزدی از ضرابخانه سلطنتی اسپانیا را انجام دهد. او برای طرح دقیق و زیرکانه این نقشه، سالها فکر و تلاش کرده و حال زمان آن رسیده که نقشه خود را اجرا کند. پروفسور پشت هر نقشه خود نقشه دوم،سوم و گاهی چهارمی دارد و همیشه راهی برای گیرنیفتادن و گولزدن بقیه در سر دارد. نقشهای دقیق و بررسیشده از هر زاویه که مو لای درز آن نمیرود. دقت، سرعت و نظم در چینش اجزای این سرقت که با همکاری جمعی از سارقان باهوش چیده شده رمز موفقیت این سرقت بزرگ است اما آنچه این سریال را جذاب میکند، داستانی غیرمعمول از سرقتی غیرعادی است که توسط یک زن با نام توکیو که از اعضای گروه است، روایت میشود.
درگیریهای ذهنی و عاطفی یک سارق
هرچند هریک از سارقان این گروه برای همکاری با نقشه پروفسور دلایل شخصی خود را دارند اما به دستور پروفسور اعضای این گروه برای فاشنشدن هویتشان باید با نام مستعار و کدهایی که هرکدام بهنام یک شهر است، در گروه بمانند. نامهایی چون مسکو، برلین، توکیو، نایروبی، دنور، اسلو، ریو وهلسینکی. قرار است لباسهایی که اعضای گروه در زمان سرقت به تن میکنند به رنگ قرمز باشد که یادآور انقلابیون چپگرای اسپانیایی و اعضای حزب کمونیست این کشور در زمان وقوع جنگهای داخلی اسپانیا باشد که علاوه براین رنگ ملی و رنگ پرچم اسپانیا هم محسوب میشود. ماسک اعضای این گروه نیز از چهره کاریکاتورگونه سالوادرو دالی، نقاش سورئال اسپانیایی اقتباس شده که البته بعد از پخش فیلم، بنیاد گالا سالوادور دالی بابت اینکه برای استفاده از این ماسک از آنها اجازه گرفته شده، اعتراض کرد.
نمادی بر علیه کاپیتالیسم و سرمایهداری
استقبال از سریال چندماه پس از انتشارش درسال2017 نشان داد که مالکان نتفلیکس درانتخابشان اشتباه نکرده بودند.سوای بازی بیعیب و نقص، کارگردانی، طراحی لباس جذاب، فیلمبرداری جسورانه و موسیقی قدرتمند که بر جذابیت سریال میافزاید، یک ویژگی منحصر بهفرد هم دراین سریال وجوددارد و آن تبدیلشدن به نمادی علیه جریان کاپیتالیسم درغرب بهدلیل علائم و نشانههای زیادی از عصیان علیه کاپیتالیسم در سریال است که در اسپانیا بهدلیل بحران اقتصادی در یک دهه قبل از تولید سریال، شدت بیشتری پیدا کرده بود. از نگاه منتقدین نیز بیشتر مخاطبانی که در جامعه مدرن از بانکها و سیاستگذاریهای اقتصادی به تنگ آمدهبودند، با این سریال ارتباط بیشتری برقرار کردند. هرچند اثبات این ادعا را در نگاه نهفته پروفسور هم میتوان پیدا کرد، زمانی که او در نماهای مربوط به فلشبکهای ذهنی، مرورخاطرات، درگیریهای ذهنی و عاطفی تاکید میکند که طلا، برخلاف باور عموم، ذخیره ملی و شاخص رفاه اقتصادی نیست.هدف این گروه سارق از راهاندازی این سرقت و نمایش عمومی آن اعلام این مطلب است که ثروت متعلق به تمام ملت است و نباید مختص سیاستمداران و بانکداران باشد.
رابطه عاطفی و عاشقانه ممنوع!
برای کسانی که سریال را تا فصل پنجم دنبال کردهاند مسجل است که فیلمنامهنویسان این سریال از قابلیت و مهارت خاصی برخوردارند و توانستهاند هرلحظه مخاطب را که با شخصیتهای سریال بهخوبی آشنا شده،غافلگیر کنند. شخصیتهای احساساتی سریال سرقت پول میتوانند حتی برای دستیاران کارگردان این سریال نیز غیرقابل پیشبینی جلوه کنند. درحالی که طبق نقشه و شرط پروفسور که گفته بود اعضای گروه نباید وارد ارتباط عاطفی و عاشقانه باهم شوند، رابطه عاشقانه میان برخی از اعضای گروه شکل میگیرد. هرچند آشنایی پروفسور با راکل (بابازی ایتسیار ایتونیو)،افسر پلیسی که هدایت عملیات علیه گروگانگیران را عهدهدار است و در پایان فصل اول با نام لیسبون به گروه سارقان میپیوندد، به پیچیدهترشدن خط داستان کمک شایانی میکند، اما رابطه عاطفی و عاشقانه تراژیک ایندو این نکته را یادآوری میکند که یک سارق حرفهای منطقی و آرام، زمانی که با احساسات لاتینی درگیر میشود، تبدیل به چیز دیگری میشود. این نکته تاکید میکند که در سریال سرقت پول، نشاندادن احساسات، برادری و عشق، به همان اندازه در طرح کلی داستان اهمیت دارد.
موسیقی، نماد خیزش
درباره اینکه یک سریال چقدر میتواند موزیک و ترانهای را دوباره به یاد آورد میتوان بسیار گفت اما مهمترین نمونهای که درهمتنیدگی موسیقی و تصویر را بهرخ میکشد موزیک Bella Ciao درسریال سرقت پول است. موسیقی بلا چاو یا «خداحافظ ای زیبا» قبل از اینکه دراین سریال ساخته شود، یک موسیقی انقلابی و نماد مبارزه با نژادپرستی بود که در جنگ جهانی دوم از سوی پارتیزانها و مخالفان نژادپرستی خوانده میشد. در این سریال هم این موسیقی نماد خیزش در برابر سیستم سرمایهداری و ظلم است.
ادامه در برلین
قابلانتظار بود که پس از موفقیت یکی از استثناییترین مجموعههای سرقتی، یک سریال فرعی (اسپینآف) هم براساس یکی از شخصیتهای محبوب طرفداران این سریال، یعنی شخصیت برلین، ساخته شود. سریال «برلین» به کارگردانی الکس پینا که روی یکی از شخصیتهای سرقت پول بهنام برلین تمرکز دارد به فصل دوم هم رسیدهاست. برلین که با نام آندرس دِ فونویوزا هم شناخته میشود، پس از پروفسور در رده دوم قرار دارد. او در کنار پروفسور عاشق سرقتهای فکرشده و پیچیده است و در فلشبکهایی که میبینیم، برلین پسر خود را نیز وارد سرقتهای پیچیده میکند، گویی این قانونشکنی برای برلین جنبهای مقدس دارد که باید آن را به پسر خود نیز انتقال دهد و پای او را به این شغل پرخطر باز کند.
آشنایی با صداپیشگان
سریال «سرقت پول» ابتدا در تابستان سال1398به مدیریت اکبر منانی و سپس درزمستان سال1398 به مدیریت سعید مقدممنش در واحد دوبلاژ اداره کل تأمین و رسانه بینالملل سیما دوبله شد؛ شروین قطعهای، علیهمت مومیوند، افشین زینوری، کسرا کیانی، نازنین یاری، علی منانی، بهروز علی محمدی، نغمه عزیزی،علی بیگمحمدی، شهرادبانکی ودانیال الیاسی صداپیشههای این اثر بودهاند. صدابرداری تمامی بخشها توسط فرشید فرجی انجام شده است و سریال پیش از این روی آنتن شبکههای تماشا و تهران رفته است. این سریال اینروزها در پنج فصل از شبکه نسیم پخش میشود.
نقشها در سریال سرقت پول
1- پروفسور:
آلوارو مورته در نقش سرخیو مارکینا معروف به پروفسور، مغز متفکر سرقت است و گروه توسط او جمع شده؛ او برادر ناتنی برلین است.
2- توکیو:
اورسولا کوربرو در نقش سیلن اولیویرا، یک سارق باتجربه فراری است که در ماجرای سرقت با این گروه همراه میشود. او راوی داستان سریال است
3- لیسبون:
ایتسیار ایتونیو در نقش راکل موریلو، بازرس نیروی پلیس که مسئولیت این پرونده را تازمانی که در فصل سه به گروه پیوسته برعهده داشته است.
4- برلین:
درو آلنسو در نقش آندرس د فونولوسا یک دزد جواهر مبتلا به بیماری لاعلاج و شخص دوم گروه است که بهمرور دچار تحول میشود تاجاییکه تبدیل به دوستداشتنیترین شخصیت سریال میشود.
5- نایروبی:
آلبا فلورس در نقش آگاتا خیمنز، یک متخصص جعل اسکناس و مسئول چاپ پول برای این گروه است.
6- ریو:
میگل اران در نقش آنیبال کورتس، یک هکر خبره که عاشق توکیو میشود.
7- مسکو:
پاکو توس در نقش آگستین راموس، یک معدنچی سابقهدار و پدر دنور است.
8- دنور:
خائیمه لورنته در نقش ریکاردو، پسر مسکو است که در دزدی به او میپیوندد.
نیره رضاییمطلق - روزنامهنگار
درنهایت نتفلیکس این سریال رابرای قسمت پنج و آخر تمدید کردوسپتامبر۲۰۲۱ فصل آخر آن منتشر شد.این سریال هرشب ساعت 19از شبکه نسیم پخش میشود .
از سرقت پول تا خانه کاغذی
هرچند نام اصلی سریال La casa de Papel بهمعنای خانه کاغذی است اما برای جلوگیری ازشباهت آن به سریال «خانه پوشالی»، نام سرقت پول رابرای آن انتخاب کردند.تاکنون سریالهای زیادی درباره سرقت ازبانک منتشرشده که ازجمله معروفترینهایشان «پیکی بلایندرز»، «فرار از زندان»، «لوپن» و...است؛اما آنچه سرقت پول را نسبت به دیگر آثار برجسته میکند، تمرکز سریال روی سرقت از بانک و ضرابخانههایی است که کمتر سرقتی از آن به تصویرکشیده شده است.ضمن اینکه سریال با ترکیبی ازبازی،کارگردانی وقصه منسجم توانست یکی ازپربینندهترین سریالها رادرسالهای2019 تا2021 رقم بزند.
داستان سرقتهای هوشمندانه
داستان سریال در مورد گروهی از سارقان حرفهای با رهبری فردی بهنام پروفسور، با بازی آلوارو مورته است. پروفسور که مغز متفکر این گروه است، گروهی از بهترین سارقان را دورهم جمع میکند تا بزرگترین سرقت دنیا یعنی دزدی از ضرابخانه سلطنتی اسپانیا را انجام دهد. او برای طرح دقیق و زیرکانه این نقشه، سالها فکر و تلاش کرده و حال زمان آن رسیده که نقشه خود را اجرا کند. پروفسور پشت هر نقشه خود نقشه دوم،سوم و گاهی چهارمی دارد و همیشه راهی برای گیرنیفتادن و گولزدن بقیه در سر دارد. نقشهای دقیق و بررسیشده از هر زاویه که مو لای درز آن نمیرود. دقت، سرعت و نظم در چینش اجزای این سرقت که با همکاری جمعی از سارقان باهوش چیده شده رمز موفقیت این سرقت بزرگ است اما آنچه این سریال را جذاب میکند، داستانی غیرمعمول از سرقتی غیرعادی است که توسط یک زن با نام توکیو که از اعضای گروه است، روایت میشود.
درگیریهای ذهنی و عاطفی یک سارق
هرچند هریک از سارقان این گروه برای همکاری با نقشه پروفسور دلایل شخصی خود را دارند اما به دستور پروفسور اعضای این گروه برای فاشنشدن هویتشان باید با نام مستعار و کدهایی که هرکدام بهنام یک شهر است، در گروه بمانند. نامهایی چون مسکو، برلین، توکیو، نایروبی، دنور، اسلو، ریو وهلسینکی. قرار است لباسهایی که اعضای گروه در زمان سرقت به تن میکنند به رنگ قرمز باشد که یادآور انقلابیون چپگرای اسپانیایی و اعضای حزب کمونیست این کشور در زمان وقوع جنگهای داخلی اسپانیا باشد که علاوه براین رنگ ملی و رنگ پرچم اسپانیا هم محسوب میشود. ماسک اعضای این گروه نیز از چهره کاریکاتورگونه سالوادرو دالی، نقاش سورئال اسپانیایی اقتباس شده که البته بعد از پخش فیلم، بنیاد گالا سالوادور دالی بابت اینکه برای استفاده از این ماسک از آنها اجازه گرفته شده، اعتراض کرد.
نمادی بر علیه کاپیتالیسم و سرمایهداری
استقبال از سریال چندماه پس از انتشارش درسال2017 نشان داد که مالکان نتفلیکس درانتخابشان اشتباه نکرده بودند.سوای بازی بیعیب و نقص، کارگردانی، طراحی لباس جذاب، فیلمبرداری جسورانه و موسیقی قدرتمند که بر جذابیت سریال میافزاید، یک ویژگی منحصر بهفرد هم دراین سریال وجوددارد و آن تبدیلشدن به نمادی علیه جریان کاپیتالیسم درغرب بهدلیل علائم و نشانههای زیادی از عصیان علیه کاپیتالیسم در سریال است که در اسپانیا بهدلیل بحران اقتصادی در یک دهه قبل از تولید سریال، شدت بیشتری پیدا کرده بود. از نگاه منتقدین نیز بیشتر مخاطبانی که در جامعه مدرن از بانکها و سیاستگذاریهای اقتصادی به تنگ آمدهبودند، با این سریال ارتباط بیشتری برقرار کردند. هرچند اثبات این ادعا را در نگاه نهفته پروفسور هم میتوان پیدا کرد، زمانی که او در نماهای مربوط به فلشبکهای ذهنی، مرورخاطرات، درگیریهای ذهنی و عاطفی تاکید میکند که طلا، برخلاف باور عموم، ذخیره ملی و شاخص رفاه اقتصادی نیست.هدف این گروه سارق از راهاندازی این سرقت و نمایش عمومی آن اعلام این مطلب است که ثروت متعلق به تمام ملت است و نباید مختص سیاستمداران و بانکداران باشد.
رابطه عاطفی و عاشقانه ممنوع!
برای کسانی که سریال را تا فصل پنجم دنبال کردهاند مسجل است که فیلمنامهنویسان این سریال از قابلیت و مهارت خاصی برخوردارند و توانستهاند هرلحظه مخاطب را که با شخصیتهای سریال بهخوبی آشنا شده،غافلگیر کنند. شخصیتهای احساساتی سریال سرقت پول میتوانند حتی برای دستیاران کارگردان این سریال نیز غیرقابل پیشبینی جلوه کنند. درحالی که طبق نقشه و شرط پروفسور که گفته بود اعضای گروه نباید وارد ارتباط عاطفی و عاشقانه باهم شوند، رابطه عاشقانه میان برخی از اعضای گروه شکل میگیرد. هرچند آشنایی پروفسور با راکل (بابازی ایتسیار ایتونیو)،افسر پلیسی که هدایت عملیات علیه گروگانگیران را عهدهدار است و در پایان فصل اول با نام لیسبون به گروه سارقان میپیوندد، به پیچیدهترشدن خط داستان کمک شایانی میکند، اما رابطه عاطفی و عاشقانه تراژیک ایندو این نکته را یادآوری میکند که یک سارق حرفهای منطقی و آرام، زمانی که با احساسات لاتینی درگیر میشود، تبدیل به چیز دیگری میشود. این نکته تاکید میکند که در سریال سرقت پول، نشاندادن احساسات، برادری و عشق، به همان اندازه در طرح کلی داستان اهمیت دارد.
موسیقی، نماد خیزش
درباره اینکه یک سریال چقدر میتواند موزیک و ترانهای را دوباره به یاد آورد میتوان بسیار گفت اما مهمترین نمونهای که درهمتنیدگی موسیقی و تصویر را بهرخ میکشد موزیک Bella Ciao درسریال سرقت پول است. موسیقی بلا چاو یا «خداحافظ ای زیبا» قبل از اینکه دراین سریال ساخته شود، یک موسیقی انقلابی و نماد مبارزه با نژادپرستی بود که در جنگ جهانی دوم از سوی پارتیزانها و مخالفان نژادپرستی خوانده میشد. در این سریال هم این موسیقی نماد خیزش در برابر سیستم سرمایهداری و ظلم است.
ادامه در برلین
قابلانتظار بود که پس از موفقیت یکی از استثناییترین مجموعههای سرقتی، یک سریال فرعی (اسپینآف) هم براساس یکی از شخصیتهای محبوب طرفداران این سریال، یعنی شخصیت برلین، ساخته شود. سریال «برلین» به کارگردانی الکس پینا که روی یکی از شخصیتهای سرقت پول بهنام برلین تمرکز دارد به فصل دوم هم رسیدهاست. برلین که با نام آندرس دِ فونویوزا هم شناخته میشود، پس از پروفسور در رده دوم قرار دارد. او در کنار پروفسور عاشق سرقتهای فکرشده و پیچیده است و در فلشبکهایی که میبینیم، برلین پسر خود را نیز وارد سرقتهای پیچیده میکند، گویی این قانونشکنی برای برلین جنبهای مقدس دارد که باید آن را به پسر خود نیز انتقال دهد و پای او را به این شغل پرخطر باز کند.
آشنایی با صداپیشگان
سریال «سرقت پول» ابتدا در تابستان سال1398به مدیریت اکبر منانی و سپس درزمستان سال1398 به مدیریت سعید مقدممنش در واحد دوبلاژ اداره کل تأمین و رسانه بینالملل سیما دوبله شد؛ شروین قطعهای، علیهمت مومیوند، افشین زینوری، کسرا کیانی، نازنین یاری، علی منانی، بهروز علی محمدی، نغمه عزیزی،علی بیگمحمدی، شهرادبانکی ودانیال الیاسی صداپیشههای این اثر بودهاند. صدابرداری تمامی بخشها توسط فرشید فرجی انجام شده است و سریال پیش از این روی آنتن شبکههای تماشا و تهران رفته است. این سریال اینروزها در پنج فصل از شبکه نسیم پخش میشود.
نقشها در سریال سرقت پول
1- پروفسور:
آلوارو مورته در نقش سرخیو مارکینا معروف به پروفسور، مغز متفکر سرقت است و گروه توسط او جمع شده؛ او برادر ناتنی برلین است.
2- توکیو:
اورسولا کوربرو در نقش سیلن اولیویرا، یک سارق باتجربه فراری است که در ماجرای سرقت با این گروه همراه میشود. او راوی داستان سریال است
3- لیسبون:
ایتسیار ایتونیو در نقش راکل موریلو، بازرس نیروی پلیس که مسئولیت این پرونده را تازمانی که در فصل سه به گروه پیوسته برعهده داشته است.
4- برلین:
درو آلنسو در نقش آندرس د فونولوسا یک دزد جواهر مبتلا به بیماری لاعلاج و شخص دوم گروه است که بهمرور دچار تحول میشود تاجاییکه تبدیل به دوستداشتنیترین شخصیت سریال میشود.
5- نایروبی:
آلبا فلورس در نقش آگاتا خیمنز، یک متخصص جعل اسکناس و مسئول چاپ پول برای این گروه است.
6- ریو:
میگل اران در نقش آنیبال کورتس، یک هکر خبره که عاشق توکیو میشود.
7- مسکو:
پاکو توس در نقش آگستین راموس، یک معدنچی سابقهدار و پدر دنور است.
8- دنور:
خائیمه لورنته در نقش ریکاردو، پسر مسکو است که در دزدی به او میپیوندد.
نیره رضاییمطلق - روزنامهنگار