قدری آرامش، اندکی آشوب

مواجهه با نقاشی‌های مسعود شکیبایی در نمایشگاه «درخشش زیبایی 2»

قدری آرامش، اندکی آشوب

هنر معاصر ایران،فراز و فرودهای فراوانی را پشت‌سر گذاشته است که تحلیل این روند،زمانی طولانی‌مدت رامی‌طلبد.نگاه هنرمندان به تاریخ کوتاه‌مدت هنرمدرن کشورمان، متنوع و متکثر است. ازنگاه‌های انتقادی و تدافعی گرفته تانقطه‌نظرهای تحلیلی وحتی ستایش‌آمیز.

چه بخواهیم و چه نخواهیم، تمایلات و فرهنگ غیرایرانی در هنر مدرن، نقش موثری را ایفا کرده است اما اگر از دریچه نگاه جهانی به موضوع بنگریم، دستاوردهای این تعامل و تلفیق برای هنر ایران کم نبوده است. آیا حضور ایران در عرصه رقابت‌های جهانی پررنگ‌تر نشده؟ پاسخ مثبت است اما در این بین می‌توان به تاملاتی در هنر برخی هنرمندان ایرانی رسید که راه را برای برخی استنتاج‌های متفاوت هموارمی‌سازد.روی سخن این نوشتار باهنرمندانی است که هنرشان ایرانی است؛ اما این ویژگی، همچون مانعی بر سر راه مدرنیسمِ آنها عمل نکرده.مسعود شکیبایی، اززمره آنان است؛ هنرمندی چندوجهی که به‌خوبی دریافته است چگونه این دو قطب ظاهرا نامتجانس رابه یکدیگر پیوند بزند. شکیبایی، هنرمندی ابداع‌گر در نقاشیخط، طراحی صنعتی، حکاکی، سرامیک و طراحی معماری است و دراغلب این رشته‌ها دارای عناوین ملی وبین‌المللی است. اوخودآموخته‌ای دانشگاه‌ دیده است. در خوشنویسی با خودکار وقلم به‌طور کامل خودآموخته است وتنها مقاطعی کوتاه درحد یک یا دو ماه، تحت آموزش استادان بوده‌ است. در سفالگری نیز آموخته‌هایش تجربی و شخصی است و سبک هنری جدیدی در صنایع‌دستی به ثبت رسانده است. با این حال در رشته گرافیک، تحصیلات دانشگاهی تا مقطع فوق‌لیسانس دارد! سال‌ها کارگاه آموزشی داشته و خطاطی، نقاشی و هنرهای دیگر را آموزش داده است.به‌تازگی آثاری از این هنرمند در نمایشگاه«درخشش زیبایی2»به تماشا گذاشته شده که در آنها دست به فضاسازی نقاشانه روی بوم زده و تصویرها، تمثیل‌ها ومفهوم‌هایی رابا تکنیک ترکیب موادوآکریلیک اجرا کرده است.هرچند آثار شکیبایی در این نمایشگاه از بُن‌مایه‌های خطوط سنتی وام گرفته‌، با این حال هنرمند با کمک گرفتن از کنش نقاشانه‌ پیشرو خود، سعی کرده از محدودیت‌های دنیای خط عبور کند. آثار این هنرمند،نشانه گفت‌‌وگوی ژرف نقاش با سنتی درپشت‌سرِ خویش است.درقطعات او شاهد اوج طنازی حروف و رهایی آنها هستیم. طنازی موجود درفرم حروف،در کنار کشیدگی‌ها و رقص کلمات که منجر به ایجاد ترکیبی رقصان و در عین حال پویا می‌شود، به این ترکیب‌بندی‌ها ویژگی ممتازی می‌بخشد.با نگاه به کنش چندگانه و متکثر او، از سفالگری ونقاشی گرفته تا طراحی صنعتی ومعماری،می‌توان چنین بر نهاد که شکیبایی، همچون زائری در حال راهپیمایی طولانی از سالیان گذشته تا به امروز است. کنش نقاشانه و هنری او را می‌توان گونه‌ای از پرسه‌زنی معطوف به منطق «پاساژها» دانست. 

سودابه سوادکوهی | منتقد هنری